فرهنگ و آنچه که هست!
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، یکی از عرصهها و زمینههای جدی تحقق تمدن نوین اسلامی و همچنین پیشبرد و بهبود کیفیت زندگی اجتماعی، بروزرسانی فرهنگ در جامعه با توجه به اقتضائات زمان است. همچنین در کنار بروزآوری فرهنگ، باید بدان قوام لازم را بخشید و در جهت تحکیم عناصر فرهنگی و چابک سازی نهادهای مرتبط و متولی فرهنگ کوشید.
بررسی وضعیت فرهنگی پیشروی دولت سیزدهم، نیازمند توجه به چند مقولۀ مهم است. اول اینکه باید بررسی کرد محتواها و دادههای فرهنگی ما از چه قدرتی برخوردار هستند؟ دوم اینکه باید بررسی کرد که دو قشر نیروهای ستادی و صفی در زمینه فرهنگ چقدر از قدرت پردازش دادهها و چهمیزان از قدرت اجرای آن در سطح جامعه برخوردار میباشند؟ و سوم اینکه نهاد و دستگاه صیانت از فرهنگ چه میزان هوشمندی لازم را در مواجهه با تهاجم فرهنگی غرب در اختیار دارد و آیا از این هوشمندی بهره میبرد؟
مقالات و کتابهای فراوانی در زمینه غنای محتواها و دادههای فرهنگی ایرانی و اسلامی نگاشته شده است. بررسی کتابهایی که به سیر فرهنگ در تمدنهای اسلامی ایران میپردازد، بهخوبی قدرت نرم، غنا، عمق و ابعاد گستردۀ دادههای فرهنگی را بیان کردهاند. کتابهای بسیاری نیز وجود دارند که این دادههای خام را پردازش کرده و بهصورت اطلاعات Information در اختیار محققان و پژوهشگران قرار دادهاند.
قرآن و حدیث بهعنوان دو رکن اصلی تمدن و فرهنگ اسلامی و تاریخچه موجود از بخشهای منطبق فرهنگ ایران باستان با فرهنگ اسلام و آموزههای توحیدی از جمله دادههای خامی هستند که توسط اندیشمندان اسلامی به یک مرتبه بالاتر پردازش شدهاند. تأکیدات فراوان رهبر معظم انقلاب مبنی بر دنبال کردن آراء و اندیشههای فقیهان و اندیشمندانی مانند شهید آیت الله مرتضی مطهری و مرحوم علامه محمدتقی مصباح یزدی و همچنین نویسندگان خوشذوق و متبحری مانند علامه محمدتقی جعفری، آیت الله علی صفایی حائری و سایر اندیشمندان مسلمان مورد توجه رهبر انقلاب، بهخوبی آن دادههای خام اسلامی را پردازش و در اختیار عموم قرار دادهاند.
حال در اینجا ستادهای فرهنگی مورد توجه قرار میگیرند. بزرگترین و مهمترین ستاد فرهنگی کشور، شورای عالی انقلاب فرهنگی نام دارد. بهتبع آن شورا، کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی وظیفه برنامه و طراحیهای فرهنگی را بهدوش میکشد. در این ستادهای فرهنگی دو نکتۀ هماهنگی و توانمندی باید مورد بررسی قرار گیرد. زیرا عدم هماهنگی دو ستاد مذکور و همچنین عدم توانمندی این دو ستاد در کسب Information و تبدیل آن به investigation و در نهایت رساندن آن به intelligence اهمیت مییابد. مرحله بعد و وظیفه ستادهای فرهنگی، استفاده از intelligence برای تصویب و ابلاغ قانون بهنهادهای مرتبط با حوزه فرهنگ است.
سازمان تبلیغات اسلامی بهعنوان بزرگترین نهاد ستادی فرهنگ و به تبع آن دفتر تبلیغات اسلامی بهعنوان یکی از پرخرجترین نهاد دیگر ستاد فرهنگ بهشمار میروند. شاید بتوان دفتر تبلیغات اسلامی را یکی از نهادهای چاق فرهنگی برشمرد که در کنار دفتر حفظ و نشر آثار امام خمینی در طول هشت سال مدیریت دولت تدبیر و امید، با کمترین کمبود بودجه و امکانات مواجه نشدند. البته در کنار این سازمانها و نهادها، نقش آموزش عالی، وزارت ارتباطات، وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نیز نباید نادیده گرفت.
سازمان تبلیغات اسلامی بهعنوان سازمان بالادستی حوزه هنری انقلاب اسلامی و حوزه هنری انقلاب اسلامی بهعنوان یکی از پایگاههای فعال فرهنگی و هنری در کشور، تا میزان قابل قبولی در حفظ و سنگربانی از فرهنگ تلاش کردند. هرچند که در طول دهههای پیشین، مدیریت پایگاه حوزه هنری در اختیار فردی غربگرا و لیبرالیست بود که خروجی مدیریت او، از دست دادن افراد شاخصی چون قیصر امینپور و شهید آوینی شد. البته از قدیم گفتهاند از کوزه همان برون طراود که در اوست و از همان مدیر، فرزندی زاده شد که بعدها تحت تعقیب قرار گرفت و با چند جرم افساد فی الارض، اعدام شد!
نهادهای دیگری همچون صداوسیمای جمهوری اسلامی و دانشکدهها و دانشگاههای مرتبط با موضوعات فرهنگی و هنری در ستادهای فرهنگی وجود دارد. نکته مغفول مانده و فراموش شده در آموزشهای مرتبط با این نهادهای ستادی، عدم توجه به مقوله زیر مجموعه بودن هنر در مجموعه علوم ارتباطات است. همین موضوع باعث شده است تا گاهی با شعار «هنر برای هنر» از دل برخی از ستادهای فرهنگی غربزده مواجه شویم.
در نهایت بررسی داشتن ستاد و پایگاه صیانتی از فرهنگ که بتواند بهصورت هوشمندانه در مقابل تهاجمهای فرهنگی غرب بایستد، مورد توجه قرار میگیرد. با وجود هشدارهای پیاپی رهبر انقلاب با کلیدواژهایی همچون «شبیخون فرهنگی» بیانگر عدم وجود چنین ستادی در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است. هرچند که بخشی از وظیفه صیانتی بر عهده دستگاههای امنیتی قرار دارد؛ اما سخن اصلی اینجاست که آموزهها و مفاهیم فرهنگی بهقدری باید دارای آمیختگی با حق باشد که بههیچ وجه وجدان کسی اجازه ایستادگی او را در مقابل حق ندهد. شهید مطهری در کتاب نبرد حق و باطل بهخوبی درباره باقیماندن همیشگی حق و تداوم آن توضیح و تبیین داده است.
اگر بخواهیم یک جمع بندی از مطالب بیان شده داشته باشیم باید گفت که اولاً از لحاظ غنای فرهنگی، دارای فرهنگی غنی هستیم و پژوهشگران و اندیشمندان بزرگ بهخوبی در تبدیل این فرهنگ غنی به اطلاعات مورد نیاز کوشیدهاند. هرچند که نمره متوسطی برای شورای عالی انقلاب فرهنگی و ستاد فرهنگ میتوان داد؛ اما در زمینه صفهای عملیاتی فرهنگ، متأسفانه بیشتر با صفهای خسته، چاق، گاهاً فرسوده، بعضاً با کارهای موازی و از همه مهمتر غفلتها دربرابر نفوذ فرهنگی و تهاجم فرهنگی است. مسأله عدم صیانت آموزشی و تولیدی مهمترین مسألهای است که در پایان مورد توجه قرار میگیرد.
از خبرنگارتون ممنونم که این موضوع رو دنبال میکنه.