اذعان اندیشکدههای امریکایی به شکست سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران
سیاست فشار حداکثری امریکا که طی سه سال اخیر به واسطه متن برجام- قطعنامه ۲۲۳۱ گستره قابل توجهی به خود گرفته است به طوری که سیاستمداران ارشد کاخ سفید نسبت به اثرگذاری چنین روندی بسیار مأیوس و عصبی هستند.
به گزارش خبرگزاری رسا، آمریکا کماکان در تلاش است که حلقههای تحریم و تحدید علیه جمهوری اسلامی ایران را با استناد به متن برجام- قطعنامه ۲۲۳۱ به صورت روزانه افزایش دهد و در مقابل علاقهمندان به مذاکره و غرب در تلاش هستند تا سند مورد توافق میان ایران و ۱+۵ را به هر شکل ممکن زنده نگه دارند آن هم در حالی که دور جدیدی از گستاخیهای برجامی را ایالات متحده امریکا به نمایش گذاشته است؛ گستاخیهایی که علت اصلی آن عدم نتیجهبخشی سیاست فشار حداکثری در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران طی ماههای گذشته بوده است.
در حالی که برایان هوک در جدیدترین موضعگیری ضدایرانی خود میگوید: «رژیم [ایران]با بدترین بحران اقتصادی در تاریخ خود مواجه است، تحریمهای دولت ترامپ بزرگترین تحریمها در تاریخ جمهوری اسلامی هستند. این تحریمها فراتر از تحریمهای چندجانبهای هستند که پیش از آمدن ما بر سر کار اعمال شده بودند و ما سابقه قابل توجهی در تحریم سیستم مالی ایران داشتهایم. سیاست ما این است که از هر راه که شده تحریم تسلیحاتی ایران را تمدید کنیم. اخیراً حدود ۴۰۰ عضو مجلس نمایندگان از دیپلماسی پمپئو برای تمدید تحریم تسلیحاتی حمایت کردند.» وی در ادامه بیان میکند: «راهبرد جدید ما در قبال ایران ترکیبی از فشار اقتصادی، انزوای دیپلماتیک و بازدارندگی نظامی است که هر سه برای داشتن راهبردی موفق در خصوص ایران لازمند. هر کدام که نباشند با قواعد ایران بازی میکنیم.»
فعال کردن یکی دیگر از مینهای جاگذاری در برجام
در یکی از آخرین موضع گیریها، وزیر خارجه امریکا در توئیتى مینویسد: «امروز به معافیتهای تحریمی پروژههای مرتبط با برجام در ایران پایان میدهم که در مدت ۶۰ روز اجرایی خواهد شد. ادامه تشدید فعالیتهای هستهای ایران ایجاب میکند که این همکاری پایان یابد... دانشمندان ایرانی باید انتخاب کنند: یا خارج از حوزه اشاعه به صورت صلحآمیز کار کنند یا با خطر تحریم مواجه میشوند.» در حالی که منظور پمپئو آن است که فعالیتها برای بازطراحی رآکتور تحقیقاتی آب سنگین اراک، تأمین اورانیوم غنیشده برای رآکتور تحقیقاتی تهران و انتقال سوخت مصرفشده رآکتور تحقیقاتی به خارج از ایران تمدید نمیشود که امریکا یکی دیگر از مینهای جاگذاری در برجام را فعال میکند تا قدرت اثرگذاری «سیاست فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی ایران» را با «هدف کشاندن ایران پای میز مذاکرات جدید» افزایش دهد.
سایه شوم «سیاست فشار حداکثری» بر فراز کاخ سفید
در همین باره اندیشکده امریکایی «دفاع از دموکراسیها» در مقالهای به کاوش درباره میزان اثرگذاری سیاست «فشار حداکثری ایالات متحده» علیه کشورمان طی دو سال کنونی پرداخته و افزایش نرخ ارز و تورم و کاهش صادرات نفت و تولید ناخالص داخلی را از اثرات چنین سیاستی میداند. در این مقاله اضافه شدن حزبالله لبنان به گروههای بهاصطلاح تروریستی توسط بریتانیا و آلمان و همچنین ترور سردار سلیمانی را از نتایج فشارهای امریکا بر برنامه منطقهای ایران و جبهه مقاومت و همچنین تحریم رهبر انقلاب و وزیر امور خارجه را تابوشکنی دولت ترامپ نسبت به عرفهای بینالمللی عنوان میکند. این اندیشکده همچنان که نقش مهمی در شکلگیری سیاست خارجی واشنگتن در قبال ایران دارد، ادعا میکند که در نشست آتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارشی درباره فعالیتهای هستهای کشورمان منتشر خواهد شد که مبنای آن بر دو مؤلفه طراحی خواهد شد: نخست، ادعای عدم همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ممانعت از بازرسیها که از سوی ایران انجام شده است و دیگر، دیتاها و اطلاعاتی (اطلاعات مضحکی مانند تورقوز آباد) که رژیم صهیونیستی در اختیار آژانس قرار داده است. بر همین اساس این اندیشکده امریکایی احتمالاً مقامات ایالات متحده طی هفتههای آتی آژانس بینالمللی را تحت فشار قرار خواهند داد تا از ایران درخواست «اجازه دسترسی بازرسان آژانس [جاسوسان غربی- عبری]را به تمامی پایگاهها، اطلاعات، منابع و افراد مرتبط با برنامه هستهای ایران که از ابتدای مسیر تاکنون با آن مرتبط بودهاند» بدهد.
این اندیشکده همچنین در ادامه مینویسد: چنانچه جمهوری اسلامی ایران از چنین پیشنهادی استقبال نکند، باید ائتلافی شکل بگیرد که بر اساس آن به ایران این هشدار گفته شود که نمیتواند گذشته هستهایاش را پنهان کند و اگر اطلاعات مورد نیاز آژانس [جاسوسان غربی- عبری]را در اختیار آن نگذارد، با واکنش سریع جامعه جهانی و مجازات [تحریم]های بینالمللی مواجه خواهد شد.
این موسسه امریکایی علت اصلی سودمند بودن چنین پیشنهادی را مدل موفق گذشته آن طی سال ۲۰۱۱ توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی میداند که نهایتاً ایران را پای میز مذاکره کشاند.
آنچه مبرهن است اینکه همه سیاستهای فشارهای حداکثری دولت دونالد ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران مؤثر واقع نشده و اندیشکدههایی مثل «دفاع از دموکراسی» برای جبران شکست «سیاست فشار حداکثری» ایالات متحده امریکا علیه کشورمان اقدام به رونمایی از پیشنهاداتی میکنند که از گسترش یأس و ناامیدی در میان مقامات کاخ سفید جلوگیری کند، البته در این میان هستند اندیشکدههایی که به صراحت به شکست سیاست فشار حداکثری ایالات متحده علیه کشورمان اذعان دارند، به عنوان نمونه اندیشکده کوینسی با انتخاب تیتر «هر کسی وارد خاورمیانه شده در آن گرفتار شده است»، با یادآوری سخنان دونالد ترامپ در جریان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ امریکا، تناقض سیاستهای او به ویژه «فشار حداکثری» با این شعار را یادآور میشود. نویسنده در مقاله خود توقف دیپلماسی منطقهای از سوی متحدان غرب، افزایش هزینههای نظامی امریکا و در نتیجه کمبود بودجه لازم برای مقابله این کشور با کرونا را از جمله آسیبهای سیاست منطقهای ترامپ در غرب آسیا عنوان میکند. همچنین این اندیشکده تأکید میکند که فشارهای امریکا در سه حوزه هستهای، موشکی و منطقهای نتیجه معکوس داده و سبب افزایش فعالیتهای ایران در هر سه حوزه شده است. نویسنده همچنین ضمن اشاره به اینکه نتیجه منطقی جنگ اقتصادی، جنگ نظامی خواهد بود، دولت ترامپ را خطاب قرار میدهد که وقتی با طالبان توانسته توافق کند چرا به سمت دیپلماسی با ایران حرکت نمیکند، ایران از طالبان خطرناکتر نیست. این اندیشکده همچنین با اشاره به سخن رابرت گیتس، وزیر دفاع پیشین امریکا که «عربستان میخواهد امریکا تا آخرین نفر با ایران بجنگد»، به ترامپ توصیه میکند نبردهای منطقهای که سودی برای این کشور ندارد را به حال خود واگذارد زیرا نمیتواند هم در منطقه بماند و هم از جنگ با ایران اجتناب کند.
بازی در پازل امریکا- اروپا!
فعال کردن مینهای جاگذاری در برجام توسط امریکا برای جبران خسارتهای ناشی از عدم نتیجهبخشی سیاستهای فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی ایران است، این در حالی است که کماکان جماعتی در داخل کشور تلاش میکنند برجام را به عنوان یک سند ملی و افتخار بینالمللی حفظ کنند و کمافیالسابق کجدار و مریز با روند نقض برجام توسط اروپا و امریکا و مهمتر از آن توسعه تحریمهای ضدایرانی غرب کنار بیایند. در همین زمینه نشریه فارینپالیسی طی گزارشی مدعی است کاهش تعهدات برجامی از سوی ایران اعم از افزایش غنیسازی و ذخیره سوخت در کنار از سرگیری تحقیق و توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته، زمان دستیابی ایران به سلاح هستهای را به نصف کاهش داده است. مقالهنویس همچنین تأکید میکند، مقاومت ایران علاوه بر زیر سؤال بردن سیاست «فشار حداکثری»، اعتبار امریکا در میان متحدان سنتیاش را نیز به چالش کشیده است. چنانچه سه کشور اروپایی با وجود اشتراکنظر با امریکا در تهدیدنمایی از برنامه موشکی و منطقهای ایران، تمایلی به همکاری با ترامپ جهت فعالسازی مکانیسم ماشه نشان نمیدهند. نویسنده اشارهای هم به انتخابات ریاستجمهوری امریکا میکند و معتقد است هر چه شانس پیروزی جو بایدن افزایش یابد، آلمان و فرانسه امید بیشتری جهت اتلاف وقت تا انتخابات مییابند ولی در عین حال نگرانند که امریکا پس از ناکامی در فروپاشی برجام، بریتانیا را تحریک به فعالسازی مکانیسم ماشه نماید.
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات