۱۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۳
کد خبر: ۷۰۱۲۵۳
غضنفری در گفت‌وگو با رسا:

اصرار بر اجرای ۲۰۳۰ دلیل هشدار رهبری درباره "تقی‌زاده‌های امروز" بود

اصرار بر اجرای ۲۰۳۰ دلیل هشدار رهبری درباره
پژوهشگر و نویسنده تاریخ معاصر گفت: حسن روحانی اعلام کرده بود که تا پایان دولت خود ۲۰۳۰ را ادامه می‌دهد و رهبر انقلاب موضع گرفتند و این افراد را تقی زاده‌های زمان خواندند.

اشاره: تقی زاده گفتمانی منسوخ بود. گفتمان تقی زاده پیش از مرگ او به شکست اعتراف و اقرار کرد؛ اما دیگر دیر شده بود. تقی زاده جریانی را پرورش داده بود و خسارت‌های فراوانی را به کشور و انقلاب وارد ساخت. شاید این اعتراف و اقرار تقی زاده به شکست، همانند توبه فرعونی است که در رود نیل حین غرق شدن بیان می‌کرد. همان توبه‌ای که شاید برخی دیگر نتوانستند بیان کنند یا هنوز جرئت بیان کردن آن را به خود نداده‌اند. همان جریانی که مدت‌ها به دنبال بیلی می‌گشت تا بر کمر تحریم فرود آورد!

به همین جهت خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به سراغ دکتر کامران غضنفری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر رفت تا به بررسی پیشینه تفکر غرب زدگی و نقش تقی زاده در گفتمان غرب زدگی و مشروطیت تا دوران معاصر بپردازد.

رسا ـ پیشینه و تطور تفکر غرب زدگی در ایران را تبیین بفرمایید؟

بخش عمده شکل گیری تفکر غرب زدگی در ایران به قضایای دوره مشروطه و حوادثی که منجر به صدور فرمان مشروطیت شد باز می‌گردد. در آن دوران افرادی سردمدار جریان مشروطه بودند که در ظاهر خودشان را طرفدار آزادی مطرح می‌کردند؛ اما حوادث بعدی نشان داد آن‌ها کسانی بودند که با تفکر مشروطه خواهی که شهید شیخ فضل الله نوری دنبال می‌کرد، سازگار نبودند.

شیخ فضل الله مشروطه‌ای مشروعه یا مشروطه‌ای مبتنی بر شرع دین اسلام را دنبال می‌کرد. در مقابل او روشنفکرانی بودند که سر در آخور سیاست انگلیس داشتند و کسانی بودند که در ظاهر ادعای مشروطه خواهی می‌کردند و با مشروطه مشروعه مخالف بودند. بسیاری از آن‌ها نیز عضو لژ‌های فراماسونری انگلیسی در ایران بودند. می‌توان گفت این افراد حافظان منافع امپراتوری استعماری انگلستان در ایران بودند. سیر تطور جریان روشنفکری در دوران رضا خان و تا دوران معاصر ادامه پیدا می‌کند.

رسا ـ برخی به اشتباه مطرح می کنند شروع این تفکر نگاه به غرب از دوران امیر کبیر و تأسیس مدارس دارالفنون بوده است، نظر شما چیست؟

امیرکبیر دارالفنون را تأسیس کرد. او برای دارالفنون از اساتید کشور‌های اروپایی استفاده می‌کرد؛ یعنی استاد از خارج می‌آوردند که به افراد تدریس کنند. امیرکبیر جزو کسانی بود که با اعزام به خارج از کشور موافق نبود، بلکه می‌خواست اساتید از کشور‌های خارجی و اروپایی را دعوت کنند و برای آموزش دعوت می‌کردند.

جریان‌هایی در کشور‌هایی مانند انگلیس و فرانسه، بودند که تحت تأثیر فرهنگ و تمدن غرب قرار گرفته بودند. جاذبه فرهنگی غرب، باعث شده بود که آن افراد به سمت غرب گرایش پیدا کنند و نسخه پیشرفت جوامع شرقی و اسلامی را نیز در این می‌دیدند که جامعه ما بایستی مانند جوامع غربی راهی که آن‌ها در پیش گرفته بودند را در پیش بگیرد. آن‌ها می‌گفتند که جامعه ما باید همانند جوامع غربی راه جدایی دین از سیاست را دنبال کند.

تئوریزه کردن سکولاریسم

آن‌ها فکر می‌کردند علت پیشرفت کشور‌های اروپایی، جدایی دین از سیاست و کلیسا از حکومت بود. همان‌طور که می‌دانید غربی‌ها در زمانی می‌گفتند حکومت ربطی به دین و مذهب ندارد و کلیسا باید به امور عبادی فردی بپردازد و حکومت در دست جریان سکولار و عقیده‌مندان به جدایی دین از سیاست باشد. عناصر روشنفکر آن زمان نیز تصور می‌کردند راه پیشرفت ما در این است که مانند غربی‌ها دین را از سیاست جدا کنیم تا بتوانیم پیشرفت کنیم.

رسا ـ تفکر تقی زاده و نقش او در گفتمان روشنفکری چه بود؟

تقی زاده در ابتدا یک طلبۀ ملبس به لباس روحانیت بود که دروس دینی و طلبگی می‌خواند. او در دوران جوانی‌اش که با ایام مشروطه مصادف شد، لباس روحانیت و طلبگی را کنار گذاشت و به قیافه روشنفکران جدید در آمد. او با شبکه‌های فراماسونری در ایران ارتباط گرفت. تقی زاده با میرزا ملکم خان، از نخستین پایه گذاران فراماسونری در ایران ارتباط گرفت. البته تقی زاده یکی از اعضای لژ بیداری ایران از لژ‌های فراماسونری انگلیسی هم بود.

تقی زاده به شدت در قضایای مشروطه فعال بود. او طرفدار مشروطه انگلیسی و مشروطه غیرمشروعه بود. از کسانی بود که به شدت با شیخ فضل الله نوری و تفکر او مخالف بود. او به دنبال این بود که مشروطه انگلیسی حاکم شود که با توطئه‌های خود نهایتاً ماجرای شهادت شیخ فضل الله نوری را رقم زد که موجب قدرت گرفتن افراد طرفدار مشروطه غیر مشروعه شد.

تقی زاده به قدری مواضع ضد روحانیت را در پیش می‌گیرد و عقاید جدایی دین از سیاست خود را ترویج می‌کند که در همان ایام مشروطه نیز، با شبکه ترور مخفیانه‌ای که توسط برخی از مشروطه خواهان راه اندازی شده بود ارتباط می‌گیرد و با آن‌ها همکاری داشت. عناصر بهایی در این شبکه‌های ترور نقش فعالی بازی می‌کردند. شبکه ترور مشروطه با ارتباط تقی زاده، دستور ترور سید عبدالله بهبهانی از رهبران مشروطه را صادر می‌کند. این ترور به دستور تقی زاده و با نقشه او انجام شده بود.

فتوای فسق و فساد تقی زاده

تقی زاده با حزب غرب گرای دموکرات که در آن ایام راه اندازی شده بود، همکاری داشت و جزو سردمداران آن جریان بود. در نهایت آخوند خراسانی از نجف به همراه سید عبدالله مازندرانی که از علمای بزرگ نجف بودند فتوای فساد و فسق تقی زاده را صادر می‌کنند که به واسطه نقشی که در این ترور‌ها داشت، بایستی از مجلس که در آن زمان عضو شده بود، منعزل دانستند و گفتند که باید از کشور تبعید شود. او از کشور بیرون می‌رود؛ اما بعد‌ها بعد از قضایای مشروطه، در دوران رضاخان وقتی با کودتای انگلیسی‌ها بر سرکار می‌آید. شاهد هستیم که تقی زاده در کنار رضاخان یکی از عوامل تحکیم پایه‌های سلطنت پهلوی را تشکیل داد.

رسا ـ هشدار رهبر انقلاب نسبت به گفتمان و تفکر تقی زاده در دوران دولت تدبیر و امید به چه دلیل بود؟

تقی زاده می‌گفت اگر می‌خواهیم کشورمان پیشرفت کند، بایستی همه مردم از فرق سر تا ناخن پا فرنگی شود. تقی زاده این جمله را در آن دوران مطرح می‌کند. این آدم غرب زده‌ای که خودش یک فراماسونر، جاسوس و عامل استعمار انگلیس در ایران بود به تحکیم کننده پایه‌های سلطنت پهلوی تبدیل می‌شود و در دوره رضاخان غیر از نمایندگی مجلس، والی خراسان می‌شود و به عنوان وزیر مختار نیز به انگلیس و لندن و سپس فرانسه فرستاده می‌شود. او در پست‌های مختلف در دوران رضاخان کار می‌کرد و در کنار رضاخان به تحکیم پایه‌های دیکتاتوری و استبداد می‌پرداخت.

او جزو تیم مذاکره کننده قرارداد ۱۹۳۳ که موجب تمدید قرارداد دارسی می‌شود، بود که ضربه اقتصادی بزرگی به ایران وارد می‌کنند. رضاخان ظاهراً مبلغ هنگفتی برای منعقد شدن این قرارداد به عنوان رشوه از انگلیسی‌ها دریافت می‌کند. عوامل انعقاد این قرارداد در کنار تقی زاده، افرادی مانند محمدعلی فروغی، داور، حسین اعلا و مخبر السلطنه بودند.

تفکر تقی زاده، تفکر غرب گرایی محض بود که می‌گفت ما باید فرهنگ غرب را برای پیشرفت بپذیریم. وقتی حسن روحانی می‌گوید که من از هرچه بگذرم از ۲۰۳۰ نمی‌گذرم و آن را تا پایان دولت اجرا می‌کنم. رهبر انقلاب در پاسخ این صحبت حسن روحانی می‌فرماید کسانی که در جمهوری اسلامی ایران از ۲۰۳۰ حمایت می‌کنند، تقی زاده‌های امروز هستند. تقی زاده زمان یعنی عامل فراماسونر جاسوس انگلیس که منافع استعمار انگلیس را در ایران دنبال می‌کرد!

رهبر انقلاب به زبان غیر مستقیم می‌گویند چنین فردی جاسوس انگلیس است که در ایران به دنبال پیاده کردن اهداف استعمار انگلیس است. حسن روحانی که گفته بود که من سند ننگین ۲۰۳۰ را در ایران تا پایان دولت دنبال می‌کنم، همان نقش تقی زاده را بازی می‌کرد.


رسا ـ چرا برخی از رجال سیاسی سابق که هنوز هم در قید حیات هستند، ادامه دهنده نوع نگاه تقی زاده در کشور هستند؟

به این دلیل که وابستگی دارند. حسن روحانی که سند استعماری آموزشی یونسکو معروف به ۲۰۳۰ را می‌خواهد در ایران پیاده کند و چندین کارگروه در هیئت دولت برای پیاده سازی مواد مختلف این سند تشکیل داده بود، در کمیته تحقیقاتی دو تابعیتی‌های مجلس مشخص شد که تابعیت انگلیس را داشت. این کمیته گزارش داد این فرد تابعیت و پاسپورت انگلیسی داشت.

او به دلیل وابستگی به انگلیسی‌ها و آمریکا‌یی‌ها، اهداف آن‌ها را در ایران پیاده سازی و دنبال می‌کرد. اقدامات او به دنبال پیاده کردن فرهنگ فاسد غرب ضربات شدیدی به اقتصاد، فرهنگ و ... وارد ساخت. همچنین او به دنبال اهداف سیاسی غربی‌ها در ایران بود که می‌خواست برای جمهوری اسلامی سازش و ذلت سیاسی را در ابعاد مختلف نظامی، امنیتی و ... به ارمغان بیاورد. بنابراین چنین رفتارهایی به دلیل ماهیت وابسته خودشان است. کسی که وابسته است در جهت اهداف استعمارگران نیز حرکت می‌کند!

رسا ـ بابت فرصتی که در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید تشکر می‌کنم.

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات