محورهای آسیب شناسی تقریب مذاهب در گام نخست انقلاب اسلامی
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجتالاسلام دکتر احمد رهدار، رییس مؤسسه فتوح اندیشه در همایش گام دوم انقلاب و جهان اسلام و در پنل تخصصی انقلاب اسلامی و آوردههای تمدنی در گام نخست انقلاب که در سالن همایش علامه طباطبایی ساختمان غدیر متعلق به دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد به ارائه مقاله خود تحت عنوان «ایران و بایستههای تحول در گفتمان تقریب مذاهب و وحدت اسلامی برای کنشگری تمدنی در گام دوم انقلاب» پرداخت.
وی درباره علت انتخاب این موضوع گفت: از یک طرف استراتژی وحدت را که در تجربه جمهوری اسلامی، نهاد متناظر که همان مجمع جهانی تقریب است و هم یک تجربه عملی سنگینی را کسب کرده است که عمدتاً از بستر کنفرانسهای بین المللی وحدت تحصیل شده، این پروژه به رغم این که دستاوردهای زیادی را برای ما داشته است به نظر میرسد که برای گام دوم انقلاب، باید مورد آسیب شناسی قرار بگیرد تا بتوانیم از ظرفیت این تفکر و پروژه، بیشتر و بهتر استفاده کنیم.
آسیبهای تقریب مذاهب در گام نخست
حجتالاسلام رهدار با اشاره به آسیبهای که متوجه استراتژی تقریب است اظهار داشت: به رغم این که آسیبهایی متوجه این استراتژی است، مفروض گرفتهام که دستاوردهای سنگینی را این پروژه در اختیار ما قرار داده است، در مقالهام به تعدادی از این دستاوردها اشاره کردهام که الآن به دلیل ضیق وقت از آن عبور میکنم و مستقیماً به بحث آسیب شناسی میپردازم.
تقلیل مفهوم اهل بیت در تقریب مذاهب
وی در بیان دومین نکته با اشاره به انحصار تقریب به لایه علمای دین ابراز داشت: نکته دوم این است که در استراتژی تقریب و وحدت، ما شاهد انحصار عملیات تقریب به لایه علمای دین هستیم. کنفرانسهای وحدت، عموماً و غالباً، از ظرفیت عالمان دینی در سطح جهان اسلام استفاده میکند و این قضیه باعث میشود که آسیبهایی متوجه این استراتژی بشود. برخی از این آسیبها، اینهاست: بعضی از دلالتهای اجتماعی باورهای دینی، تحقق آنها از ظرفیت عالمان دینی خارج است، اگرچه یک عالم دینی باید آن را کشف و استنباط کند، اما امتداد عینی و اجرایی دادن به آن باور، مقتضی بهرهگیری از ظرفیتهای دانشی غیر از دانشهای علوم دینی است.
انحصار اشتباه تقریب در عالمان دینی
حجتالاسلام رهدار با اشاره به عدم برخوردی غالب علمای ادیان از پایگاه اجتماعی خاطر نشان کرد: از طرف دیگر در تمام و سراسر جهان اسلام، ضرورتاً عالمان دینی از پایگاه اجتماعی متناسب با مأموریت استراتژی تقریب برخوردار نیستند؛ هرچند ما عالمانی هم داریم که این ظرفیت را در اختیار دارند، اما دغدغه ما، تبیین و اجرای فرهنگ اهل بیتی وحدت است و نباید فرض کنیم که گرفتار نوعی فرمالیسم شویم به گونهای که از دغدغه اجرا و تحقق آن، عقب بمانیم.
وی افزود: ما برای تحقق پروژه وحدت نیاز داریم تا از ظرفیتهای اندیشمندان غیر از عالمان دینی در جهان اسلام استفاده کنیم. استمرار و گسترش پروژه تقریب، اقتضاء داشت که از عالمان دینی به صورت مکرر استفاده شود. این قضیه عملاً باعث میشود که ظرفیت عالمان دینی، حتی عالمانی که دارای پایگاه اجتماعی هستند و قدرت اجرایی و عینیت بخشیدن به دغدغههای وحدت دارد بسوزد.
تحمیل هزینههای اجتماعی سیاسی به عالمان دینی
رییس مؤسسه فتوح اندیشه، تحمیل هزینههای اجتماعی سیاسی را در سوزاندن تقریبی علمای دینی مؤثر دانست و توضیح داد: از طرف دیگری، هزینههای اجتماعی و سیاسی که از طریق ارتباط با ایران، بر عالمان تحمیل میشود، در سوزاندن ظرفیت آنها کمک میکند و ما نباید بازیگران اصلی گفتمان تقریب وحدت را با بیتدبیری بسوزانیم. به نظرم میآید که اگر تحفظی بشود بر این مسأله که به صورت گستردهتر، از همه ظرفیت اندیشمندان عالم اسلام، برای تحقق دغدغههای تقریب استفاده کنیم بهتر باشد.
وی انحصار تقریب به علوم فقه و کلان را آسیب دیگر این حوزه دانست و افزود: آسیب سوم، انحصار پایگاه دانشی تقریب به فقه و کلام است. دانش فقه و دانش کلام جزو دانشهایی هستند که تعیین هویتی مسلمانان را رقم میزنند. اگر ما پروژه تقریب را بر اساس این دو دانش ببندیم، ای بسا ممکن از جایی به بعد نتایج ضد بدهد. به عبارت دیگر، دانش کلام و دانش فقه، معمولاً آن ما به الامتیازات مذهبی را تبیین میکند و از دایره ما به الاشتراکات خارج میشوند.
دانشهای اشتراکی یا امتیازی؟
حجتالاسلام رهدار نیاز به دانشهای اشتراکی را در تقریب مؤثر دانست و توضیح داد: ما برای پروژه تقریب، نیاز به دانشهایی داریم که آن ظرفیتهای ما به الاشتراک دانشی اسلامی را بیشتر میتوانند تبلیغ کنند و به نمایش بگذارند؛ مانند دانش عرفان و دانش فلسفه. این سخن من به این معنا نیست که ما از ظرفیتهای فقه و کلام برای بحث وحدت استفاده نکنیم و یا مشکلاتی را که در دایره دانش فقه و کلام به وجود آمده است را نادیده بگیریم. بحث من این است که نباید دانش پایه و محوری گفتمان وحدت و تقریب، دانش فقه و کلام باشد.
وی مسأله انحصار وحدت به تقریب را یکی از آسیبهای دیگر دانست و ادامه داد: مسأله انحصار پروژۀ وحدت به تئوری تقریب است. ما یک دغدغهای داریم به نام این که وحدت را در جهان اسلام بهوجود بیاوریم و آمدهایم در تمام دهههای گذشته، بحثهای نظری خودمان را روی نظریه تقریب بردهایم که یک نظریه خاص شده و ادبیات خاصی پیدا کرده است متوجه کردهایم.
ادبیات تقریب ادبیاتی دینی مانده
رییس مؤسسه فتوح اندیشه با اشاره به ادبیات دینی مسأله تقریب اظهار داشت: اندیشه تقریب، ادبیاتی که در تاریخ سدۀ اخیر پیدا کرده، ادبیاتی کاملاً دینی است و اشکالی ندارد و خوب است؛ اما پروژه وحدت به یک ادبیات فرا دینی و یا غیر دینی هم میتواند مستظهر بشود. برای مثال ما از ظرفیتهای جامعه شناسی برای تقریب میتوانیم بهره ببریم. نظریهای که در جهان اسلام، برخی از اندیشمندان دادهاند که میتواند برخی از ظرفیتهای تقریب مذهبی را تحقق ببخشد، اما ظرفیت خودش یک ظرفیت مذهبی نیست. برای مثال ما میتوانیم با تاکید بر قانونگرایی، نوعی جامعه پذیری را در جهان اسلام تقویت کنیم و از طریق ظرفیت قانون، ولو قانون عرفی، اختلافها را مدیریت کنیم و به یک وحدت عملی برسیم.
وی ادامه داد: نکته بعدی مسأله دنبال کردن پروژه وحدت در بستر مسألۀ وحدت است. به نظر من، اشتباهی که در گام گذشته به وجود آمده است این است که ما میخواستیم وحدت را در جهان اسلام محقق کنیم و در کنفرانسهایمان درباره وحدت سخن گفتهایم و فکر کردهایم که اگر مسأله وحدت را ابژه تأمل خود قرار بدهیم، ما به ازای عینی آن محقق میشود.
ایراد پرداختن بیش از به مفهوم تقریب
حجتالاسلام رهدار با اشاره به نحوه اشتباه پرداختن به مسأله تقریب در گام اول انقلاب، عنوان کرد: این مانند آن میماند که اگر یک استادی بخواهد به دانش آموزان و دانش جویان خود بصیرت ببخشد، همواره برای آنها درباره بصیرت سخن بگوید. حال اینکه، مسأله وحدت میتواند از طریق بسترهای دیگری به وجود بیاید. برای مثال در بستر اقتصاد، تعدادی از سهام داران فرق مختلف اسلامی در یک کارخانه، پروژه صنعتی، پروژه تجاری و ... شریک شوند و از سر تعامل با این پروژهای که اتفاقاً انگیزههای مادی دارد، عملاً به مسأله وحدت برسند. ضرورتاً مسأله وحدت، از طریق بحث کردن درباره وحدت، محقق نمیشود.
وی افزود: نکته بعدی مسأله ایدئولوژیک کردن وحدت است. پروژه تقریب به نحوی جلو رفته است که چنین تلقی میشود که جمهوری اسلامی میخواهد از طریق پروژه وحدت، اهل سنت را شیعه کند و یا به تعبیر دیگری چنین تلقی میشود که وحدت مسأله جهان تشیع است و نه مسأله جهان تسنن. ما باید از ایدئولوژیک کردن مسأله وحدت بپرهیزیم.
تقریب به انقلاب اسلامی گره خورده
رییس مؤسسه فتوح اندیشه با اشاره به گروه خوردن مسأله تقریب با جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی گفت: مسأله بعدی گره زدن پروژه تقریب به جمهوری اسلامی و گره زدن آن به انقلاب اسلامی است. جمهوری اسلامی طبعاً با انقلاب اسلامی از آن جهت تفاوت دارد که جمهوری اسلامی، از اندیشهها فاصله میگیرد و در بستر کنشها بیشتر تجسم پیدا میکند. کنشها با آسیبهای خاص خودش میتواند روبرو شود درحالی که انقلاب اسلامی بر روی بحثهای اندیشهای خودش است.
وی ادامه داد: بسیاری از اندیشمندان جهان اسلام، در حالی که با انقلاب اسلامی، هیچ زاویه معرفتی و دانشی ندارند، با امتداد این اندیشه در کنشهای خاص جمهوری اسلامی مشکل دارند و ما ظرفیت آن اندیشمندان را از دست میدهیم و به نظر میآید که با تفکیک میان انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، هزینه پروژه تقریب را از ظرفیت عملی جمهوری اسلامی فراتر ببریم و روی ظرفیتهای خود انقلاب اسلامی که همراهان زیادی را در سراسر جهان دارند ببریم.
تقریب هنوز در مقیاس تمدنی مطرح نشده
حجتالاسلام رهدار با اشاره به عدم طرح تقریب در مقیاس تمدنی اظهار داشت: عدم طرح تقریب در مقیاس تمدنی یکی از اشکالات مهم تقریب است. روزی امام جمعه غزه به من میگفت که اگر روزی اسرائیل و آمریکا نابود شوند، آیا ما میتوانیم در کنار هم دیگر با وحدت زندگی کنیم؟ من گفتم بله، میشود. او گفت فکر نمیکند و در اولین روز من از شما خواهم پرسید که نظر شما درباره عایشه چیست و شما چه پاسخی میدهید؟
وی ادامه داد: من گفتم با قطع نظر از وجود یک دشمن خارجی که عقل، وجود یک دشمن خارجی را برای وحدت توجیه پذیر کرده است، اگر ما باشیم و منظومه نگاه اسلامی باشد و نگاهی منسجم و کلان داشته باشیم، خود تحقق این مجموعه معارف اسلامی در مقیاس کلان، اقتضای یک ظرف کلانی به نام تمدن را دارد. ما میتوانیم برای الزامات تحقق این مجموعه معارف، اگر مشکلات و اختلافات اندیشهای، کلامی، تاریخی و ... داریم، یک راه حل متناسبی پیدا خواهیم کرد.
عدم توفیق در اقناع عمومی و منحصر بودن تقریب در سطح تاکتیکی
رییس مؤسسه فتوح اندیشه با اشاره به اینکه مسأله تقریب هنوز در سطح استراتژیک مطرح نشده ابراز داشت: مسأله عدم طرح تقریب به مثابه یک استراتژی است. پیشتر تقریب به مسأله تاکتیک به گونهای اتخاد شده است که میتوانیم ببینیم در جاهایی که اختلاطی میان فرق مختلف اسلامی نیست، در آنجا اندیشمندان و یا توده مردم مسلمان، دغدغه وحدت و التزام به بحثهای وحدت را در کلام و ... ندارند.
وی عدم توفیق در اقناع عمومی درباره مسأله تقریب را آسیب دیگری برای تقریب دانست و ادامه داد: عدم توفیق در اقناع عمومی نسبت به شبهات مربوط به وحدت و تقریب است. دو شبهه مهمی که طرح شده است را در این مقالهام بحث کردهام. یکی رابطه تقریب و ناسیونالیسم است که وحدت چگونه میتواند مرزهای هویت ملی ما را در نوردد و یا به عبارت دیگر چگونه میتواند یک ایرانی در حالی که به ارزشهای بومی ایرانی خود معتقد است، به ارزش وحدتی که فرا ایرانی است هم تن بدهد.
تقریب؛ نفاق دینی یا وحدت مسلمانان؟
حجتالاسلام رهدار با اشاره به یکی دیگر از شبهات در مسأله تقریب، اظهار کرد: شبهه بعدی هم که مطرح شده، رابطه تقریب و نفاق دینی است که آیا مسلمانان با چنگ زدن به مسأله استراتژی تقریب و وحدت، گرفتار نوعی نفاق مذهبی و دینی نمیشوند؟ که پاسخ دادهام.
وی غیر تقریبی بودن حوزههای علمیه را آسیب دیگری دانست و افزود: غیر تقریبی بودن حوزههای علمیه جهان اسلام؛ اعم از جهان تشیع و جهان تسنن است. پیشنهادی را به حوزه علمیه قم و آیت الله اعرافی دادم و گفتم که شما در گام نخست از مدرسین سطوح عالی حوزه تقاضا کنید و در گامهای بعدی امر کنید که تمامی مدرسین سطوح عالی حوزه، هر کسی و هر بابی را که تدریس میکند، باید با رویکرد مقارن بحث خود را پیش ببرد.
پیشنهاد رئیس الازهر به حوزه علمیه قم
رییس موسسه فتوح اندیشه به پیشنهاد به آیت الله اعرافی در زمینه ترویج تقریب در کرسی های درسی حوزه اشاره کرد و گفت: این اتفاق باعث میشود که در متن حوزههای علمیه، اندیشههای کل عالم اسلام جولان پیدا کند. این معضل، هم در جهان اسلام و هم در جهان تشیع و تسنن وجود دارد. یکی از مسؤولین جمهوری اسلامی که معاون سابق بین الملل حوزه علمیه قم بودند میگفتند من زمانی که در مصر بودم، رئیس دانشگاه الازهر به من گفتند که من آرزو دارم که روزی برسد که الازهر یک شعبهای در قم داشته باشد و قم یک شعبهای در الازهر داشته باشد.
وی در پایان این خواسته را یک خواسته سترگ و بزرگ از مجمع جهانی تقریب مذاهب عنوان کرد و گفت: ما انتظار داریم از مجمع جهانی تقریب که اقدامهایی سترگ و بزرگ در این مقیاس بردارد و بتواند در نهایت سبک زندگی اسلامی را در جهان اسلام، به صورت مشترک محقق کند.