پیری جمعیت؛ بحران ۳۰ سال آینده ایران
به گزارش گروه استانهای خبرگزاری رسا، در فاصله زمانی سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب تا پایان جنگ تحمیلی با توجه به عدم توازن جمعیتی، مرگ و میر فراوان، کمبود سرمایه انسانی در آینده، آشفتگی اقتصادی، تاثیر تحریمهای بین المللی بر شرایط کشور، ناآگاهی اغلب افراد از روش های تنظیم جمعیت، بافت سنتی جامعه، سطح پایین بهداشت و از همه مهمتر سیاستهای جمعیتی ابلاغی از سوی مسؤولین و تشویق به فرزندآوری منجر به پدیده(انفجار جمعیت) گردید. چنانچه در سال ۱۳۶۵ نرخ باروری به میزان 6.5 فرزند برای هر خانم ثبت شد.
تغییر و تحولات سریع جامعه بعد از جنگ به سمت مدرنیزه شدن به تبعیت از جهش صنعتی جهانی و عدم تطابق جامعه سنتی ایران با صنعتی جدید، به زودی ماحصل متولدین دهه شصت وارد چرخه تولید، صنعت، اشتغال و ازدواج شدند. طبق آمار، متولدین دهه 28.60 درصد دارای تحصیلات دیپلم 37 درصد زیر دیپلم و 35 درصد تحصیلات دانشگاهی دارند یعنی معادل تقریبی ۶ میلیون نفر.
از جمعیت تقریبی ۱۷ میلیونی دهه شصت، 16 درصد از آقایان و 32 درصد از بانوان بیکارند!
در سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۵ اولین نسل از فرزندان دهه شصت وارد جرگه ازدواج شدند که بیشترین ازدواج ها در گروه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال بوده است. آمارها حاکی از آن است که در سال ۱۳۹۶ ایران رکورددار طلاق در تاریخ ثبت احوال شد بطوریکه به ازای هر ۳ ازدواج ۱ طلاق ثبت شد.
عوامل زمینه ساز شکست برنامه های جمعیتی و دخیل در پدیده طلاق از جمله اقتصادی اجتماعی فرهنگی و روانی می توان اشاره کرد. از سال ۹۵ تا کنون نرخ رشد جمعیتی به 6 درصد برای هر خانم ثبت شد و فاجعه وضعیت قرمز ازدواج و طلاق در کشور اعلام شد. آمارهای قابل تامل دهه ۱۳۹۰ نشانگر رشد ۲۵ درصدی طلاق و کاهش ۳۶ درصدی ازدواج است.
از جمله دلایل طلاق میتوان به:ازدواج زودهنگام، زیر ۲۵ سال توصیه نمی شود، ناسازگاری جنسی که بیانگر خلاء مشاوره های قبل و بعد از ازدواج است، ازدواجهای قبلی، عدم باورهای مذهبی و پایبندی به اصول اخلاقی، مسائل مالی، داشتن فرزندان زیاد، سطح تحصیلات، فقدان آموزش مناسب، اختلاف سنی زیاد، خیانت، اعتیاد، اختلاف نظر در تربیت فرزندا، مشکلات روحی روانی را میتوان نام برد.
با یک نگاه اجمالی به آمارها و تا حدودی اطلاع از وضعیت اقتصادی اجتماعی فرهنگی ۴۰ سال اخیر جامعه، میتوان به این جمعبندی رسید که نسل دهه شصت نسلی پخته، خود آزموده و خود باور است که در شرایط سخت صیقل خورد اما با ورود نسل جدید فرزندان دهه ۶۰، همزمان جامعه هم وارد تحولات اساسی شد که در تمام ابعاد جامعه به صورت ریشهای اثرگذار شد.
نسل جدید از طریق امواج ارتباطی وارد دهکده جهانی شد؛ تبادل اطلاعات به صورت بسیار گسترده روال رشد عادی فکری، جسمی و جنسی فرزندان را به گونه ای جهش یافته به هم ریخت و بلوغ های زودرس را در پی داشت. انتقال سریع جامعه از بافت سنتی ـ فرهنگی ـ ایرانی به فرهنگ مشترک مللی ـ غربی، جای درخور توجهی برای آموزش های درون خانواده نگذاشت؛ در کنار تحولات اجتنابناپذیر جامعه، کم کاری بخشهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، مذهبی مسئولین مرتبط هم نامربوط نبوده است.
حال شیب جمعیتی جامعه ایرانی با وجود حجم آماری طلاق بالا، ازدواج کم، فرزندآوری منفی ( پایینترین نرخ باروری در تمام منطقه MENA شامل منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا به نام ایران ثبت است ) سیر نزولی جامعه جوان خود را طی می کند و ظرف ۱۰ الی ۲۰ سال آینده جزء جامعه سالخورده و پیر حساب خواهد شد! به عبارتی مسئولین برنامهریزی حوزه خانواده و جمعیت ایران ده سال فرصت جهت نجات کشور از یک بحران ملی را دارند!. پایداری تمام ارکان جامعه اقتصادی، فرهنگی، دینی، سیاسی، امنیتی، دانشگاهی در گرو سیاست درست تنظیم جمعیتی خواهد بود.
پیشنهادات و راهکارهای جهت برون رفت از معضل پیری جمعیت: ارزیابی مجدد سیاستهای اجتماعی کشور در حوزه خانواده، ارائه برنامه هایی جهت پیشگیری از طلاق، تسهیل دسترسی به اموزش های قبل و بعد از ازدواج با بهره گیری از تمام ظرفیت های موجود در قوای مختلف، برنامه ریزی برای اشتغال جوانان، بستر سازی برای تحت پوشش بیمه قرار دادن خدمات روانشناسی و مشاوره و مددکاری، ترغیب خانواده ها جهت استفاده از خدمات مشاوره ای برای تحکیم بنیان خانواده، کاهش هزینه های فرزندآوری، افزایش مطلوبیت داشتن فرزند در جامعه، کمک هزینه زندگی به خانوارها به ازای هر کودک، ارائه رایگان خدمات درمانی و بهداشتی، خدمات زایمان، خدمات آموزشی و گذراندن اوقات فراغت، خدمات به مادران باردار چه شاغل و چه خانهدار و همسران آنان، تشویق جوانان به عدم مهاجرت، رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و بهبود وضعیت معیشت و قدرت مند شدن مردم و دولت از نظر اقتصادی برای برقراری تسهیلات جهت داشتن فرزند. در سال ۱۴۳۰ در حدود 26 میلیون فرد مسن که ۳۰ درصد آنان زیر خط فقر هستند خواهیم داشت!
برخی از معضلات در 30 سال آینده را می توان این موارد دانست:
ـ کاهش سن بازنشستگی
ـ کاهش ساعت کار بانوان
ـ پرداخت کمک هزینه به خانوارهای دارای فرزند به صورت صعودی
ـ خدمات مراقبت از کودکان
ـ افزایش مهدکودک ها و مراکز مراقبت از کودکان
ـ یارانه های دولتی به مهدکودکها
ـ لقاح مصنوعی
ـ امکان فراهم سازی بستر مناسب جهت تشویق و حمایت از بازماندگان مجرد دهه ۶۰ از جمله ایجاد بانک اطلاعاتی از وضعیت تاهل، اشتغال و دارایی متولدین این دهه برای برنامهریزی منسجم حمایتی از سوی نهادهای مختلف و اشتغال حداکثری آنان به خصوص تحصیلکردگان این دهه
ـ قانون بیمه تکمیلی همگانی برای سنین ۶۵ سال به بالا و افراد از کار افتاده ۶۰ سال به بالا
ـ تسهیل ضوابط دست و پاگیر و زمانبر جهت تاسیس و مراکز نگهداری از سالمندان و توسعه بیشتر آنها همچنین حمایتهای یارانهای دولتی از این مراکز
ـ توسعه کمی و کیفی مهدکودک های دولتی و ایجاد مهدهای رایگان در مناطق کم برخوردار
ـ طرح حمایتی از نوزادان شیرخوار تا دو سالگی به صورت دفترچههای خدمات گیری
ـ برگرداندن طرح تغذیه رایگان به مدارس مناطق محروم
ـ لزوم واگذاری مسکن ارزان بصورت رایگان به خانواده های فاقد مسکن و دارای ۴ فرزند به بالا
ـ بازنشستگی قبل از موعد افراد شاغل دارای فرزند ذکور بزرگ با هدف جوانسازی نیروی اشتغال جامعه
ـ لزوم بازبینی قوانین دست و پاگیر بانکی در ارائه تسهیلات اشتغال و ازدواج
در حال حاضر ۱۹ درصد از زنان دهه ۶۰ و ۳۳ درصد از مردان آن دهه هنوز مجردند؛ جمعیتی معادل چهار و نیم میلیون نفر که رقم قابل ملاحظه ای می باشد. طبق تحقیقات مرکز کنترل بیماریها و پیشگیری CDC، از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰ میزان بارداری در سن ۴۰ تا ۴۴ سالگی دو برابر شد پس از آن، همین شیوه با شیب کمتری دنبال میشود. تحولات جامعه اقتصادی و فرهنگی از جمله اشتغال بانوان، پیشرفت علمی پزشکی و پیشگیری از بیماریها و نواقص و مرگ و میر در زایمان های بالای ۴۰ سال از جمله عوامل پشتیبان از این طرح موفق می باشد تا جایی که از نظر علمی زادوولد تا سن ۴۸ سالگی اثبات شده است. والدین پخته ظرفیت عاطفی بالاتری برای زندگی زناشویی و تربیت فرزند دارند همچنین باعث طولانی شدن عمر و امید به زندگی میشود./1400/ی704/
مریم اکبری ـ روانشناس و کارشناس رسانه