معضل فرهنگ؛ از فرهنگی سازمان برنامه و بودجه تا کمیسیون فرهنگ عمومی
اشاره: تأسیس و تشکیل قرارگاههای متعدد، یکی از اقدامات دولت تدبیر و امید بود که از قرارگاههای مختلف فرهنگی، به قرارگاههای اقتصادی و بهداشتی نیز رسیدیم. سال ۱۳۹۶ با صدور فرمان آتش به اختیار توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی، ناکارآمدی قرارگاههای مختلف کشور و بهویژه قرارگاههای فرهنگی در مدیریت و تأمین فرهنگی مورد بحث و بررسی صاحب نظران و منتقدان جریان فرهنگی کشور قرار گرفت؛ چرا که رهبر انقلاب نیز بهصورت تلویحی به این موضوع اذعان داشتند و در توضیح فرمان آتش به اختیار، از فشل بودن قرارگاههای فرهنگی کشور خبر دادند.
این خود دغدغهای شد تا خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا در گفتوگو با دکتر سید مجید امامی، عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) به آسیب شناسی فرهنگی کشور و راهکار حل معضلات فرهنگی در دولت سیزدهم بپردازد.
رسا ـ اولویت فرهنگی پیش روی دولت سیزدهم کدام است؟
اولویتهای فرهنگی پیش روی دولت سیزدهم، مستقل از اولویتها و سیاستهای اجتماعی دولت نیست. سقوط شدید سرمایههای اجتماعی، فاصله و شکاف دولت و ملت را به شکلی ناخواسته افزایش داده که به دنبال آن اعتبار دولتمردان نزد مردم با کاهش روبرو بود. به همین معنا دولت مردان صادق و خدوم باید این فاصله شکل گرفته را به صورت گفتمانی و روانی به حداقل برسانند.
دولت مردانی که نتوانند در مواجه با گروههای مختلف خدمتگیر و به صورت عمده مردم، زبانی صادق و رفتاری عالمانه و روان شناسانهای را به کار بگیرند، به دنبال آن نیز بهطور قطع نمیتوانند اقدامات صحیح و درستتری را انجام بدهند و دنبال کنند.
رسا ـ راه حل این مسائل و اولویتها چیست؟
اگر رهبر انقلاب امروز ضرورت تغییر و تحول انقلابی را در عرصه فرهنگ تبیین میکنند، باید محور این تحولات را در شرایط واقعی فرهنگی کشور، معاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان برنامه و بودجه بدانیم. هیچ کدام از اتاقها، قرارگاهها و مراکز فرهنگی که در ظاهر برای حل مسائل فرهنگی ایجاد کردهایم و حتی خود وزارتخانهها، همگی در روی کفه ترازو به اندازۀ معاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان برنامه و بودجه و خود کمیسیون فرهنگی دولت نمیتواند مؤثر باشد؛ بنابراین تحول باید ابتدا از کمیسیون فرهنگی دولت و سازمان برنامه و بودجه آغاز بشود.
البته این دو مجموعه نیز میتوانند واقعاً به تیم فرهنگی آقای رئیسی و دولت سیزدهم اعتماد کنند و بهصورت کامل و دقیق با آنها هماهنگیهای لازم را داشته باشند. نکتۀ بعدی این است که شورای عالی انقلاب فرهنگی و همچنین کمیسیون فرهنگی مجلس در ۲۰ سال گذشته، ابزار و یا بهتر است بگویم ابزار سیاستی و جامعۀ سیاستی اصلی دولت در حوزه فرهنگ، یعنی شورای فرهنگ عمومی را به استضعاف کشاندهاند. شورای فرهنگ عمومی که وزیر فرهنگ دولت که ریاست آن شورا را برعهده دارد، امروز از بیخاصیتترین و ضعیفترین نهادها در حوزه فرهنگ تبدیل شده است.
رسا ـ درباره نقش و وظایف کمیسیون فرهنگی دولت توضیح بیشتری میدهید؟
کمیسیون فرهنگی دولت، یکی از کمیسیونهای چندگانه دولت است که لوایح در آنجا تنظیم میشود و چند وزارتخانه در آن عضویت دارند. دبیر کمیسیون فرهنگی دولت، نهاد ریاست جمهوری، وزارتهای فرهنگ، گردشگری، علوم، سازمان برنامه بودجه و ... در آن عضویت و نفوذ دارند. کسانی که در این کمیسیون عضو هستند، از اهمیت این کمیسیون مطلع هستند. کمیسیون فرهنگی دولت قلب تپنده فرهنگ است. پستها و ... فرهنگی همگی تابع هستند و سازمان برنامه و بودجه متبوع وضعیت فرهنگی میباشد؛ چرا که دولت تنها در حوزه فرهنگ مقدار و درصد کمی اعتبارات دارد و از آن به بعد نیز شورای فرهنگ عمومی اهمیت پیدا میکند.
شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز میتواند در کلیات وارد شود و نمیتواند در جزئیات ورود کند. فرض کنید ما بخواهیم در راهیان نور یا زیارت اربعین تحولی را رقم بزنیم. برای هرچیزی در کشور یک شورا درست کردهاند. شورای فرهنگ عمومی یک شورای امین برای کارها و اتفاقات است که جایگاه این شورا باید احیا شود.
احیای جایگاه شورای فرهنگ عمومی که مصوبۀ دهه ۶۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی را دارد و مهمترین و اصلیترین قمر شورای عالی انقلاب فرهنگی است، یکی از اولویتها به شمار میرود. شاید بسیار سخت باشد، ولی از باب افضل الاعمال افضلها، باید مدنظر قرار بگیرد. شورای فرهنگی عمومی کشور، اصلیترین پارلمان فرهنگی در هر استان را شورای فرهنگ عمومی استان میداند که البته باید ائمه جمعه نیز در این شوراها نقش پدری و رهبری را دنبال کنند؛ نه مدیریت و عضویت.
اگر دولت بتواند از طریق شورای فرهنگ عمومی، ناحیهگرایی فرهنگی و بازسازی قرارگاههای ناحیهای و استانی فرهنگ را پیگیری کند، ما شاهد تحول انقلابی در فرهنگ خواهیم بود. البته این موضوع به معنای بازکردن فضا برای کنش جبهه مردمی فرهنگی و جبهه مردمی هنری انقلاب اسلامی هم هست. ما به واسطه شورای فرهنگ عمومی استانها میتوانیم یک ریل گذاری نوین در ساختار فرهنگی کشور که من آن را ناحیهگرایی و مسألهگرایی فرهنگی عنوانگذاری میکنم.
باید از حرفهای کلی، ابلاغیههای ملی، تهران گرایی و تمرکزگراییهای منحط احتراز شود و به سراغ احیای نقش سیاستگذارانه و حکمرانانه وزارت فرهنگ و سایر دستگاههای فرهنگی برویم. در بحث بسیار مهم هنر، سینما و محصولات فرهنگی باید به احیای چرخههای اقتصاد فرهنگ از طریق لوایح دقیق و تنظیم گراییهای دقیق بپردازیم.
مسأله بعدی این است که اساساً عرصه مجازی و سطح مجازی، همۀ موجودیت فرهنگ و هنر و یا به عبارت دقیقتر حکمرانی فرهنگ و هنر را از آن خود کرده است. اولویت این دولت باید استقرار نظام فرهنگی در چارچوب و بستر مجازی شده فرهنگ و هنر باشد. دیگر ساختمان وزارت خانه، اداره کل، محیط جلسه و ابلاغیات و نامهها، حکمران فرهنگی نیستند؛ بلکه فضای مجازی زمین اصلی فعالیت فرهنگی است و بقیه عرصهها به شدت به محاق رفته است.
نکتۀ آخر این است که در رقابت ناسالم و چالشهای خانمانسوز سازمان صدا و سیما و عرصههای فرهنگی و هنری در دولتها، ما در این دولت باید با یک تفاهم، همدلی و عدم انحصارگرایی کور و الیگارشیهای مدیریتی، به یک همسازی برسیم. همه میدانند که مرجعیت تلویزیون با این رفتارهای انحصارگرانهاش، با همۀ سرمایه فرهنگی که برای او قائل هستیم و صدا و سیما را سرمایه رسانهای نظام میدانیم، این مرجعیت، حتی در حوزه تولیدات نمایشی به محاق میرود و مردم اگر بخواهند تولید نمایشی را ببینند، از طریق VODها اقدام میکنند.
ما برای دلسوزان سرمایۀ رسانهای نظام که سازمان صدا و سیما است، باید در این دولت و در دوره حاضر که تفاهم و همدلی بالایی در کشور وجود دارد، به حل این معضل از طریق اصلاح، تدون و تصویب قانون اداره صدا و سیما و از طریق واقعی سازی و عملیاتی سازی نقش شورای نظارت و همچنین از طریق محوریت بخشیدن به وزارت فرهنگ و ارشاد و شورای عالی فضای مجازی در حکمرانی رسانهای کشور گام برداریم.
ما معتقد هستیم که حکمران رسانه و فضای مجازی در کشور، شورای عالی فضای مجازی و حکمران هنری و فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است؛ اما نه به معنای دولتگرایی و سیاست زدگی، بلکه به معنای اعمال سیاستهای عالی، بدون نوسان و غیر بخشی. ما در زمینه تحول نمیتوانیم به غیر یک تحول انقلابی فکر کنیم.
رسا ـ با تشکر از مطالب عالی، دقیق و نابی که بیان فرمودید و فرصتی که در اختیار قرار دادید.