۳۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۰:۱۸
کد خبر: ۷۰۲۸۱۵

شجاعت مثال زدنی حضرت روح الله و رعب عجیب دشمن

شجاعت مثال زدنی حضرت روح الله و رعب عجیب دشمن
براستی چرا این چنین شجاعتی در امام خمینی (ره) بود که هر بیننده‌ای را مجذوب خود می‌کرد و بسیاری با دیدن شجاعت امام، ترس را از دل خود بیرون و اطمینان خاطر پیدا می‌کردند؟

به گزارش خبرنگار سرویس سیره امامین خبرگزاری رسا، یکی از ویژگی های برجسته امام خمینی(ره) شجاعت مثال زدنی ایشان بود، در طول دورن حیات خود همواره این صلابت را به همراه داشتند؛ از ابتدای آغاز نهضت که مبارزه با حکومت طاغوتی بود تا دوران دفاع مقدس هرگز نقل قولی از ضعف و ترس امام نقل نشده و بالعکس بارها شنیده شده که ماموران ساواک و رژیم طاغوت از امام خمینی(ره) واهمه و ترس داشتند.

اینکه فردی بتواند در رژیمی طاغوت با هزاران وسیله شکنجه ساواک ترس به دل خود راه ندهد نشان از شجاعت واقعی ایشان است؛ بسیاری در دوران حکومت ستمشاهی با شکنجه به شهادت رسیدند و رژیم تلاش داشت با ایجاد رعب انقلابیون را ساکت کند، اما امام نه تنها عقب نشینی نکرد بلکه هرکس که می ترسید را توبیخ می کرد.

در جريان مبارزه، حضرت امام را از قم به تهران بردند و زنداني کردند. امام در زندان به پاکروان رئيس سازمان امنيت وقت، فرموده بودند: شما چهار کار مي توانيد انجام دهيد. يکي اينکه مرا تبعيد کنيد. دوم اينکه مي توانيد مرا بکشيد. سوم اينکه زنداني کنيد، يا اينکه آزادم کنيد؛ براي من انجام هر کدام از اين چهار مورد مساوي است و براي شما انجام هر کدام (از آنها) ضرر دارد.[1]

این گونه سخن گفتن با رژیمی که به راحتی می تواند امام خمینی(ره) را به شهادت برساند نشان از این داشت که شحاعت امام حقیقی است و همچون برخی مدعیان تنها در خلوتگاه ها و پناهگاه ها سخن از مبارزه و انقلاب نمی زند.

بعد از انقلاب اسلامی نیز با هجوم یک باره رژیم بعث عراق که حمایت مستکبرین جهان را با خود همراه داشت بازهم سبب ترس امام نشد و هرگز امام خمینی(ره) در این مدت سخن از تسلیم به میان نیاورد بلکه همواره در سخنرانی های خود به ضرورت تقوا و پرهیز از دنیاطلبی سفارش می کرد، گویی جنگ بازی کوچکی است که به زودی تمام می شود و صدام جنایتکار در حد و اندازه ای نیست که امام خمینی(ره) بخواهد در باره او سخن بگوید.

اما به راستی چرا این چنین شجاعتی در امام خمینی(ره) بود که هر بیننده ای را مجذوب خود می کرد و بسیاری با دیدن شجاعت امام، ترس را از دل خود بیرون و اطمینان خاطر پیدا می کردند؟

با مراجعه به آثار امام خمینی(ره) سر این ماجرا روشن می شود؛ امام در کتاب آداب الصلاه خود این چنین می نویسد:  «شجاعت، عفت، سخاوت، عدالت که مبدأ تمام فضائل نفسانیّه است، با حبّ دنیا جمع نمى‏ شود.»[2]

حقیقتا ریشه ترس، نگرانی از دست دادن دنیا و منافع دنیا است در واقع کسی می ترسد که نگران است به یک باره موقعیت خود و منافع دنیوی خود را از دست دهد و یا می ترسد که بمیرد و دنیا را از دست بدهد.

اما امام خمینی(ره) چون حب دنیا را از خود رانده بود و علقه ای به دنیا نداشت بدین خاطر ترسی هم نداشت و از دست دادن دنیا برای وی تحصیل حاصل بود.

در تعابیر امام خمینی(ره) شنیده شده که ایشان تاکید داشتند از هیچ چیز ترس ندارند مگر خداوند متعال که در برابر خدا احساس ضعف می کنند، در حقیقت این ترس، ترسی مقدس و همان تقوا است؛ به عبارتی خداوند دل خود را از هر چیزی غیر از خداوند زدوده بود و تنها خود را وابسته به خداوند می دانست.

 

[1] احمد اميد، شاخص هاي علوي در شخصيت امام خميني (ره)، تهران، انتشارات دفاع، 1381، ص140، به نقل از حجت الاسلام و المسلمين عبدالعلي قرهي.

[2] صفحه 49

 

ارسال نظرات