تقی زادههای امروز و بازی در زمین فشار حداکثری آمریکا علیه ایران
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، دیدار اخیر نمایندگان طالبان با وزیر امور خارجه آمریکا و تفاوت معنادار آن با دیدار رسمی ترامپ با رییس جمهور صربستان این سؤال را ایجاد کرد که چه نوع کنشی می تواند در مواجه با ابرقدرت ها سبب حفظ منافع ملی یا گروهی شود؟!
روزنامه اصلاحطلب «صدا» در توجیه رفتار رییس جمهور صربستان در مقابل رییس جمهور آمریکا و قبول این حقارت از سوی بالاترین مسؤول یک کشور نوشت: «آيا اقداماتی از جنس كنش رييسجمهور صربستان را بايد مايه شرمساری او دانست؟ فرض كنيم سياستمدار صرب همچون متهمی در اتاق بازجويی و حتی يک برده در مقابل همتای آمريكايي خود نشسته است؛ اگر منافع صربستان چنين اقتضايی كند، بايد اقدام رييسجمهور اين كشور را تمسخر كرد يا بايد آن را عقلانيتی سياسی خواند؟ ووچيچ در بلندمدت سياستمداری خواهد بود سرافراز و متعهد به منافع ملی، حتی اگر در كوتاهمدت بیهنران مدعی او را به باد تمسخر گيرند»!
این توجیه آن قدر ساده انگارانه است، چراکه اگر به آن قائل باشیم، باید بپذیریم آمریکایی هایی که همیشه منافع شان را در اولویت قرار داده و برای کسب منافع بیشتر پای هیچ امضایشان نمی مانند، برای یک نمایش ساده و چند عکس، حاضرند به طرف مقابل که هیچ قدرتی در مقابل شان ندارد امتیاز بدهند!
این تحریف و وارونه نشان دادن مسأله همان چیزی است که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی روز عید سعید قربان بدان تاکید کردند و با بیان اینکه به موازات جریان تحریم، یک جریانِ تحریف حقایق هم وجود دارد، گفتند: «هدف این جریان، ضربه زدن به روحیۀ مردم و دادن آدرس غلط دربارۀ علاج تحریم است. در این خط تبلیغاتی گفته میشود اگر میخواهید تحریمها برطرف شود،(در مقابل آمریکا) کوتاه بیایید و ایستادگی نکنید و متأسفانه برخی در داخل هم این آدرس غلط را تکرار میکنند».
جریان تحریف با چشم پوشی از تجربیات تاریخی همچون برخورد غرب با یاسر عرفات، حکومت های مرتجع عربی و یا حتی برجام، در تلاشند آنان را از حافظه تاریخی ملت ها پاک کنند و با تئوریزه سازی تحقیر ملت ها در مقابل دولت های غربی، راه بردگی ملتها در مقابل غربی ها را هموار کرده و حقارت را جایگزین قدرت نرم کشورها کنند.
کسب و تولید قدرت در دنیای جدید در مقایسه با قرن گذشته، از الگوهای متفاوتی پیروی می کند و متغیرهای جدیدی را جهت اعمال قدرت و کسب نفوذ وارد حوزه سیاست بین الملل کرده است و یکی از همین مؤلفه ها، قدرت نرم یا پرستیژ محسوب می شود که به یکی از اهداف ملی هر کشوری تبدیل شده است.
می بینیم رییس جمهور آمریکا در دیدار با رییس جمهور صربستان که هیچگونه جنگی با آمریکا ندارد، با تحقیر برخورد می کند، اما وزیر امور خارجه ایالات متحده در برابر یکی از رهبران گروهی که سالیان سال است در برابر نیروهای آمریکایی می جنگد محترمانه می ایستد و با ادب دیپلماتیک برخورد می کند؛ این موضع نشانگر قدرت نرم آنهاست که با ایستادگی ایجاد شده و اگر قرار باشد امتیازی رد و بدل شود یقینا در مذاکرات صلح افغانستان است و نه در مذاکرات آمریکا با صربستانی که همچون برده ای که تمنای لطف اربابش را دارد.
البته توجیه رفتار توهین آمیز ترامپ با «ووچیچ» از سوی اصلاح طلبان و شیفتگان و دلباختگان ابهت پوشالی غرب چیز جدیدی نیست، زیرا از کسانی که حتی حاضر نیستند چهره اصلی و بدون روتوش غرب را در رسانه های خود صادقانه منتشر کنند، انتظاری جز توجیه رفتارهای سلطه گرایانه ترامپ نمی رود.
از اقدامات اخیر جریان تحریف، همین تصویرسازی سیاستمداران آمریکا به دو بخش سیاستمداران خوب و سیاستمداران بد است، در این روند دموکرات ها به مراتب افرادی بهتر و اهل دیپلماسی نمایش داده می شود و جمهوری خواهان نیز جنگ طلب و افرادی منفور به تصویر کشیده می شوند، اما تصویر حقیقی که می توان از سیاستمداران دموکرات و جمهوری خواه داشت آن است که هر دو طیف، دو روی یک سکه هستند.
چند روز قبل، جو بایدن طی یادداشتی در پایگاه اینترنتی شبکه خبری سیانان پس از تشریح برنامه سه مرحله اى خود در مقابله با ایران، گفته است «راه های هوشمندانه تری براى سخت گیرى علیه ایران وجود دارد»؛ این یادداشت حاکی از آن است که اختلاف بایدن و ترامپ یا دموکراتها و جمهوریخواهان در آمریکا راجع به ایران نه بر سر اصل فشار و اقدام علیه ایران، بلکه بر سر تکنیکها و روش های اجرای آن است، بنابراین باید دانست که راه اندازی دوگانه «دموکرات – جمهوری خواه» از سوی برخی شیفتگان غرب در ایران یک بازی سیاسی بیش نیست، زیرا هم دموکرات ها و هم جهموری خواهان در پی پایه ریزی طرح هایی برای تحمیل فشار حداکثری و هوشمند بر ایران اسلامی هستند.
نکته جالب توجه این است که در حالی که روزنامه های اصولگرا یادداشت اخیر جو بایدن را در قالب تیتر یک و با عناوینی مانند «بایدن بدون روتوش»، «تکرار شروط پمپئو»، «تیر خلاص بایدن به امید برجامیان»، «پیست اسکی برجام» و «بایدن: باید به ایران هوشمندانه فشار آورد» بازتاب دادند، اما روزنامههای حامی برجام که اخیراً کوچکترین تحرکات بایدن را بزرگنمایی میکنند، در صفحه نخست خود هیچ اشارهای به این موضوع نکردند؛ البته برخی روزنامههای اصلاحطلب نیز این یاداشت را به صورت ناقص منتشر کرده و از جمله این موضع بایدن که «راه هوشمندانه تری برای سخت گیری به ایران هست» را سانسور کردند.
امروز کسانی که رفتار حقیرانه و ذلت بار رییس جمهور صربستان را با ادبیاتی همچون «متعهد به منافع ملی» یا «عقلانیت سیاسی» توجیه می کنند، همان کسانی هستند که همچون «تقی زاده» قبله دلهایشان کاخ سفید بوده و با تمام وجود شیفته و دلباخته غرب هستند، از این جهت حتی رفتارهای توهین آمیز و تحقیر آمیز غربی ها را توجیه کرده و تمام توان خود را برای بزک آمریکا به کار می گیرند؛ حال می خواهد این بزک، ایجاد دوگانه «دموکرات ـ جمهوری خواه» باشد یا سرپوش گذاشتن بر مواضع ضد ایرانی جو بایدن!
و چه خوش گفت سکان دار انقلاب اسلامی در سخنرانی سال گذشته ای که در حرم مطهر رضوی داشتند: «کسانی که افکار، سبک زندگی، روشهای غربی و لغات غربی را به طور پیوسته در داخل تزریق و پمپاژ می کنند، در ادبیات و افکار و دانشگاه ها و مدارس ما، اینها همین تقیزادههای جدید هستند»./841/ی704/ق
حسین ثالث مؤید