مدار قرارگاه فرهنگی باید قدرت اقناع سازی باشد

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حجت الاسلام علیرضا پیروزمند با اشاره به اینکه به اعتقاد بنده نقطه عزیمت تحول در شورای عالی انقلاب فرهنگی همفکری؛ اجماع نسبت به خود کلمه انقلاب فرهنگی است، اظهار کرد: افرادی که در این عرصه فعال هستند ابتدا باید دیدگاه نسبتاً مشترکی نسبت به انقلاب فرهنگی پیدا کرده و در ادامه به یک نگرش راهبردی در ایجاد تحول دست یابند.

وی با تاکید بر اینکه این انقلاب و تحول نه تنها در عرصه تصمیم گیری بلکه در تصمیم سازی و اجرا نیز باید صورت گیرد، ابزار کرد: تلقی سنتی این است که تصمیم گیر شورای عالی، تصمیم ساز دبیرخانه و مجری دستگاه های دولتی هستند که این تلقی باید تغییر کند؛ هر چند ممکن است مسئولیت اصلی با اینها باشد اما باید در کل فرایند تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرا هم شورای عالی، هم دبیرخانه، بدنه نخبگی و بدنه عمومی مردم مشارکت داشته باشند.

عضو کمیسیون علمی تربیتی شورای حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه ایجاد یک چرخه ملی برای اینکه این فرآیند تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرا سریع، موثر و فراگیر باشد مهم است، گفت:  از منظر دیگر می توان گفت این تحول، یک تحول فرایندی است. تحول در فرایندی که شامل تشخیص اولویت، تصمیم گیری نسبت به طرح و ایده ای که می خواهد پاسخگوی فایق آمدن بر مسایل باشد، اقناع و گفتمان سازی، بسیج هماهنگ افراد و منابع بر محور تصمیم اتخاذ شده و مورد اقناع قرار گرفته و  رصد هوشمند  و باز خوردگیری از اتفاقاتی که به واسطه این تدابیر و تصمیمات رقم خورده است.

حجت الاسلام پیروزمند با بیان اینکه نقطه ثقل قرارگاه این است که مرکزیت و مدار قرارگاه فرهنگی باید قدرت اقناع سازی باشد، افزود: قرار گاه به میزانی که می‌تواند بین نخبگان، مردم و جامعه اقناع سازی کند می تواند جمعیت و نفوس را به دنبال خود بیاورد نه به این اعتبار که سند و مصوبات آن را  رییس جمهور امضا کرده است. اگر این چنین شد آن تصمیم خود به خود  و با بسیج انسانی که پای کار آمده است ضمانت پیدا خواهد کرد و ضمانت آن همین بسیج انسانی است که  به صورت فراگیر پای کار آمده است.

وی ادامه داد: اما اگر صرفا چند دستگاه پای کار بیایند و  صرفا به اعتبار ضمانت قانون بخواهند دنبال اجرای آن بروند این تصمیم در اجرا موفق نخواهد شد. چرا که تصمیم زمانی موفق خواهد شد که تا کف پیاده نظام فرهنگی کشور  و یا حداقل تا کف پیاده نظام جبهه فرهنگی انقلاب پیش برود. اگر چنین شود آن وقت این جبهه قدرت رویش، قدرت ملحق سازی و قدرت همراه سازی پیدا می کند.

عضو هیأت علمى و  قائم مقام دفتر فرهنگستان علوم اسلامی در پایان با تاکید بر اینکه در بازخوردگیری نیز باید هم نتایج  تصمیمات و اقدامات جبهه خودی و هم جبهه معارض مورد رصد قرار گیرد، خاطرنشان کرد: واقعیت فرهنگی ناشی از این درگیری و برآیند این مواجهه است. بنابراین تحول در تفکر راهبردیِ ایجاد تحول فرهنگی به این  است که  باید از تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرا با مشارکت شورای عالی، دبیرخانه شورا و بدنه نخبگی و مردم در کل این فرایند از اولویت گیری تا بازخوردگیری رخ دهد.