حضرت ابوطالب؛ سردار گمنام نبی مکرم اسلام
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین مهدی طائب فرمانده قرارگاه عمار صبح امروز در مراسم افتتاحیه همایش بین المللی «حضرت ابوطالب(ع) حامی پیامبر اعظم(ص)» که در سالن قدس مجتمع امام خمینی(ره) برگزار شد، با اشاره به ابعاد مختلف شخصیت حضرت ابوطالب(ع) گفت: ایشان به ما درس دادند که اگر کسی با خداوند وارد معامله شود، در هر صورت برنده است.
وی با تأکید بر اینکه حضرت ابوطالب(ع) خودشان را فدای پیامبر اکرم(ص) کردند، ادامه داد: ایشان تا پایان عمر خودشان ذره ای از حمایت از پیامبر اکرم(ص) دست برنداشتند.
حجت الاسلام والمسلمین طائب با اشاره به ایمان راسخ حضرت ابوطالب(ع) نسبت به پیامبر اکرم(ص) و دین مبین اسلام بیان کرد: ایشان از پیامبر اکرم(ص) تا پای جان حمایت کردند و این را همه مورخان قبول دارند؛ آن چیزی که ایشان را از پای در آورد، حصر شعب ابی طالب بود.
فرمانده قرارگاه عمار با بیان اینکه حضرت ابوطالب(ع) جان، مال و آبروی خودشان را فدای پیامبر اکرم(ص) کردند، خاطرنشان کرد: ایمان والا، یکی از ادله و انگیزه هایی بود که سبب شد تا پای جان از پیامبر اکرم(ص) دفاع و حمایت کنند.
وی با بیان اینکه امروز همه سادات در سراسر دنیا از نسل ابوطالب(ع) بوده و سیادت خود را از ایشان گرفته اند، مطرح کرد: برخی معتقدند حضرت ابوطالب(ع) ایمان نداشتند، در حالی که با دقت در مبانی تاریخی در می یابیم که همه مسلمانان ایشان را دوست داشتند.
حجت الاسلام والمسلمین طائب با اشاره به اینکه حضرت ابوطالب(ع) سردار گمنام پیامبر اکرم(ص) بودند، بیان کرد: ایشان همواره فرماندهی لشکر پیامبر اکرم(ص) را بر عهده داشت و طرف مذاکره با مشرکان بودند، اما گمنامی را به جان خریدند؛ بدون شک حضرت ابوطالب(ع) مؤمن و با عمل صالح از دنیا رفتند./841/
شهادت حضرت ابوطالب پدر محترم آقا امیرالمؤمنین علی علیه السلام را به امام زمان(عج) و همه ای شیعیان جهان تسلیت عرض میکنیم
باز غم راه نفس بر قلب پيغمبر گرفت
باز از درياي ايمان آسمان گوهر گرفت
در ميان هالههاي غم چهره ي حيدر گرفت
بهترين يار محمّد را اجل در بر گرفت
باز از سنگ حوادث قلب پيغمبر شكست
بر دل شير خدا داغ ابوطالب نشست
آه ياران، يار ختم المرسلين از دست رفت
يار قرآن، يار احمد، يار دين، از دست رفت
حافظ اسلام و دين راستين از دست رفت
والد مولا اميرالمؤمنين از دست رفت
اي سپهر نور، درياي كرامّت يا علي
در غم بابا سرت بادا سلامت يا علي
او مسلماني مجاهد رهبري آگاه بود
كوه پيش كفّه ي ايمان او چون كاه بود
با محمّد همدم و همسنگر و همراه بود
مثل فرزندش علي يار رسول الله بود
فاش گفتم فاش گويم گر ابوطالب نبود
اين چنين ختم رسل بر مشركين غالب نبود
او چو دريا بود و حيدر گوهر رخشان او
با محمّد از ازل خورده گره پيمان او
شير حق از كودكي پرورده ي دامان او
بود سنگين تر زخلقت كفّه ي ايمان او
اين سخن بس در جلال و اعتبار و رفعتش
بر محمّد گشت عام الحزن سال رحلتش
نور
ايمان بر فلك ميرفت از رخسار او
شاد ميشد خواجه ي لولاك از ديدار او
با ملك پرواز كرده جعفر طيّار او
فاتح احزاب و خيبر حيدر كرار او
پافشرد و غافل از پيغمبر اكرم نبود
بر پيمبر داغش از داغ خديجه كم نبود
صُلب او بايد به دُرّي چون علي گردد صدف
كس ندارد غير از او در كلّ خلقت اين شرف
آري آري اين خلف بايد زصلب اين سلف
يار احمد آن سلف جان محمّد اين خلف
بود در موج شدائد چشم پيغمبر به او
مي سزد تا او به حيدر نازد و حيدر به او
تا كه از باغ و گلستان آيد در وجود
تا صيام است و قيام است و ركوع است و سجود
هم زكلّ خلق هم از خالق حيّ ودود
بر اميرالمؤمنين و بر ابوطالب درود
نقش لبخند محمّد در لب خندان او
نخل «ميثم» بارور از مدح فرزندان او
شهادت حضرت ابوطالب علیه السلام تسلیت باد
اللهم عجل لولیک الفرج
در زمان جاهلیت روزی زلزله شدیدی شد و چند روز ادامه داشت،
مردم رفتند خدمت حضرت ابوطالب علیه السلام و از حضرت درخواست کردند که کاری بکن و ما را نجات بده،
حضرت به بالای کوهی تشریف بردند و خداوند را به این دعا خواندند:
الهی و سیدی اسلک بمحمدیته المحمودة و بلعلویة العالیه و بلفاطمة البیضاء و الا تَفظت عَلَی تهامة و بالرافة و الرحمة.
بلافاصله بعد از دعای حضرت زمین آرام گرفت.
در این دعا به وجود مقدس رسولالله صلی الله علیه واله و فاطمه سلام الله علیها و امیرالمومنین صلوات الله علیه توسل شده است.
و این دعای حضرت ابوطالب علیه السلام را مردم دوران جاهلیت یاد گرفتند
و در گرفتارهای خود می خواندند در حالی که معنا و حقیقت آن را نمی دانستند
اى ابوطالب درود ما به جسم و جان تو
اى كه تمجيد از فداكاريت يزدان مى کند
گر تو مخفى داشتى ايمان خود را كردگار
خانهات را پايگاه عشق و ايمان مى كند
اى ابوطالب تو عمران و على موساى توست
آنكه خدمت بر درش موسى بن عمران مى كند
فى المثل احمد چو موسى و على هارون اوست
سرپرستى زين دو را حق بر تو احسان مى كند
اى ابوطالب چنان كز حق حمايت مىكنى
اين على يارى از او با تيغ برّان مى كند
گر تو در باطن حمايت از پيمبر مى كنى
او به ظاهر يارى از ختم رسولان مى كند
گر تو تا سرحدّ امكان مىكنى يارى ز دين
او طرفدارى ز دين ما فوق امكان مى كند
آن بنايى را كه با دست نبى و ز جهد تو
پايه ريزى شد على تحكيم بنيان مى كند
اين على بر آرزوهايت تجسم مى دهد
اين على تبليغ حق ترويج قرآن مى كند
پايه هاى بت پرستى را بر اندازد زِ بُن
روزگار بت پرستان را پريشان مى كند
پرده هاى جهل را از هم بدرّد تار و پود
كاخهاى شرك را با خاك يكسان مى كند
شاعرسید رضا موید