بسترهای تهاجم فرهنگی و بررسی آنها
جامعه سالم تسلیم مهاجمان نمیشود جامعه سلطه پذیر، جامعه بیمار است جامعه یک مجموعه به هم پیوسته است که نظام های اصلی و فرعی آن در تعامل با یکدیگر به دنبال تحقق هدف واحد وقایع جامعه هستند وجود چنین هدفی حیات یک جامعه را معنا می بخشد.
نظام های فرعی نیز دارای اهداف خاصی بوده و روابط بین عوامل تشکیل دهنده خود را برای تحقق اهداف خویش تنظیم می کنند ریشه های اجتماعی موفقیت حضور فرهنگی و یا عوامل جامعه شناسانه یک جامعه آسیب پذیر عبارتند از:
خلاء فرهنگی در جامعه
از مهمترین ریشه های تهاجم فرهنگی پیدایش خلا فرهنگی در جامعه است هیچ جامعه تا آمادگی نداشته باشد از فرهنگ بیگانه تاثیر نمی پذیرد معمولاً جوامعی که دچار آشفتگی و ناآرامی اند برای برخورد و پیوند فرهنگی آماده ترند این نیز مسلم است که هیچ جامعهای از همه روی آن آرام نیست هر جامعه در جهاتی آرام و سامان یافته و از جهاتی آرام و نابسامان است بنابراین تهاجم فرهنگی به خودی خود کارساز نیست بلکه نیاز به زمینه مساعد یعنی اختلاف فرهنگی و فکری دارد در جامعه اسلامی و انقلابی امروز ما نیز همین قاعده حکم فرماست اگر اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی نتواند نیازهای فکری و فرهنگی افراد جامعه به ویژه نسل جوان و تحصیل کرده و تشنه حقیقت را پاسخ دهد میدان را برای موفقیت هجوم فکری و تبلیغی غرب و مکاتب آن باز میکند و عطش نسل جوان با سراب بیگانه با آب های خفن و آلوده غربی آن سیراب میشود.
2- ناتوانی نهاد دولت
دولت به عنوان یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی مسئولیت حراست از استقلال و امنیت ملی و تمامیت ارضی و پاسداری از بقا و رشد و رفاه ملت را به عهده دارد هرچه نهاد دولت قوی تر و توانمند تر باشد آسیب پذیری آن در برابر تهاجمات دشمن آن کمتر است همچنان که در تهاجمات نظامی دولتهای ضعیف مجبور به تصمیم و قبول شرایط دولت های قدرتمند هستند و توانایی مقابله با تهاجم بیگانگان و پاسداری از حریم هویت ملی و فرهنگ خودی ندارند دولتهای ضعیف و ناتوان مربوط به توانمندی و اقتدار دولتهای سلطه گر شده و خواسته یا ناخواسته سیاست فرهنگ و راه آنان را الگوی خود قرار می دهد ضعف و ناهماهنگی نهادهای اجتماعی هر یک از نهادهای اجتماعی عهدهدار مسئولیت ها و وظایف مشخصی از کارکردهای یک جامعه هستند فرآیند عملکرد این نهادها و نیز تعامل بین آنها چگونگی حرکت یک جامعه را مشخص میسازد. مسئولیت رهبری و مدیریت جامعه نیز هماهنگ کردن و همسو نمودن این نهادها با هم و در نهایت با اهداف نهایی جامعه است اگر در جامعه انقلابی و اسلامی ما الگوی مورد قبول نظیر روحانیت و دولتمردان نتوانند آرمانها و باورهای اسلامی و انقلابی را در زندگی فردی و اجتماعی خویش پیاده نمایند و در نتیجه عملکرد آنان زمینه ساز موفقیت تهاجم فرهنگی میشود.
۴ -گسستگی عواطف و پیوندهای اجتماعی
جامعه یکپارچه و آسیب ناپذیر در برابر تهاجمات دشمنان جامعهای است که بین نهادهای اجتماعی آن پیوند عمیق و گسست ناپذیر وجود داشته باشد جامعهای که به صورت یک واحد و با وحدت واقعی و عمومی و همگانی در تمام صحنه های اجتماعی اقتصادی و فرهنگی شکل گرفته است نه تنها مرعوب و محور تهاجم بیگانگان نمیشود بلکه همچون دژی مستحکم در مقابل تهاجم آنان پایداری میکند متقابلاً عدم پیوند مستحکم بین نهادهای اجتماعی و اقشار مختلف به ویژه عدم پیوند عمیق بین حکومت شوندگان و حکومت کنندگان به شدت جامعه را آسیبپذیر و متزلزل می کند.
5- پنج فقدان عدالت اجتماعی
جامعه آسیب پذیر در برابر تهاجم فرهنگی دشمنان جامعه ای است که از درون پوسیده و سست گردیده و قدرت مقابله با تهاجمات فرهنگی را نداشته باشد یکی از مهمترین عوامل پوسیدگی جوامع فقدان عدالت اجتماعی در آن است عدالت اجتماعی عامل پیوند اقشار و طبقات با یکدیگر و موجب پیوستگی نهادهای اجتماعی است. تحقق اجتماعی این اصل در جامعه انقلابی به ویژه انقلاب اسلامی از اولویت و حساسیت بیشتری برخوردار است زیرا انقلاب اسلامی بر دو رکن استوار است توحید و عدل اگر هر یک از این دو رکن نباشند آن زندگی و جامعه و نظام به واقع اسلامی نیستند و نخواهد بود.
۶ - توسعهنیافتگی
صیانت از فرهنگ اسلامی و هویت ملی و دستیابی به استقلال فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در بستری از توسعه و رشد یافتگی و کسب قدرت مادی و معنوی امکان پذیر است حفظ ارزش های آرمانی نیازمند استقلال و توسعه است استقلال قدرت اعمال اراده یک ملت درباره هرگونه عمل سیاست و یا حرکت داخلی و خارجی در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بر مبنای تشخیص منافع و مصالح خود است بدیهی است هرچه توان اقتصادی سیاسی علمی، استحکام و انسجام اجتماعی و ظرفیت فرهنگی یک ملت بیشتر و در مقایسه با جهان پیرامون خود قوی تر باشد استقلال او نیز بیشتر است. بنابراین بیشتر و بهتر می تواند از فرهنگ و اندیشه و باورهای خود دفاع کند گسترش فساد و فحشا و منکرات زیر پا نهادن قوانین و شکستن حدود، مقررات و متلاشی نمودن روابط سالم اجتماعی جامعه را به سوی بی ثباتی و هرج و مرج سوق داده و آن را به شدت آسیب پذیر می سازد.
یکی از شیوههای مهاجمان فرهنگی گسترش فساد و منکرات به ویژه روابط جنسی و شهوانی است جامعه آلوده به کژی ها و زشتی ها جامعه بیماری است که در برابر میکروب های مهاجم قدرت دفاع از خویش را نخواهد داشت به همین دلیل ترویج فساد و فحشا و مواد مخدر منکرات بدحجابی روابط نامشروع به صورت سازمان یافته و برنامه ریزی شده در جامعه انقلابی ما در سرلوحه فعالیتهای مهاجمان فرهنگی قرار دارد.
در تعالیم اسلامی نابودی جامعه فاسد و مفسد به عنوان یک سنت تغییرناپذیر اجتماعی در قانونمندی الهی مطرح شده است و در آیات زیادی نابودی امتها و اقوام گذشته به دلایل شیوه فساد و فحشا و بی تفاوتی در برابر معاصی در بین آن مطرح است گسترش رشوه فساد اداری باندبازی تقلب قانونشکنی دزدی طلاق خودکشی فرار از خانه و رواج منکرات و اعمال خلاف اخلاق مانند موریانه ستونهای استوار جامعه را از پای در می آورد و آن را آسیبپذیر میکند.