منصورِ غیـرت
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، فیلم سینمایی منصور روایتگر گوشهای از زحمات فرمانده سرافراز نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تیمسار شهید منصور ستاری است.
«منصور» به گوشهای از سالهای پایانی جنگ میپردازد؛ زمانی که ایران درگیر کمبود تسلیحات نظامی است و تیمسار ستاری، در تلاش برای مجهز کردن نیروی هوایی است و روی یک پروژه مهم کار میکند، اما با تحریمها و کارشکنیهایی رو به رو است که شخصا علیرغم وجود همه مشکلات و بیمهریها سعی میکند بر همه آنها غلبه کند و در این راه سختیهای فراوانی را به جان میخرد.
این فیلم خوشساخت و خوشمضمون، تقریباً اولین باری است که با چنین رویکردی به فضای ایام جنگ میپردازد و زحمات دلاور مردان ارتش در نیروهای هوایی را با فرماندهی شهید ستاری روایت میکند.
جدا از فضای ساختاری فیلم منصور که روایتی مستندگونه دارد این نکته مهم بیشتر برای مخاطب نمود پیدا میکند که این پیشرفت نظامی که اکنون شاهد آن هستیم به این آسانی به دست نیامده و زحمات فراوانی برای آن کشیده شده است.
منصور، روایت افرادی است که بعد از انقلاب چه خون دلهایی خوردهاند و چه اذیتهایی از خودی و غیرخودی در هر لباس و پست و مقامی را تحمل کردهاند ولی خَم به ابرو نیاوردند و برای اعتلای ایران اسلامی جانانه ایستادگی نمودند.
منصور، روایت غیرتِ مردانی است که با اینکه مسئولیتهای مهمی در کشور داشتند ولی از این مسئولیت برای خود کیسه زَر ندوختند و همانند بسیاری از مردم معمولی زندگی میکردند و حتی مجبور میشدند از خوشیهای زندگی خانوادگی خود نیز کَم کنند ولی پیشرفت کشور عقب نیفتد.
امثال شهید منصور ستاری در کشور کم نیستند که با چنگ و دندان برای پیشرفت کشور تلاش کردند، کسانی که از صفر شروع کردند و امروز در سایه زحمات طاقتفرسای آنها پیشرفتهای بزرگی نصیب کشور مخصوصاً در عرصه نظامی حاصل شده است.
منصور، البته به بعضی خیانتها و سوء مدیریتها در کشور نیز اشاره میکند که متأسفانه هنوز هم تا امروز گریبانگیر کشور است و آن وجود مسئولانی است که در لباس خودی مشغول مانع تراشی و ضربه زدن به افرادی مانند منصور ستاری هستند و هر روز با بهانههای متعدد بر سر افراد نخبه و جوانان زحمتکش این کشور مانع گذاری میکنند.
منصور اشاره جالبی هم به مسئولانی دارد که تحریم را بهانه کار نکردن میکنند و ضعف و کمکاری خود را گردن تحریم میاندازند ولی باز این امثال شهید ستاریها هستند که کمر تحریم را شکسته و خودباری ملی را به منصه ظهور میرسانند.
سکانسهای سراسر غیرت شهید منصور ستاری برای وطن در این فیلم، مردمی که این فیلم را تماشا میکنند امیدوار میکند که افراد و مسئولانی در کشور هستند که غَم پیشرفت کشور، خواب را از چشم آنها گرفته و شب و روز در حال تلاش و زحمت هستند و تا رسیدن به نتیجه دست از کار نمیکشند.
یکی از نکات مهم این فیلم، نشان دادن روحیه ارتش انقلابی است که با تدین، نظم، پشتکار و وفاداری ممزوج شده است.
یکی از مهمترین جلوههای مهم فیلم که بسیار برای مسئولین ما باید درسآموز باشد این است که شهید ستاری درجایی که نیاز است خودش ورود میکند و با اینکه یکی از فرماندهان رده بالای ارتش است اما اِبایی ندارد درجایی که نیاز است برای پیشرفت کار، شخصاً وارد عمل شود و پیگیر حل مشکلات شود.
درد مردم، درد منصور و منصورهاست و این درس بزرگ را به ما میدهد که هرجا که مسئولیت داشتید آنجا را مرکز قرار دهید و تمام توان خود را برای حرکت به جلو قرار دهید و از تهدید و زور و ارعاب خودی و غیرخودی نهراسید.
حداقل بر دو گروه واجب است که منصور را ببینند؛ یکی برخی مسئولان غربزده و ضعیف کشور که کمی تکان بخورند که میتوان کشور را بدون اتکا به خارج و با تکیه بر نیروی جوان و نخبه به پیش برد و دیگر جوانان زحمتکش و نخبه ما که بسیاری از مشکلات داخل کشور را تحمل میکنند و خسته شدند، شهید ستاری را به عنوان الگوی خود قرار دهند و تا رسیدن به نتیجه برای پیشرفت کشور، خستگی و ضعف را به خود راه ندهند و نا ملایمات و مشکلات پیش رو، آنها را از رسیدن به هدف باز ندارد که قطعاً به پیروزی خواهند رسید.
وقتی فیلم منصور را دیدم ناخودآگاه یاد این دو آیه شریفه قرآن افتادم و شهید منصور ستاری را یکی از مصادیق آن یافتم: «ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم»، اگر خدا را یاری کردید خدا هم شما را یاری خواهد کرد و گامهایتان را استوار خواهد نمود. ثبات قدم و پشتکار برای کسی است که خدا را یاری دهد. «و لایخافون لومة لائم» و در این راه از اذیتهای ملامت گران هراسی ندارد و کار خود را با قوت ادامه خواهد داد.
اگر از من پرسند خلاصه فیلم را در دو کلمه بیان کن، میگویم: منصورِ غیرت.
سلام و درود خدا بر روح بزرگ مردانی همچون شهید منصور ستاریها و حاج قاسم سلیمانیها که هرکدام در عرصههایی که حضور داشتند خوش درخشیدند و هدفشان رضایت امام زمان و رهبری عزیز و مردم بزرگ ایران بود.
حجت احسانبخش