بنده زاده یا آقازاده؟
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، پدیده آقازادگی از جمله پدیدههایی است که در طول قرون مختلف در حکومتها وجود داشته و منحصر به زمانی خاص نبوده است. در عصر کنونی نیز، میتوان به آقازادگی در زمامداران غرب، شاهزادگان عرب و همچنین آقازادگان ایرانی اشاره نمود. برای بررسی آقازادگی در ابتدا باید آقازادگی را روش و سپس گستره آن را مشخص کنیم.
منظور از آقازاده در این نوشتار کسی است که صرفا به پشتوانه مالی، قدرت سیاسی یا اجتماعی پدرش به جایگاه بالایی رسیده که با طی روند عادی چنین چیزی ممکن نبود. آقازاده در یک نگاه حداکثری، آن منصب را جولانگاه فساد خود قرار داده و با یک نگاه حداقلی، جایگاه شخص دیگری را غصب کرده که بهتر از او میتوانست در این جایگاه فعالیت کند؛ بنابراین، میزان خطر و آسیب رساندن آقازادگان به جامعه نیز متفاوت است.
در یک تقسیم بندی باید گفت خود افراد مشهور و سرشناس در جامعه چون بازیگران، خود از متهمینی هستند که باید پاسخ دهند فرزندانشان کجا زندگی میکنند، به چه فعالیتی مشغولاند و اینکه آیا از جایگاه ساخته شده آنان توسط صدا و سیما سوء استفاده هایی صورت پذیرفته یا خیر!
برای علت یابی به وجود آمدن چنین پدیدهای نیاز است سه عرصه مورد بررسی قرار گیرد که اتفاقا مجموع این سه عرصه موجب سربرافراشتن عدهای به نام آقازاده شده است.
از فضل پدر تو را چه حاصل!
یکی از مسائل اصلی پدید آمدن آقازادگی در ایران، خانواده است. هنگامی که یکی از اعضای خانواده به مسئولیتی دست مییابد، چون التزامی به شریعت مقدس ندارند و تنها دلیلشان برای گرفتن مسئولیت در جمهوری اسلامی به دست آوردن قدرت است، این تشنگی از پدران به فرزندان سرایت کرده و موجب شده نه تنها پدر، فرزندش را از خود کامگی و فسادهای مالی و... نهی کند، بلکه خود پشتیبان فسادهای فرزندش شود.
حال گاهی خانواده التزام به شریعت دارد و واقعا گرفتن مسئولیت در جهت خدمت به جامعه است ولی در این میان، فرزند به فراموشی سپرده میشود و تلاشی برای تربیت او صورت نمیگیرد؛ این فرزند با استفاده از نام پدر به درجهای میرسد و موجب به وجود آمدن فسادهای فراوان میشود.
در صورت سوم، خانواده برای تربیت فرزند دغدغه دارد اما روش تربیت غلط است و در جهت به دست آوردن دل فرزند، تمام خواستههای او را در اختیارش میگذارند. به عنوان نمونه میتوان به سفرهای خارجی اشاره کرد که موجب خودکامگی و سیری ناپذیری فرزند میشود. همین فرزندان مهره اصلی پروژههای نفوذ در دستگاههای حکومتی خواهند شد که یا با اموال تطمیع شدهاند، یا اینکه از مسیر تهدید جانی و انتشار تصاویر فسادهای اخلاقی و... مورد سوء استفاده قرار میگیرند.
شریک دزد و رفیق قافله
اما دومین عرصهای که در پدید آمدن آقازادگی اثر میگذارد، عرصه اجتماع است. اگر چه امروز در فضای مجازی مقابله شدیدی از جانب یک عده با پوشش عدالتخواهی با این پدیده صورت گرفته است، ولی در حقیقت غالب این افراد نیز تشنه چنین جایگاهی هستند و بیشتر از سر حسادت است که به نفی چنین پدیدهای میپردازند. نشانه آن هم این است که اکثر آنان، خودشان اقرار میکنند که اگر آنها هم چنین جایگاهی را داشتند، همین کارها را انجام می دادند.
بنابراین زمانی که این آقازادهها در عرصههای اجتماعی حضور حقیقی پیدا میکنند، بر خلاف عرصه مجازی، بیشتر مورد تکریم قرار میگیرند و نفی کنندگان آنها به دنبال نفطه اتصالی میگردند تا به بالا متصل شوند و خودشان هم بهرهای ببرند.
عرصه سومی که موجب به وجود آمدن این پدیده شده، عرصه سیاسی و حکم رانی بر اجتماع است. در این عرصه به این دلیل که بیش از ساختارها، افراد حکم رانی میکنند به راحتی میتوان در دستگاههای حکومتی به وسیله سفارش فلانی و.... نفوذ کرد و موجب پدید آمدن آقازادگی شد.
در پایان اگر بخواهیم مهمترین دلیل پدید آمدن آقازادگی و بسیاری از فسادهای دیگر را بیان کنیم باید بگوییم که تبعیت از علوم غربی نقش محوری دارد؛ جامعه و سیاست و .... ما را این علوم شکل داده که اصالت لذت و قدرت را بر جامعه ما حکم فرما کرده است.
علیرضا سیاحت هویدا