روایت رهبر انقلاب از دو دهه همراهی با شهید قدوسی
به گزارش خبرگزاری رسا، آیتالله شهید علی قدوسی، دادستان کل انقلاب اسلامی در 14 شهریور 1360 در پی بمبگذاری عامل نفوذی سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، در دفتر کارش به شهادت رسید.
در سال 1362، و همزمان با دومین سالگرد شهادت شهید قدوسی، روزنامه جمهوری اسلامی طی مصاحبهای با آيتاللّه خامنهاى، از نحوه آشنایی ایشان با شهید و خصوصیات دادستان کل انقلاب جویا شد. آیتالله خامنهای در این گفتوگو فرمودند: «آشنايى من با شهيد قدوسى بسيار قديمى است، اگرچه من به ياد ندارم كه اين آشنايى از چه زمانى آغاز شد، ما به طور خانوادگى با خانواده مرحوم علامه طباطبايى ارتباط نزديكى داشتيم، چون مرحوم علامه با پدرم دوستى ديرينهاى از نجف داشتند، در سفرهايى كه ايشان بارها به مشهد داشتند به طور خانوادگى با ما در تماس بودند و خيلى طبيعى بود كه وقتى آقاى قدوسى داماد خانواده علامه شدند با ايشان هم آشنايى پيدا كرديم.
اوايلى كه من به قم رفتم، با شهيد قدوسى به عنوان يك دوست مراوده داشتم، البته هرچه مىگذشت ارتباطات دوستانه ما با ايشان قوىتر و محكمتر مىشد و بعدها كه ايشان مدرسه حقانى را اداره كردند و با مرحوم شهيد بهشتى و آقاى جنّتى همكارى نزديكى داشتند، گاهى هم به مشهد مىآمدند و درباره مسائل مدرسه، ما بارها با هم صحبت كرديم و هنگامى كه انقلاب اسلامى در سال 1341 آغاز شد و قم محور مركزى براى حركت انقلابى بود، در قم تشكيلاتى را به وجود آورديم كه پس از 15 خرداد اولين تشكيلات حوزه علميه قم و اولين سازمانى بود كه با اتّكا به عناصر حوزه علميه به وجود آمد.
در اين تشكيلات بعضى از چهرههاى معروف و محبوب و موجّه امروز نيز شركت داشتند، مثل آقاى هاشمى رفسنجانى و ديگران. آقاى قدوسى هم در اين تشكيلات بودند و همكارى نزديكى داشتيم. علىاىحال، با گذشت زمان اين ارتباطات بیشتر گرديد، تا اين كه انقلاب پيروز شد و در جريانات دستگاه قضايى دادسرا و دادستانى انقلاب، در سطح گستردهاى فعاليت مشترك داشتيم تا هنگامى كه ايشان به شهادت رسيدند.»
آیتالله خامنهای درباره خصوصيات اخلاقى شهيد قدوسى مىفرمايند: «چند خصوصيّت در ايشان وجود داشت كه نه تنها من، بلكه همه را جلب مىكرد؛ يكى از آنها صداقت و صفاى اين مرد بود كه هيچ كلكى در كار ايشان نبود. مردى بود صادق و نسبت به آن چه احساس وظيفه مىكرد به شدت پىگير و فعّال بود. يك روحانى باصفاى خالص بود كه من گمان مىكنم مهمترين خصوصيتى از ايشان كه مرحوم شهيد بهشتى را هم به اين شهيد بزرگوار علاقهمند كرده بود و درواقع شهيد بهشتى ارادتى كه به ايشان داشت، به دليل همين صفا و صميميت بود.
خصوصيت دوم؛ پركارى و پشتكار شهيد قدوسى بود. او اولا، از كار خسته نمىشد و ثانيآ، اين طور نبود كه يك كار را نيمهتمام رها كند و به سراغ كار ديگرى برود. نمونه اين خصوصيت ايشان را در مشكلات و مسايل مربوط به مدرسه حقانى مىتوان ديد؛ اگر رياست مدرسه حقانى با كسى غير از آقاى قدوسى بود من باور نمىكردم كه اين مدرسه تا اين حدّ از فوايد و آثار مىرسيد، اين لزوم بود كه در آن جا نشست و حواسش را جمع كرد و از همه كارهاى حوزه بريد، به هيچ كار ديگر جز كارهاى اين مدرسه نپرداخت، تا اين مدرسه را به اين نحو به ثمر رساند كه از لحاظ شكل و محتوا در حدّ مطلوب و قابل توجّهى قرار داد.
از خصوصيات ديگر شهيد قدوسى اين بود كه ايشان مثبت و خوشبين بود، حالتهاى منفىگرايى كه در بسيارى از افراد وجود دارد، در ايشان نبود. به آينده هر كارى كه بر عهده مىگرفت اميدوار بود و با دلگرمى آن را دنبال مىكرد. شخص بسيار متواضعى بود، اين هم يكى از خصوصيات ايشان بود. من در آقاى قدوسى واقعا هيچ نشانى از تكبّر و غرور نمىتوانستم پيدا كنم. در مورد راستگويى ايشان كه قبلا گفتم مردى صادق بود. از لحاظ اخلاقى مرد بسيار برجستهاى بود و يك توفيقى كه آقاى قدوسى داشتند اين بود، كه ايشان داماد علامه طباطبايى بودند و علامه مظهر اخلاق بود و ايشان از لحاظ اخلاقى از علامه تأثير گرفته بود».