چرا حتی یک رای مهم است
به گزارش خبرگزاری رسا، علی مهدیان در رشته توئیتی نوشت: تحریم بر کشور بی اثر می شد اگر مدیریت کشور بر توان داخلی تمرکز راهبردی می کرد، تولید را رشد می داد. یعنی مدیریت کشور باید روی اراده مردم حساب می کرد. اما اراده ای که اصلا به او اعتماد ندارد، جریان هر تصمیمی را در کشور دشوار می کند.
آیا دولت باید کاری کند که اراده ها به او اعتماد کند؟ یا اراده ها باید فارغ از مدیران، در صحنه حاضر باشند و دولت را وادار به کار کنند و بر او ناظر باشند؟ هر دو. بله ولی کدام اصل است؟ کدام تعیین کننده است؟ کدام پویا و پایا است؟ کدام خطر انحرافش کمتر است؟ کدام قدرتمند تر است؟
حالا از سوی دیگر به نظر شما دشمن چرا فشار اقتصادی آورد؟ آیا سادیسم سیاسی دارد یا میخواهد چیزی را عوض کند؟ چه چیز را؟ او با فشارهای خود میخواهد روی اراده مردم موثر شود. چرا؟ برای آنکه تغییر اراده مردم تنها پارامتر موثر روی تغییر تصمیمات نظام است. یادتان هست گاه و بیگاه جناب روحانی بر روی رفراندوم پافشاری می کرد؟ او میدانست این مهمترین عامل موثر در تصمیمات کلان کشور است. تهاجم فرهنگی هم فشار فرهنگی بر اراده مردم بود. تهاجم نظامی به شهرها و زدن هواپیمای مسافربری در انتهای جنگ هم ریشه در همین تحلیل دشمن داشت. کلا تغییر اراده مردم.
رای مردم دو معنا دارد یکی اینکه خودشان تعیین کننده اند و دیگری آنکه فلان کس را انتخاب کنند. یادتان هست بعد دو خرداد هفتاد و شش رهبری گفت من از خدا سی ملیون رای میخواستم که به دست آوردم؟ این رای دادن دست نظام را در تصمیم گیری به نفع رفاه و امنیت و مبارزه با دشمن باز میکند و دست دشمن را میبندد. پس اگر محصول بیست سال فشار اقتصادی و بیست سال فشار نظامی و فرهنگی این باشد که مردم کنار بکشند و قهر کنند، نتیجه اش هر چه هست به نفع دشمن و ترغیب کننده او به فشار بیشتر است و دست کل نظام را در هر تصمیمی بیشتر از قبل می بندد و محدودش می کند.
حالا یک فرمول مهم وجود دارد و آن نسبت رای تک تک افراد با «اراده عمومی» که به تعبیر رهبر جانمایه پیشرفت است و آن اینکه ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم. رشد ولو یک نفر ، اینگونه در آسیب پذیری کشور موثر است. عدم حضور، اینگونه دست خودمان را میبندد و دست دشمن را باز می کند.