بخش نخست گزارش نشست «چگونگی برگزاری عزاداری ماه محرم»
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، به مناسبت فرارسیدن ایام سوگواری سیدالشهداء و پیوند این مناسبت با ایام کرونا، نظرات گوناگونی نسبت به برگزاری مراسمات در این ایام از خطبا و هیأتیها شنیده میشد؛ از طرفی سخن رهبر معظم انقلاب مبنی بر رعایت کامل پروتکلها بستر دیگری شده بود تا مفسرین سخنان رهبر انقلاب برداشتهای متفاوت و متناقضی از وضعیت موجود و وظیفۀ مؤمنین ارائه دهند.
خبرگزاری رسا برای ارائۀ راهکار مناسب و عقلانی نسبت به عزاداری محرم در وضعیت کرونایی، خطبای مشهور و انقلابی کشوری را به دفتر خبرگزاری دعوت کرد و نشست هماندیشی «چگونگی برگزاری عزاداری ماه محرم» را با حضور حجج اسلام سید حسین مؤمنی، علی اصغر ظهیری و ناصر خلج برگزار شد؛ گزارش بخش اول این مناظره را در ادامه میخوانید.
حجت الاسلام سید قوام صفوی دبیر جلسه ضمن طرح موضوع گفت: مسألۀ اول، سخنان رهبر و مراجع تقلید است مبنی بر اینکه مراسمات هرگز نباید تعطیل شود ولی رعایت پروتکلهای بهداشتی در آنها الزامی است؛ بحث دیگری که مطرح است بحث رسانههای موافق و مخالف است و بیان اینکه وظیفۀ رسانههای همراه چیست.
معنویت و اجتماع
اولین سؤالی که در این گفتوگو مطرح شد، سنجش نیاز جامعه به معنویت و جایگاه آن بود که در ابتدا حجت الاسلام ظهیری به طرح بحث پرداخت.
حجت الاسلام علی اصغر ظهیری با اشاره به مجلۀ «کلام» گفت: آقای سبحانی در رابطه با نیازهای جدی انسان در این مجله مطالبی را بیان کرده بودند و معنویت را برای انسان جزء حسهای برتری دانسته بود که در وجود انسان رشد میکند.
این پژوهشگر حوزۀ علمیه با اشاره به فطرت انسان بیان کرد: این که شما میبینید هر کسی یک چیزی را میپرستد، برای این است که این حس ارضا شود؛ ولی در این راستا، اشتباه در مصداق صورت میگیرد؛ بزرگترین دلیلی که مردم از مسیر وحدانیت خارج میشوند، اتکاء به عقل صرف است و این جملهای که میگویند «کلما حکم به العقل، حکم به الشرع» جملۀ کاملی نیست و در بین علما محل اشکال است.
استاد حوزۀ علمیه با اشاره به سخنان آیت الله جوادی آملی عنوان کرد: کار عقل روشنگری است؛ اگر شخصی بگوید من با تکیه بر عقل خودم کار خویش را پیش میبرم و هیچ نیازی به شرع ندارم، کمترین خطری که او را تهدید میکند این است که معبود واقعی را اشتباه میگیرد؛ اینکه ما باید یک چیزی را بپرستیم در وجود همه هست ولی این موضوع که چه کسی را باید بپرستیم، عقل نمیتواند برای ما مشخص کند.
وی بحثی را هم درباره نیاز اجتماع به معنویت بیان کرد و گفت: جامعهای که تهی از معنویت است مانند کالبدی است که جان در آن وجود ندارد و کالبدی که جان ندارد، کمترین ضرر او بوی تعفنی است که آزار دهنده است؛ این سخن که جامعه نیازمند معنویت است فقط سخن اسلام نیست و در جوامعی که با تورات و انجیل تحریف شده هم اداره میشود، جایگاه معنویت معین است به گونهای که رییس جمهورهای معروف دنیا رمز و راز موفقیت خود را در انتخابات، بیان بحث معنویت میدانند.
حقیقت انسان روح اوست
در ادامه حجت الاسلام خلج تشریح بحث کرد و با بیان فطری بودن معنویت گفت: همانگونه که انسان موجودی است پیچیده، نیازهای او نیز پیچیده است ولی جسم انسان نیازهای پیچیدهای ندارد و امری واضح است که انسان نیازهای جسمش را به راحتی میتواند با فکر کردن برطرف کند؛ در مسأله روح و روان از طرفی چون اهمیت شدیدی دارد نیاز به روشنگری بیشتری دارد و اگر کسی روشنگری نکند، انسان نمیتواند با فکر کردن نیازهای روحی خویش را در مسیر درست هدایت کند.
وی در ادامه با بیان حدیث «اصل الانسان لُبُه» اظهار داشت: حقیقت انسان روح اوست؛ جالینوس حکیم طبیب جسمانی بود که نامهای برای حضرت مسیح نوشت با این عنوان که «مِن طبیب الابدان الی طبیب الارواح»؛ مدنظر او این است که من نیازهای جسمی را میدانم و میتوانم آن را برطرف کنم ولی معنویت که نیاز انسان و جامعه است باید به دست انسانهای الهی چون انبیاء برطرف شود.
استاد حوزه علمیه با بیان انواع حیات در قرآن تصریح کرد: اولین حیات، حیات نباتی است؛ دوم، حیات حیوانی و سوم حیات انسانی است. قرآن میفرماید ما انبیا و اولیا را فرستادیم تا معنویت را در فرد و جامعه تعبیه کنند و اصلاً هدف برانگیخته شدن آنها دستیابی مردم به حیات طیبه است؛ در دعای عهد نیز میخوانیم «و احی به عبادک».
سخنران و کارشناس مسائل دینی در ادامه سخنان خویش تنها مسیر سعادت و صراط را مسیر اهلبیت دانست و نقش عقل را صرفا یک سراج و روشنکننده بیان کرد.
حجت الاسلام خلج در پایان سخنانش توان عقل را در تشخیص مصداق ضعیف برشمرد و گفت: حیات معنوی شما با چیز دیگری تأمین میشود که عقل توان تشخیص آن را ندارد؛ برترین آنها ارتباط با حضرت سیدالشهدا (ع) است؛ شاید کسی بگوید من میخواهم قرآن و نماز بخوانم ولی چه عقلی به تنهایی میتواند به ما بفهماند که اوج آن معنویت ارتباط با ائمه معصومین است؟!
حجت الاسلام والمسلمین مؤمنی به عنوان آخرین نفر در پاسخ به این پرسش گفت: بحث معنویت آنقدر واضح است که دیگر نیازی به استدلال نیست و حتی کسانی که در وادی معنویت نیستند برایشان روشن است که رشد و تعالی دنیا و آخرت در آن است.
استاد سطح عالی حوزۀ علمیه در ادامۀ سخنانش دربارۀ اشخاصی که وارد حوزۀ معنویت شدهاند خاطرنشان کرد: اینکه بعضی میگویند افراد مذهبی و معنوی در زندگی دنیایی دچار مشکل هستند، دید غلطی است زیرا این مشکلات از دید ما مشکل است ولی از دید او یک لذت است؛ آنها به این نتیجه رسیدهاند که هر که در این بزم مقربتر است، جام بلا بیشترش میدهند.
حجت الاسلام ظهیری با طرح اشکالی در اثنای سخنان حجت الاسلام والمسلمین مؤمنی گفت: بر فرض اینکه جوانی از شما چنین سؤالی کند که الان وضعیت افرادی که به واجبات عمل و از محرمات اجتناب میکنند از وضعیت کسانی که اصلا کاری به معنویت ندارند بدتر است، شما چگونه جواب وی را میدهید؟
حجت الاسلام والمسلمین مؤمنی در پاسخ به این سؤال عنوان کرد: ما در اصول دین جواز تقلید نداریم و هر کسی باید خودش به این نتیجه برسد؛ دین اسلام تأکید زیادی بر روی پروار کردن عقل و ذهن دارد تا شخص بتواند به نتیجه درستی برسد و ما اصراری نداریم که بخواهیم دید افرادی که با این نوع نگاه به جامعه و افراد با ایمان نگاه میکنند را اصلاح کنیم؛ این افراد تمام هم و غمشان را دنیا فرا گرفته و باید این عینک بدبینی را از روی چشم خود بردارد.
ما مسؤول اصلاح دید افراد دنیا پرست نیستیم
وی افزود: اگر شخصی ذرهای از عقل بهرهمند باشد این را میفهمد که رفتار پدر و مادر با فرزند از روی دشمنی نیست و والدین خیرخواه فرزند هستند؛ پس این را میتواند به خوبی درک کند که اگر خداوند متعال برای مخلوق خودش یک بلا و امتحانی را در نظر میگیرد، حتماً خیری در آن است.
مدرس حوزۀ علمیه در راستای پاسخ به سؤال حجت الاسلام ظهیری به بیان خاطرهای پرداخت و گفت: ما رفیقی داشتیم که در روضه، همین که نام اباعبدالله را میشنید منقلب میشد؛ پس از مدتی متوجه شدیم که برای او سؤالاتی به وجود آمده و این ناشی از همنشینی با دوستان بد است؛ اکنون کار او به جایی رسیده که در فضای مجازی بر علیه هیأت و امام حسین (ع) پیام میگذارد؛ وقتی شما زمینه و اولیات را در نظر نمیگیرید و نسبت به بایدها و نبایدها توجهی ندارید، طبیعی است که انسان به اینجا میرسد و زمانی که به اینجا میرسد، دیگر اصلاح شدنی نیست.
حجت الاسلام ظهیری با بیان اینکه مورد بحث شخص واحدی نیست افزود: مسأله نگاه مجموع جوانان جامعه نسبت به ابتلائات است؛ جوانان میگویند چرا اینگونه است که تا زلزله میرود سیل میآید، سیل که تمام میشود هواپیما سقوط میکند و پس از اتمام غائله هواپیما، حاج قاسم را شهید میکنند و الان هم که کرونا امان مردم را بریده!
حجت الاسلام والمسلمین مومنی با تأکید بر اینکه در این سؤال خلط بحث رخ داده، عنوان کرد: ابتلائات با بحث معنویت باید تفکیک شود و اطلاعات جداگانه عوامل آنها و زمینه آنها را بحث کنیم؛ همانطور که تغذیه جسم لازم است، تغذیه روح نیز لازم است و تغذیه روحی نیز عبارت است از امور معنوی.
حجت الاسلام والمسلمین مؤمنی خاطرهای از سفر خویش به کشور اوکراین را بیان کرد و گفت: وارد کلیسایی شدم که درون آن به صورت سلولهای فردی در آمده بود؛ برای من سؤال شد که کسانی که درون این سلولها هستند چه کار میکنند. گفتند کسانی که درون سلولها هستند دست به خودکشی زدهاند و به یأس و ناامیدی رسیدند، این اشخاص به کلیسا پناه آورداند و کل هفته را در اینجا میمانند، و فقط یک روز کشیش برای اینها صحبتی میکند و روزی یک وعده غذا مصرف میکنند؛ منتها مرتب از طریق بلندگویی که درون سلولهایشان قرار دادهاند، صوتهایی که برای روح اینها مفید و نشاط آور است پخش میشود و چیزی که بارها به آن اشاره کرد و تأکید داشت، پخش کردن صوت قرآن برای اینها بود.
وی در بحث معنویت در جامعه ابراز داشت: فرد جامعه را میسازد و اگر ما فردی را تحویل جامعه دهیم که معنویت را نفهمیده، جامعه دچار خلاء معنوی میشود؛ سلامت جامعه بستگی به این دارد که تک تک افراد در آن جامعه به گونۀ صحیح عمل کنند.
استاد حوزۀ علمیه جملۀ «کل ما حکم به العقل حکم به الشرع» را در شرایطی وارد دانست که عقل، همان عقلی باشد که در روایات از آن سخن به میان میآید و همان عقل سلیم باشد که «عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ».
وی افزود: اگر عقل مبتلا به زنگار و چرک نشود و تحت تأثیر قوای دیگر مانند؛ خیال، خشم و شهوت قرار نگیرد، به همان چیزی دست پیدا میکند که خداوند متعال از ما خواسته است. روایات ما عقل و ائمه را در کنار یکدیگر قرار میدهند همانگونه که امام کاظم (ع) به حجت ظاهری و باطنی اشاره فرمودند.
حجت الاسلام علی اصغر ظهیری به قاعدۀ «کلما حکم به العقل، حکم به الشرع» ایرادی وارد آورد و ابراز کرد: بر طبق این قاعده، آیا هر کسی خلاف عقل عمل کند، گناه کرده است یا خیر؟
حجت الاسلام والمسلمین مومنی طبق قاعده فوق، فعل خلاف عقل را خلاف شرع دانست و حجت الاسلام ظهیری ادامه داد: پس طبق جواب شما، حضرت قمر بنیهاشم (ع) در شریعۀ فرات که آب ننوشید، نعوذ باالله گناه کرده است؛ آقای جوادی آملی نیز در کتاب حماسۀ عقل و عرفانشان این نکته را متذکر شدهاند که اگر عقل را وسط بکشید، حضرت عباس (ع) باید این آب را مینوشید.
حجت الاسلام خلج در ادامه بحث گفت: این مطرح شد که معنویت نیاز ذاتی انسان است؛ ولی در ابتدا ما باید معنویت را معنا کنیم به گونهای که در نهایت به در خانه اهلبیت برسیم.
وی در تعریف معنویت عنوان کرد: معنویت، معَرَّب مینَوی است؛ یعنی اموری که مربوط به روح و معنا است. در مسألهای که مطرح شد باید بگویم اتفاقاً کسانی که به اوج معنویت میرسند زندگی خوب و راحتی دارند؛ برای مثال انبیا را شما ملاحظه کنید، همۀ آنها از زندگیشان راضی هستند.
سخنران مذهبی بحث معنویت را دارای ریزهکاری دانست و اظهار داشت: کسی غیر از خالق نمیتواند رب باشد؛ در تعریف معنویت باید بگویم، معنویت یعنی داشتن نگرشی به عالم و آدم که متعلقات روح را به آدم بگوید تا انسان به واسطه آن به شادی، نشاط و آرامش برسد؛ پس انبیا و اولیای الهی هیچ رنجی در این عالم متحمل نمیشود.
حجت الاسلام خلج به سه لایۀ وجودی انسان اشاره و خاطرنشان کرد: انسان یک بخش تفکر دارد، یک بخش انگیزه و یک بخش عمل دارد؛ معنویت یعنی نگرش، انگیزه و عملی که متعلق به روح انسان است و اگر انسان با آن گره بخورد به نشاط میرسد؛ اتفاقاً ابن سینا در اشارات خود در نمط هشتم بحثی به نام «البهجة و السعاده» دارد؛ آیا حضرت سلیمان بهجت و سعادت نداشت و یا حضرت ایوب بهجت نداشت؟ خیر؛ هر دو لذت میبردند زیرا نگرششان به عالم نگرشی معنوی بود؛ همین فرمایش حضرت زینب کبری (س) که فرمودند «ما رایت الا جمیلا» عین معنویت است و به همین خاطر اصلا بدی نمیبینند.
باید تعریفی از معنویت ارائه میشد
حجت الاسلام سید قوام صفوی در پایان به جمعبندی بحث معنویت پرداخت و گفت: معنویتِ مطلوب معنویتی است که از موی سر تا ناخن پا در دنیای ما ورود کند و تأثیرگذار باشد و هم در سیاست و هم در دیانت ما تأثیر بگذارد؛ همانگونه که در نماز شب عرفا این معنویت تأثیرگذار است، باید در زندگی روزمره مجاهد فی سبیل الله نیز مؤثر باشد.
حجت الاسلام ظهیری با تعریفی که حجت الاسلام خلج از معنویت مبنی بر اینکه نگرش است ارائه دادند، مخالفت کرد و ابراز کرد: اگر چنین باشد، بتپرستان هم با نگرش خود به این بتها که دنیا و آخرتشان دست آنها است، انسانهای معنوی هستند.
در ادامه، دبیر جلسه پاسخ به این سوال را در همین جا خاتمه داد و به سراغ سؤال بعدی رفت./ز502/ف
«پایان بخش اول»