نشسته در غبار (۱)
سبوی پر فتنه لیبرالیسم برای انقلاب اسلامی
رییس دفتر عقیدتی و سیاسی فرماندهی کل قوا گفت: اصلاحات با اتفاقی که رقم میزد درصدد تغییر مسیر جریان انقلاب به سوی بیدینی و لیبرالیسم و براندازی نظام جمهوری اسلامی بود.
اشاره: شروع تفکر و جریان لیبرالیسم در ایران، پیش از انقلاب اسلامی با افرادی مانند مصدق و بازرگان بود. پس از انقلاب اسلامی نیز بازرگان و بنیصدر با همراهی تنگاتنگ گروههای چپ تلاش میکردند این تفکر را در بخشهای مهم کشور نهادینه کنند که موفق نشدند. پس از ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی و سپس دنبالهروی خاتمی، تفکر لیبرالیسم در بخشهای مهم کشور نهادینه میشد. ادامه این تفکر بود آرام آرام فتنههای مختلف ۷۸ و ۸۸ را کلید زد.
خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به دنبال بررسی موضوع نهادینه شدن لیبرالیسم توسط هاشمی رفسنجانی در بخشهای مهم نظام اسلامی با حجتالاسلام والمسلمین علی سعیدی شاهرودی، رئیس دفتر عقیدتی و سیاسی فرماندهی کل قوا به گفتگو پرداخت. بخش اول این گفتگو تقدیم مخاطبان میشود.
رسا ـ هر انقلابی که تا کنون رخ داده، افرادی در پوشش خودی در آن حضور داشتند که باعث انحطاط مسیر اصلی آن انقلاب شدهاند؛ بهنظر شما افراد مشکلساز اصلی در انقلاب اسلامی ایران چه کسانی بودهاند و هستند؟
جریان خزنده لیبرالیستی، مشکل انقلاب اسلامی ایران است که از گذشته تا کنون از جمله پیچیدهترین مشکلات انقلاب اسلامی به حساب میآید. البته این جریان بهخصوص در داخل نظام در درون قوه مجریه بوده است. جریان حاضر از دولت موقت بازرگان و بنیصدر شروع شد، ولی آنها نتوانستند این تفکر را بهصورت ریشهای درآورند. از زمانی که حزب کارگزاران مطرح شد و هاشمی رفسنجانی در رأس قوه مجریه قرار گرفت، این جریان به تئوریزه شدن و نهادینه شدن پرداخت.
خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به دنبال بررسی موضوع نهادینه شدن لیبرالیسم توسط هاشمی رفسنجانی در بخشهای مهم نظام اسلامی با حجتالاسلام والمسلمین علی سعیدی شاهرودی، رئیس دفتر عقیدتی و سیاسی فرماندهی کل قوا به گفتگو پرداخت. بخش اول این گفتگو تقدیم مخاطبان میشود.
رسا ـ هر انقلابی که تا کنون رخ داده، افرادی در پوشش خودی در آن حضور داشتند که باعث انحطاط مسیر اصلی آن انقلاب شدهاند؛ بهنظر شما افراد مشکلساز اصلی در انقلاب اسلامی ایران چه کسانی بودهاند و هستند؟
جریان خزنده لیبرالیستی، مشکل انقلاب اسلامی ایران است که از گذشته تا کنون از جمله پیچیدهترین مشکلات انقلاب اسلامی به حساب میآید. البته این جریان بهخصوص در داخل نظام در درون قوه مجریه بوده است. جریان حاضر از دولت موقت بازرگان و بنیصدر شروع شد، ولی آنها نتوانستند این تفکر را بهصورت ریشهای درآورند. از زمانی که حزب کارگزاران مطرح شد و هاشمی رفسنجانی در رأس قوه مجریه قرار گرفت، این جریان به تئوریزه شدن و نهادینه شدن پرداخت.
واگذاری مرکز تحقیقات استراتژیک دفتر ریاست جمهوری به سیدمحمد موسوی خوئینیها از جمله کارهایی بود که آقای هاشمی رفسنجانی انجام داد. موسوی خوئینیها نیز سعید حجاریان را بهعنوان معاون سیاسی اداره تحقیقات انتخاب کرد. سپس حجاریان نیز ۹ نفر را برای همکاری انتخاب کرد که این افراد در فتنه ۸۸، نقش فعالی را ایفا کردند. پس از فتنه نیز این افراد محکوم شدند و بخشی دیگر نیز توانستند از ایران بگریزند.
نقش سعید حجاریان در سکولاریزه کردن نظام
سعید حجاریان به صراحت میگوید که ما یک پروژه بیشتر نداشتیم و آن پروژه، توسعه سیاسی ایران بر اساس مدل غربی بود. این تفکر، خمیر مایه حزب کارگزاران بود. حجاریان با این تفکر میخواست با استفاده از مرکز تحقیقات استراتژیک، نظام را لیبرال و سکولار کند. به دنبال این تحرکات و اتفاقات بود که از دل مرکز تحقیقات استراتژیک، دو حلقه بهوجود آمد؛ حلقه کیان و حلقه آیین.
حلقه کیان، حلقهای با شمه فعالیتهای فکری بود و حلقه آیین نیز یک حلقه سیاسی بود که ترکیب این دو حلقه نیز در اسناد موجود است. عبدالکریم سروش و حسین بشیریه بر این دو حلقه نظارت میکردند. حسین بشیریه به صراحت میگوید: «توسعه سیاسی؛ یعنی دموکراسی سازی و دموکراسی سازی یعنی سکولاریزاسیون.» یعنی اگر قرار است نظام سکولار بشود، باید ماهیت و اصل نظام ولایت فقیه را تغییر بدهیم تا دین به حاشیه رانده شود.
رسا ـ جریان کارگزاران در ظاهر با اصلاحطلبان میانه خوبی نداشتند و از هاشمی با عنوان عالیجناب سرخپوش یاد میکردند. چه اتفاقی رقم خورد که هاشمی به پدر اصلاحطلبان تبدیل شد؟
هاشمی رفسنجانی با سپردن مرکز تحقیقات استراتژیک به موسوی خوئینیها و افزودن گروه غربزده به این مرکز، در واقع شروع کننده این حرکت بود. این هاشمی رفسنجانی بود که آنها را به سیستم نظام و قوه مجریه راه داد. ضمناً، آقای هاشمی در رأی آوردن خاتمی نقش بسزایی ایفا کرد. شش ماه قبل از برگزار شدن انتخابات، آقای مرعشی میگوید که ملاقاتی بین هاشمی و خاتمی برگزار شد.
حلقه کیان، حلقهای با شمه فعالیتهای فکری بود و حلقه آیین نیز یک حلقه سیاسی بود که ترکیب این دو حلقه نیز در اسناد موجود است. عبدالکریم سروش و حسین بشیریه بر این دو حلقه نظارت میکردند. حسین بشیریه به صراحت میگوید: «توسعه سیاسی؛ یعنی دموکراسی سازی و دموکراسی سازی یعنی سکولاریزاسیون.» یعنی اگر قرار است نظام سکولار بشود، باید ماهیت و اصل نظام ولایت فقیه را تغییر بدهیم تا دین به حاشیه رانده شود.
رسا ـ جریان کارگزاران در ظاهر با اصلاحطلبان میانه خوبی نداشتند و از هاشمی با عنوان عالیجناب سرخپوش یاد میکردند. چه اتفاقی رقم خورد که هاشمی به پدر اصلاحطلبان تبدیل شد؟
هاشمی رفسنجانی با سپردن مرکز تحقیقات استراتژیک به موسوی خوئینیها و افزودن گروه غربزده به این مرکز، در واقع شروع کننده این حرکت بود. این هاشمی رفسنجانی بود که آنها را به سیستم نظام و قوه مجریه راه داد. ضمناً، آقای هاشمی در رأی آوردن خاتمی نقش بسزایی ایفا کرد. شش ماه قبل از برگزار شدن انتخابات، آقای مرعشی میگوید که ملاقاتی بین هاشمی و خاتمی برگزار شد.
او میگوید: «من با هاشمی صحبت کردم و هاشمی در رابطه با خاتمی گفت که او حرفهای خوبی دارد و به سمت او بروید.» در نتیجه هاشمی، کارگزاران را به سمت جریان اصلاحطلب سوق داد و به عنوان پدر معنوی اصلاح طلبان تلقی شد. اصلاحات خودشان را پیروز میدیدند و در رأس قوه مجریه قرار گرفته و به دنبال تئوریزه کردن لیبرالیسم غربی در جمهوری اسلامی بودند.
دولت اصلاحات و موج سنگین دینزدایی
در دولت اصلاحات هجمههای زیادی علیه مبانی دینی صورت گرفت. دفتر تبلیغات جزوهای را تهیه کرده که نشان میدهد طی یک یا دو سال، حدود ۴۰۰ شبهه از جانب دولت اصلاحات به مقدسات و مبانی دینی وارد شده است. مردم ناگهان متوجه شدند که دولت اصلاحات دین را به تاراج برده. آنها وارد عرصه شده بودند که در سه گام تغییر ایجاد کنند؛ اول در بخش شوراها، سپس قوه مقننه و در آخر قوه مجریه که توسط مردم فهیم ما تغییر یافت.
در دوره اول آقای احمدینژاد، اصلاح طلبان فهمیدند اگر این شرایط ادامه پیدا کند و اصولگرایان بتوانند در قوه مجریه، شوراها، قوه مقننه و سایر پستهای کشور ایفای نقش کنند، جریان لیبرالیسم دیگر هیچ جایگاهی نخواهد داشت و به تاریخ خواهد پیوست. در نتیجه در ابتدای دولت دوم آقای احمدینژاد؛ یعنی سال ۸۸ کمر همت بستند که مسیر را عوض کنند و آب ریخته شده را به جوب برگرداند.
اصلاحات با اتفاقاتی که در سال ۸۸ رقم زد، درصدد تغییر مسیر جریان انقلاب به سوی بیدینی و لیبرالیسم بود. آنها برای براندازی دولت و براندازی نظام جمهوری اسلامی خیز برداشته بودند تا فرصت را از دست ندهند. برای همین اصلاح طلبان از حدود یک سال پیش از انتخابات به نشر اکاذیب و حرفهای دروغی در رابطه با عدم صحت انتخاباتهای جمهوری اسلامی پرداختند و از همان ایام، هیاهوی تقلب را براهانداختند.
در دوره اول آقای احمدینژاد، اصلاح طلبان فهمیدند اگر این شرایط ادامه پیدا کند و اصولگرایان بتوانند در قوه مجریه، شوراها، قوه مقننه و سایر پستهای کشور ایفای نقش کنند، جریان لیبرالیسم دیگر هیچ جایگاهی نخواهد داشت و به تاریخ خواهد پیوست. در نتیجه در ابتدای دولت دوم آقای احمدینژاد؛ یعنی سال ۸۸ کمر همت بستند که مسیر را عوض کنند و آب ریخته شده را به جوب برگرداند.
اصلاحات با اتفاقاتی که در سال ۸۸ رقم زد، درصدد تغییر مسیر جریان انقلاب به سوی بیدینی و لیبرالیسم بود. آنها برای براندازی دولت و براندازی نظام جمهوری اسلامی خیز برداشته بودند تا فرصت را از دست ندهند. برای همین اصلاح طلبان از حدود یک سال پیش از انتخابات به نشر اکاذیب و حرفهای دروغی در رابطه با عدم صحت انتخاباتهای جمهوری اسلامی پرداختند و از همان ایام، هیاهوی تقلب را براهانداختند.
رسا ـ آقای هاشمی چه نقشی ایفا کردند؟
آقای هاشمی در زمان فتنه نامهای سرگشاده و پر از ابهام به رهبر معظم انقلاب نوشتند که این نامه قبل از رسیدن به دست ایشان از جانب خود آقای هاشمی علنی شد و رهبری از طریق سایتها از نوشتن چنین چیزی مطلع شدند. خطبههای نماز جمعه هاشمی در این راستا و کاملا معلوم بود که آنها خیز برداشتهاند تا حرکات فتنهگران را در جهت نابودی هدف اصلی انقلاب بهثمر برسانند.
آقای زاکانی تعریف میکرد که شنبۀ بعد از انتخابات با آقای هاشمی تماس گرفتم و صحبتهایی داشتیم، هاشمی گفت من با موسوی صحبت کردم و او به کمتر از ابطال راضی نمیشود. بعدازظهر همان روز نیز در دفتر آقای هاشمی جلسهای با حضور برخی از سران فتنه برگزار کرد که ما از محتوای آن بیخبریم. کاملاً معلوم بود که آقایان حاضرند هر هزینهای را بپردازند تا نظام را به هم بریزند، مردم را وسط خیابان کشیده و سیر کلی نظام جمهوری اسلامی را تغییر دهند.
نقش رهبر انقلاب در فتنه
در این بلوا، رهبری نقش خیلی دقیقی را ایفا کردند. من در همان ایام سفری به لبنان داشتم. در آنجا با سیدحسین فضل الله دیداری داشتم و به من میگفت که رهبری تا ۲۲ خرداد برای این جریان پدری کردند و بعد از آن، صلابت رهبری را به نمایش گذاشتند. او یک بخشی را به رفتار پدرانه تشبیه میکرد و بخش دیگر را به رفتار با اقتدار رهبری تشبیه میکرد که رهبری در جهت زیادهخواهی برخی افراد اغماض نکردند.
مشکلی که ما در فتنهها و اوقاتی که امر مشتبه میشود داریم، گلآلود بودن عرصه است. فتنه لایههای مختلفی دارد؛ یک لایه پنهان و یک لایه آشکار. در فتنه ۸۸ چندین لایه موجود بود. یکی فتنهگران کف خیابان و آشوبگران بودند؛ البته باید مردم را از آنها جدا کرد، یک عده به عنوان مدیر حاضر بودند، حدود ۳ نفر نیز به عنوان هنرپیشه مطرح بودند و یک لایه هم پشت صحنه بود که خیلی مطرح نشد.
مشکل فتنهها این است که تئوریسینهای فتنه و برنامهریزان آن پنهان میمانند و این وظیفه خواص است که دستهای پشت پرده فتنه را شناسایی و معرفی کنند. البته برخی از خواص به میدان آمدند و افشاگری کردند، ولی خوب برخی نیز سکوت کردند و یا کلی گویی میکردند و مبهم سخن میگفتند. به هر حال این فتنه لایههای مختلفی داشت که لایههای پنهانش هنوز پنهان مانده و پس از سالها، این لایههای پنهان دوباره فعال شده و بر مسند قدرت تکیه زدند.
ادامه دارد...
مشکلی که ما در فتنهها و اوقاتی که امر مشتبه میشود داریم، گلآلود بودن عرصه است. فتنه لایههای مختلفی دارد؛ یک لایه پنهان و یک لایه آشکار. در فتنه ۸۸ چندین لایه موجود بود. یکی فتنهگران کف خیابان و آشوبگران بودند؛ البته باید مردم را از آنها جدا کرد، یک عده به عنوان مدیر حاضر بودند، حدود ۳ نفر نیز به عنوان هنرپیشه مطرح بودند و یک لایه هم پشت صحنه بود که خیلی مطرح نشد.
مشکل فتنهها این است که تئوریسینهای فتنه و برنامهریزان آن پنهان میمانند و این وظیفه خواص است که دستهای پشت پرده فتنه را شناسایی و معرفی کنند. البته برخی از خواص به میدان آمدند و افشاگری کردند، ولی خوب برخی نیز سکوت کردند و یا کلی گویی میکردند و مبهم سخن میگفتند. به هر حال این فتنه لایههای مختلفی داشت که لایههای پنهانش هنوز پنهان مانده و پس از سالها، این لایههای پنهان دوباره فعال شده و بر مسند قدرت تکیه زدند.
ادامه دارد...
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
انشا...خداوند متعال هر روز بر عزت این مردم بزرگ که مورد احترام کوچک و بزرگ و از هر قشر و جناحی است بیافزاید.
-چرا جلسه دوم دادگاه مدیران و سهامداران موسسه مالی اعتباری فرشتگان-کاسپین که باعث درد و رنج این همه سپرده گزار شده اند و کاشف بعمل آمده برخی از مدیران و سهامداران این موسسه منجمله ابراهیم بای سلامی-مالک سایت اینترنتی خرید و فروش بایا-که جزو اسپانسرها و پشتیبان های مالی جریان فتنه سال ۸۸ بوده اند برگزار نمی گردد.