آیا برخورد با دلالها کار وزارت اطلاعات است؟!
به گزارش خبرگزاري رسا، بی مقدمه سراغ اصل موضوع برویم؛ وزیر ورزش و جوانان در نامه ای به وزیر اطلاعات درخواست کرد با اقدامات غیرقانونی و بحران آفرین دلالان در ورزش (به ویژه رشته فوتبال) که موجب خدشه به اعتبار و پیکره ورزش کشور شده است برخورد لازم و قانونی صورت گیرد.
از طرفی طی هفتههای اخیر اسناد و مدارک مهمی در خصوص جا به جایی بازیکنان و هزینه های هنگفتی که از بیت المال برای آنها انجام شده، در رسانه های مختلف منتشر شد. شاید به همین دلیل مسعود سلطانی فر خواستار مبارزه جدی وزارت اطلاعات با این موضوع شده است.
اگر دو باشگاه استقلال و پرسپولیس را به عنوان نمونه های مشخص تر این بحث با بیشترین تعداد طرفدار در اقصی نقاط ایران در نظر بگیریم، می بینیم همواره زیر ذره بین رسانه ها و طرفداران میلیونی شان بوده و هنوز هم دائما در حال رصد شدن هستند. بدون اعتنا به اتفاقات رخ داده در دیگر باشگاه های فوتبالی، در بررسی رفت و آمدهای سه، چهار سال گذشته در همین دو باشگاه به موضوعات مشکوک و علامت سئوال های بزرگی می رسیم که اتفاقا همگی مرتبط با نفرات مورد اشاره وزیر ورزش، یعنی بازیکنان و مربیان خارجی بوده اند!
* امضای وزیر پای حکم مدیران بدهکار!
مسعود سلطانی فر در حالی به وزارت اطلاعات نامه نوشته که عاملان اصلی بروز چنین وضعیتی در دو تیم بزرگ تهرانی و انباشت میلیاردها بدهی ریالی و یا میلیون ها دلار بدهی ارزی، با امضا و عکس دو نفره خودش در این دو مجموعه سمت گرفته بودند! فتحی، عرب، انصاری فرد، طاهری، افتخاری، خلیل زاده، گرشاسبی، فتح اله زاده، رسول پناه و غیره را چه کسی بر مسند کار در این دو مجموعه پرمخاطب گذاشت، غیر از وزیر ورزش!؟
*وزارتخانه سلطانیفر حراست ندارد؟
وزیر ورزش با این نامه، مجموعه بزرگ تحت امرش را هم زیر سئوال برد! وزارت ورزش نیز همچون دیگر وزارتخانه های کشور تشکیلاتی تحت عنوان حراست دارد. مجموعه ای که شکل کوچکتری از وزارت اطلاعات در هر وزارتخانه است تا اتفاقات ریز و درشت در وزارتخانه و عوامل مرتبط با آن را رصد کرده و مانع از بروز تخلفی در آن میشوند. پیش از این نیز حراست وزارت ورزش بارها در پرونده های مختلف ورزشی مانند پرونده ریوالدو دسوزا، بازیکن برزیلی که برای ۴ ماه به استقلال آمد و پس از مدتی با مفقود شدن ۴۰ هزار دلار از ایران رفت، به موضوع ورود کرده بود. در آن دوران "حسنی خو" مسئول این بخش از وزارتخانه بود.
*نمایش دغدغه!
اینکه مسعود سلطانی فر بی اعتنا به زیر مجموعه اش(حراست وزارتخانه) سراغ وزارت اطلاعات رفته چیزی شبیه به "فرار رو به جلو" است تا شاید از این طریق دغدغه و دلسوزی بیش از اندازه وزیر دولت یازدهم برای رهایی ورزش از چنگال بی رحم دلالها را به نمایش بگذارد، دغدغه ای که در طول ۷ سال گذشته نیز می توانست توسط سلطانی فر یا گودرزی وزیر پیش از او وجود داشته باشد!
*خبر داشت و حرف نمی زد؟
سئوال دیگر از سلطانی فر چرایی سکوتش طی این مدت است؟ او که از تاریخ ۱۱ بهمن ماه سال ۱۳۹۵ در این سمت جایگزین نصرالله سجادی سرپرست وزارتخانه شده بود اگر متوجه دلالیسم بود، چرا تا امروز حرفی به میان نیاورد؟ آیا تاکنون مجموعه های ورزشی تحت امرش، مشخصا استقلال و پرسپولیس را مورد تحقیقات دقیق قرار داده است؟ چرایی عقد قرارداد با بازیکنان خارجی و یا فسخ قرارداد مربیان خارجی این دو تیم را جویا شده است؟ نقطه تاریک این نامه درست همین جاست که وزیر چطور یکباره امروز بیاد تفحص در زیرمجموعه هایش افتاده است؟
*وزیر با عرب چه کرد؟
مسعود سلطانی فر ۲۸ خرداد ۱۳۹۸، روزی که طرفداران پرسپولیس مقابل درب باشگاه و وزارت ورزش، مسئول بیرون کردن برانکو را صدا می زدند را به یاد دارد؟ روزی که آنها از زنده یاد جعفر کاشانی استعفای دسته جمعی هیأت مدیره را خواهان بودند، آیا وزیر در آن برهه کسی را سئوال و جواب کرد؟ ایرج عرب که ۲۷ اسفند ۱۳۹۷ سرپرست پرسپولیس شد پس از ۳ ماه وضعیت را به گونه ای پیش برد که برانکو موفق ترین سرمربی خارجی تاریخ پرسپولیس از این تیم برود! او سپس با به راه انداختن تور مسافرتی در ترکیه، گابریل کالدرون را آورد و درست ۵ ماه پس از همکاری اش با این باشگاه وضعیت پرداختی دستمزدش را به گونه ای پیش برد که مربی آرژانتینی تیمش را در صدر جدول رها کرده و به کشورش بازگشت. ایرج عرب هم مدتی بعد در دیماه ۱۳۹۸ پس از ۱۰ ماه مدیریت در پرسپولیس مجموعه را تحویل نفر بعدی داد! اما چه سرنوشتی در انتظار چنین خرابکاری هایی بود؟ اینکه عرب دو روز بعد به سرپرستی فدراسیون دوومیدانی ارتقا یافت! مدیری که حتی در ویکیپدیا اثری از مدارک تحصیلی یا رزومه مدیریتی اش موجود نیست!
*وزیر با فتحی چه کرد؟
مشابه چنین اتفاقی در استقلال هم رخ داد. امیرحسین فتحی که بارها گفته شده رابطه نزدیکی با مسعود سلطانی فر دارد پس از خروج سید رضا افتخاری سرپرست باشگاه استقلال شد! البته مدیر خروجی همان کسی بود که شبانه در خرمشهر و به گفته شاهدان به اصرار، وینفرد شفر را مجبور به امضای قرارداد دوساله کردند. خودش ۷۵۰ هزار دلار با آپشن های عالی و ۲۵۰ هزار دلار تیم فنی اش که پسرش را هم شامل می شد. این برای سال اول بود و در سال دوم ۲۰ درصد اضافهتر! اما امیرحسین فتحی بدون درنظر گرفتن چنین وضعیتی قرارداد شفر را زیر پا گذاشت و باقی این ماجرا را هم بارها شنیده و فیلم راه ندادن شفر به ورزشگاه نفت تهرانسر را دیده اید!
همین مدیرعامل چندی بعد استراماچونی را آورد. جابجایی پر حرف و حدیث. حتی شفر در جایی گفته بود که چون باشگاه با استراماچونی بسته بود من را بیرون کرد! موضوعی که هنوز اثبات نشده، ولی قطعا اگر اراده ای بر روشنگری بود، وزیر می توانست از زیر مجموعه اطلاعاتی اش در حراست وزارتخانه بخواهد در این باره تحقیقات شود. استرا آمد و او هم مانند گابریل کالدرون در پرسپولیس، دوران موفقی را در استقلال سپری می کرد ولی به دلیلی مشابه (بخوانید دقیقا مشابه) از استقلال رفت تا هر دو تیمی که متولی شان مسعود سلطانی فر است به یک درد مبتلا شوند.
این بار نوبت استقلالی ها بود که روبروی باشگاه و وزارت ورزش تجمع کنند اما در نهایت چه شد؟ این بار مثل عرب، فتحی (به سختی و با التماس) استعفا کرد و در عوض مدیریت یکی از بهترین مجموعه های ورزشی در خاورمیانه را در دست گرفت! او حالا رییس مجموعه ورزشی انقلاب با قریب به ۱۵۰ هکتار مساحت است و هرگز بابت فسخ قرارداد شفر و چرایی خروج استراماچونی بازخواست نشد!
*اطلاعاتیها را به آدرس مدیران بفرستید!
برخورد با فساد در هر ارگانی کاری نیکو و پسندیده است ولی اگر سلطانی فر تا این حد دقیق از وجود چنین اتفاقاتی اطلاعات دارد چرا تا امروز یقه دلالهای دور و بر این دو باشگاه را نگرفته است؟ چرا فتحی ها و عرب ها را هوشیار نکردید که فریب نخورند؟ وزارت اطلاعاتی ها مادامی که بخواهند عوامل مرتبط با این مسایل را کشف و دادگاهی شان کنند یک فصل نقل و انتقالاتی دیگر هم از دست رفته است! ضمن اینکه سلطانی فر می تواند برای تسریع در پیدا کردن دلال ها، آدرس و شماره تماس مدیرعاملان، سرپرستان و اعضای هیأت مدیره فعلی و مستعفی هر دو باشگاه را در اختیار مأموران وزارت اطلاعات بگذارد چون آنها بیش از همه اهالی ایران می دانند بویان نایدنوف ها، بودیمیرها، اوکراینی ها، الحاجی گروها، مارکوس نویمایرها و بقیه از کجا و از کدام کانال ها به ایران آمدند.
*چرا وزیر صورت مسأله را پاک می کند؟
وقتی مدیریت باشگاه در غیاب کمیته فنی، با همفکری مشاورانش که مدیر اجرایی و معاون ورزشی اش هستند و اغلب، سررشته ای از ورزش به ویژه فوتبال ندارند، دلال را با دیدن این موقعیت چه هرجی است؟ او فروشنده است و می خواهد بازیکنش را به هر طریقی بفروشد. پرواضح است که سلطانی فر می خواهد با پاک کردن صورت مسأله، "عامل" را گناهکار جلوه بدهد در حالی که باید سراغ "علّت" برود. علت بروز این همه تخلف در قراردادهای چند صدهزار دلاری با بازیکنان و مربیان ارزان قیمت، همان مدیران منصوب مسعود سلطانی فر هستند که امروز هر یک در قرنطینه خانگی یا پست های مدیریتی شان مشغولند و عین خیالشان هم نیست که استقلال بابت وام قرض الحسنه ای که از عضو هیأت مدیره خودش گرفته باید روزانه ۵۰ میلیون تومان ضرر بدهد. هیأت مدیره ای که برحسب اتفاق، آنها را هم وزیر منصوب و انتخاب کرده است!
*وزیر باید باز هم نامه بنویسد!
وزیر ورزش که فوق لیسانس علوم سیاسی دارد باید بداند فلسفه کاری در وزارت اطلاعات شناسایی متخلفان است نه خشکاندن ریشه تبهکاران! برخورد با عوامل خدشه وارد کردن به پیکره ورزش، در حیطه وظایف نهادهای نظارتی خود وزارتخانه مانند حراست آن است و یا در نهایت این قوه قضاییه است که با عاملان خلاف یا کلاهبرداری و دلالیسم برخورد می کند. شاید لازم باشد سلطانی فر پس از شناسایی دلالان، همانهایی که به مدیرعاملان منصوبش بازیکن و مربی قالب کردند، نامه دیگری این بار به وزارت دادگستری بنویسد و دست به دامان آنها شود!/1360/
منبع:مشرق