نظارت شدید اروپاییها بر کاربران نوجوان فضای مجازی
اشاره: این روزها فضای مجازی به دنبال حاکمیت کلی برای خود است و با توجه به اتفاقات مختلف در دوران پساکرونا اقبال به فضای مجازی بیشتر از قبل شده است و گاهی فضای حقیقی از اولویت نهادها، سازمانها و رسانههای بزرگ خارج میشود که همین موضوع بزرگترین اشتباه شناختی است که دشمن میتواند وارد کند.
برای تبیین جایگاه خانواده و بررسی نقش فضای مجازی در این موضوع، خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا با دکتر مهدی منتظرقائم، کارشناس فضای مجازی به گفتوگو پرداخته است.
رسا ـ با توجه به مجازی شدن کارهای روزمره، آیا تشدید حضور نوجوانان در فضای مجازی فرصت است یا تهدید؟ چرا؟
به طور طبیعی، فضای مجازی یک ابزار و وسیله برای تحصیل نیازمندیها و فعالیتهای روزمره زندگی است و وقوع شرایط ویژه مثل شرایط فاصلهگذاری اجتمایی ما را مجبور کرده که از فضای مجازی مقداری بیشتر برای فعالیت خود استفاده کنیم.
متأسفانه بخش بسیاری از مقوله تفریح و سرگرمی بر دوش فضای مجازی است. مسئلهای است که باید با فعالیتهای فیزیکی تامین شود تا در آن تحرک و روابط اجتماعی شکل بگیرد؛ امروزه با نصب یک نرم افزار بر گوشی، این تحرکات به تحرک نوک انگشتان تقلیل یافته است. اینها آسیبهای ارگونومیکی را به دنبال دارد. به کارگیری تلفن همراه یا رایانه یکسری آسیبهای جسمانی به بار می آورد و جسم انسان از حالت نرمال و معمولیاش خارج میشود. در واقع کاربرد این ابزارها استاندارهای بهداشتی و رفتاری نیاز دارد که مردم ما از آن استانداردها مطلع نیستند.
مردم ما در بهترین حالت میدانند که دستشان را در موضع کرونا چقدر و با چه مادهای بشویند. اما نمیدانند که اگر بخواهند مدت طولانی از رایانه استفاده کنند، محل نشستن، نور محیط، زاویه قرار گرفتن دستها و پاهای آن ها باید چه شرایطی داشته باشد.
فضای مجازی، قتلگاه نوجوانان
قرار گرفتن کودک و نوجوان در معرض ابزارهای ارتباطی در دنیا شرایط و ضوابط بسیار دشواری دارد. شما اگر نگاهی به مقررات موجود در اتحادیه اروپا بیاندازید، متوجه این مسأله میشوید. اتحادیه اروپا، آمریکا و برخی کشورهای دیگر وقتی در جامعه اتحادیه جهانی مخابرات قرار میگیرند، خیلی نسخههای عجیب و غریبی را برای ایران مینویسند که ضریب نفوذ اینترنت در ایران افزایش پیدا کند و دسترسی کودکان و نوجوانان به پهنای باند به حد بالایی برسد.
اما وقتی به مقررات محلی و کشوری آنها نگاه میکنیم به یک تناقض میرسیم؛ اینکه چطور ما باید در معیارهای به ظاهر جهانی به فلان فاکتورها برسیم، اما در کشور شما مسأله برعکس است. مثلا اگر در اروپا یا انگلیس شما طفل خودتان را که زیر سیزده سال دارد، در معرض ارتباطات مستقل سیم کارت و اینترنت قرار بدهید، قانون مختار است که با شما برخورد کند و شما به عنوان سرپرست بد محاکمه خواهید شد.
اصولا قراردادن یک نوجوان در معرض ارتباطات مستقل و اینترنت عمل منطقی نیست. اگر بحث تجربه هم باشد میبینیم که این کشورها از ما زودتر با تبعات این مسائل آشنا شدند و تبعات فرهنگی و اجتماعی را زودتر لمس کردند. با وجود این که آنجا مسائل اسلامی نیست، ولی تبعات اجتماعی، پایین آمدن راندمان اجتماعی و آسیبهای اجتماعی و تبعاتی که میتواند بر روی یک فرد، آینده افراد و حتی تاثیر جسمی بر روی افراد داشته باشد را بررسی کرده و چارهای اندیشیدند.
آنها برای خودشان به تنظیم مقررات متناسب با رفع این نگرانیها دست زدند ولی تنظیم مقررات و پیشنهادهایشان برای ما برعکس است. در رسانههای خود نشان می دهند که بچهها دسترسی به ارتباطات مجازی دارند ولی در مقرراتشان اینگونه نیست.
باید تأسف خورد که وزیر اطلاعات ما برای ارتباط گرفتن با شهروندان ایرانی از بستر ارتباطات خارجی استفاده میکند. او حاضر نیست از کالای داخلی حمایت کند و از ابزارهای داخلی مثل گپ، آی گپ، ایتا و... که در حال حاضر خدمات میدهند، استفاده کند. او در پست وزارت قرار دارد و میتواند درخواست اختیارات و امکانات ویژه نیز برای افزایش قدرت پیامرسانهای داخلی را داشته باشد.
فقط مسؤولان دولتی مورد انتقاد نیستند. بعضی از نخبگان جامعه، عناصر فرهنگی، روحانیت محترم، وعاظ محترم و خطبا نیز در این مسیر حرکت می کنند. شاید در توضیحشان این باشد که ما میخواهیم در آنجا که مردم حضور دارند فعالیت کنیم. معمولا وقتی نام یک خطیب در جایی برده میشود که ایشان قرار است سخنرانی داشته باشند، مردم به محل سخنرانی مراجعه میکنند و پای منبر آن بزرگوار زانو میزنند. اگر واقعا اینها پا منبریهای شما هستند، پا منبریهای خودتان را در شبکه های داخلی وارد کنید.
رسا ـ نقش والدین و فضای خانواده برای مدیریت این امر را به چه شکل میدانید؟
مسؤولیت خانواده خیلی برجسته است. خانوادهها دو مسؤولیت ویژه دارند:
اول؛ با توجه به تأثیری که این ابزارها میتواند در سرنوشت فرزندانشان بگذارند و دامن خانواده را درگیر مسائل بسیار دردناکی بکنند که تحملش برای هر فرد دشوار است، باید تا میتوانند به شکل مستقل بر رفتار فرزندان خود در فضای مجازی نظارت داشته باشند. اولین مرحله هم این است که اصلا از قرار دادن این ابزارها در دسترس نوجوان و کودک قبل از سنین مشخص، حداقل هفده یا هیجده سالگی، پرهیز کنند. قائدتا این باید در رفتار خود پدر و مادر نیز بروز داشته باشد؛ پدر و مادری که همیشه گوشی در دست دارند و حتی گوشی را از همسرشان پنهان میکنند، الگوی خوبی نیستند.
اشراف مجازی خانواده بر نوجوان
والدینی که خودشان برای فرزندانشان تبلت میخرند تا از شر بچه خلاص شوند و تربیت بچه را به دست تبلت میسپارند، اهل مراعات نیستند. البته که در شرایط اجتمایی کشور تبعات شان را هم خواهند دید. زمانی که فرزندشان در معرض لایو چند نفر آدم ضد اجتماع و اراذل اوباش قرار گرفت و یک نوع از رفتارهای اجتمایی را پیش گرفت که یک صورت آن بد رفتاری با پدر و مادر خواهد بود، تازه متوجه میشوند که تربیت فرزندشان به دست یک نفر دیگر افتاده که چندین هزار کیلومتر دورتر از او است.
دوم؛ زمان و مصرف رسانه بچه را با شبکهها و محتویات سالم پر کنند؛ خودشان گاهی انتخابگر باشند و شبکههای داخلی را به فرزندانشان القاء کنند. تقریبا میشود گفت حداقل استانداردهای محتوای فرهنگی نظام در شبکههای اجتماعی داخلی رعایت میشود؛ ولی در شبکههای داخلی هم باید مراقب باشند. یک خوبی شبکههای داخلی این است که اگر کسی وارد به حوزه آسیبرسانی و حقوق شخص دیگری شود، استیفاء حقوق افراد در این فضا بسیار راحتتر خواهد بود و جرائم در فضای مجازی داخلی کمتر رخ میدهد.
رسا ـ اینطور که گفته شد، یک سری از مهندسان انقلابی و بچه حزب اللهیها طرحی را مانند اینترنت پاک راهاندازی کردند ولی به یک سری مشکلات برخوردند؛ طرح اینترنت پاک به چه شکلی است؟ چه گونه ارزیابیاش میکنید؟ آیا میشود این طرح را فراگیر کرد؟
من دوباره تاکید می کنم؛ استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات برای کودک و نوجوان باید به شکل محدود صورت بگیرد؛ اما برخی امکانات که شبکههای داخلی دارند مانند گپ و یا برخی از پیام رسانهای دیگر ایجاد کردند، قابل استفاده و حتی موجب تقدیر است.
آقای دکتر رسول جلیلی، عضو شورای عالی فضای مجازی و یک مجموعه ای هم موضوع اینترنت پاک را شعار خودشان قرار داده اند ولی تا آنجا که ما دیدیم بیشتر ماهیت شعاری دارد. اصلیترین سیاستی که باید دنبال شود و نیازمند تحریک نخبگان است، مسأله شبکه ملی اطلاعات است.
تنها راه، داشتن شبکه ملی اطلاعات است
شبکه ملی اطلاعات الزاما به معنای اینترنت پاک نیست؛ ما میتوانیم برای همین فضای مجازی مقرراتی مشخص کنیم تا گناهان جمعی و عمومی در این فضا کم شده و یا از بین برود. برای گناهان فردی نیز میشود نظام قدرتمندی را به وجود آورد که محتوا را کنترل کند.
پس ما واقعا چیزی به نام اینترنت پاک به معنای عملی نداریم. آن چیزی که واقعا باید دنبال شود، شبکه ملی اطلاعات است تا جنبههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، امنیتی و... را به بهترین وضعیت تغییر دهد و به هر حال اطلاق اینترنت پاک به نظر ممکن نیست./گ404/ف
خبرنگار: مهدی شهیدی