معقـول و پرچــالش
به گزارش خبرگزاري رسا، بعد از شیوع کرونا در دنیا و آغاز تصمیمات و سیاستهای مقابلهای کشورهای مختلف برای مواجهه با شیوع و تبعات سنگین این بیماری، مدارس و مراکز آموزشی جزء اولین فعالیتها و مکانهایی بودند که تعطیل شدند.بر همین اساس و طبق اعلام یونسکو چندصدمیلیون دانشآموز در کل دنیا بهخاطر شرایط خاص کرونایی و تعطیلی مدارس و مراکز آموزشی از تحصیل دور شدهاند. به گفته ایرج حریرچی، معاون وزیر بهداشت بعد از حملونقل عمومی با بیش از 26درصد احتمال آلودگی، مدارس با 11.5 درصد و دانشگاهها با حدود 5درصد بیشترین میزان احتمال آلودگی به ویروس کرونا را در کشور دارند. عدم رفع شرایط کرونایی و شیوع بیش از پیش این ویروس در دنیا باعث شده کشورهای گوناگون بهمنظور ادامه روند آموزشی راهکارهای گوناگونی را مدنظر قرار دهند و سناریوهای مختلفی را پیشبینی کنند. در ایران هم این پروسه اجرایی شده و از همان ابتدا تا امروز اظهارنظرها و سناریوهای مختلفی برای ادامه روند آموزش در کشور انجام و پیشنهاد شده است؛ سناریوهایی که تا امروز تقریبا هیچکدام از آنها نه به ثبات لازم بهمنظور تکروش آموزشی برای ادامه سال تحصیلی دانشآموزان و دانشجویان رسیده است و نه آنطور که انتظار میرفت خلأ حضور دانشآموزان در مدارس را پوشش داده و از کیفیت مطلوب برخوردار بوده است. کارشناسان و صاحبنظران این حوزه اولدلیل این کاستی و چالش در امر آموزش دور از مدرسه را عدم آمادگی و پیشبینی شرایط اینچنینی توسط مسئولان عالی و سیاستگذاران حوزه آموزش میدانند و بعد از آن هم به مسائل زیرساختی، امکانات، فرهنگ و البته مدیریت ضعیف اشاره میکنند.
سناریو 1
بازگشایی مدارس از اول اردیبهشتماه
برای تبیین شرایط موجود و ارائه پیشنهادهایی برای آینده برگزاری پروسه آموزش در کشور میتوان سناریوهای مختلفی را در نظر گرفت. بخشی از این سناریوها در این خطوط و برخی دیگر توسط کارشناسان ارائه شده است. بهعنوان اولین سناریوی پیشروی آموزشوپرورش کشور میتوان بازگشایی مدارس از اول اردیبهشت را عنوان کرد؛ سناریویی که شاید با در نظر گرفتن و اجرا کردن برخی سیاستها و فشرده کردن پروسه آموزش تاحدی عقبماندگی گذشته را جبران کرد، اما حتما بهترین راه نیست، چراکه روند شیوع ابتلا به کرونا همچنان در کشور بالاست. این مساله لزوم ادامه سختگیریها و روند تعطیلیها را ایجاب میکند، چون بههرحال با بازگشایی مدارس و مراکز آموزش سوای افزایش ترددها و شلوغی شهر، ایجاد تجمعات خود دانشآموزان را نیز بهعنوان ناقلان ویروس به عرصه شیوع وارد میکند و این اصلا مطلوب نظام آموزشی و نظام سلامت کشور نیست و نخواهد بود.
سناریو 2
ادامه روند آموزش مجازی و از راه دور
بعد از شیوع کرونا در دنیا و در ایران یکی از اصلیترین راهکارها برای مقابله با شرایط کرونایی و همچنین پیش بردن روند آموزشی کشور استفاده از آموزش از راه دور با توسل به ابزار گوناگون ارتباطی ازجمله تلویزیون و شبکههای مجازی و اینترنتی بوده است؛ راهکاری که نهتنها در ایران که در بسیاری دیگر از کشورها نیز در پیش گرفته شد. اما متاسفانه آنچه انتظار میرفت و خیلی از دولتها از پس اجرای آن برآمدند و زیرساختهای اجرای آن از مدتها قبل ایجاد شده بود، در ایران تا امروز به نتیجه مطلوبی نرسیده و روش آزمون و خطایی برای پیشبرد آن اتخاذ شده است. بههرحال این راهکار همچنان از اصلیترین روشها برای ادامه پروسه آموزش در کشورهاست و ایران هم میتواند با توسل به آن، سال تحصیلی جاری را به هر شکل و طریقی به اتمام برساند و برای مرحله ارزشیابی نیز روز و موعدی را برای ارزشیابی حضوری معین کند یا سازوکار ارزشیابی غیرحضوری و برخط را فراهم آورد.
سناریو 3
اعلام پایان سال تحصیلی و ادامه آموزش و آزمون در مرداد ماه
اگر ادامه روند آموزشی مطلوب و ایدهآل را فقط در مدل حضوری آن بدانیم و ببینیم و از راهکارهای اجراشده تا این جای مسیر آموزش رضایت کافی نداریم میتوان سناریوی سومی را ترسیم کرد که در آن با خوشبینی به پایان شیوع کرونا یا در بهترین حالت کنترل روند شیوع این بیماری تا اواسط تابستان، اتمام سال تحصیلی را همین حالا اعلام کنیم و تا آن موقع یعنی اواسط تابستان و مردادماه صبر کنیم و آنوقت با بازگشایی مدارس و آموزش حضوری هم به کیفیت مطلوب آموزش دسترسی داشته باشیم و هم از این یک بام و دو هوای آموزش از راه دور خلاص شویم و هم اینکه در پروسه ارزشیابی با مشکلی روبهرو نشویم و بتوانیم بهصورت حضوری امتحانات مدارس را برگزار کنیم. البته این اقدام هم شرایط خاصی را طلب میکند که اصلیترین آن همان بار بربستن کرونا از ایران تا اواسط تابستان است و مضافبر آن پیشبینی هزینهها و پروتکلهای بهداشتی و مسائلی از این دست.
سناریو 4
پایان پروسه تحصیل با روند فعلی و ارزشیابی در شهریورماه
از آنجا که با هیچقطعیتی نمیتوان گفت که کرونا تا اواسط تابستان کنترل خواهد شد و اثری از آن باقی نخواهد ماند، میتوان سناریوی چهارمی را هم ترسیم کرد. به این شکل که آموزشهای موجود را ادامه دهیم که غالبا از راه دور و با استفاده از تلویزیون و شبکههای مجازی و اینترنت و... است تا سرفصلهای آموزشی در تمام مدارس و پایهها به اتمام برسد، بعد از آن برای پروسه ارزشیابی-که تا اینجا هنوز راهکاری برای آن پیشنهاد نشده و تنها راه پیشرو همان ارزشیابی حضوری است- تا شهریورماه صبر کنیم و در آن ماه از همه دانشآموزان امتحان بگیریم.
تا اینجا این چهار سناریو اهم پیشنهادها و راهکارهایی است که میتوان برای نظام آموزشی کشور متصور بود وگرنه اتمام سال تحصیلی و تجدید پایه هم راهکار دیگری است که بهخاطر هزینههای هنگفت، پیشنهاد و عمل به آن خیلی منطقی بهنظر نمیرسد.
از سالها پیش باید برای این شرایط آماده میشدیم
حالا سوای راهکارهایی که بالاتر گفته شد و پیش روی نظام آموزشی کشور قرار دارد، کارشناسان نیز نظرات مختلفی در ارتباط با وضع موجود و پیشرو دارند. هامون سبطی، دبیر افتخاری کارگروه آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت در گفتوگو با «فرهیختگان» در ارتباط با راهکارهای پیشروی نظام آموزشی و وضعیتی که درحال حاضر با آن روبهرو هستیم، گفت: «اینکه چه سناریوهایی پیشرو داریم متاسفانه خیلی کارگشا نیست چون بازیگر اصلی و کارگردان ما ویروسzی ناشناخته است. ناشناختگی این ویروس جدا هر نوع برنامهریزی دقیقی را ناممکن میکند. بخشی از این بههمریختگیها تقصیر هیچ مسئولی نیست، تنها تقصیری که میتوان بر دوش آنها گذاشت یک چیز است، اظهارنظرهای کارشناسی نشده و عجولانهای که باید از آن پرهیز میکردند. این طور جو را متشنج نمیکردند که الان همه اولیا و دانشآموزان منتظر باشند که چه شد و چه خواهد شد؟ گاهی مواقع سخن نگفتن بهتر است. دومین نکته این است که چرا تاکنون با توجه به امکاناتی که در کشور بوده و با توجه به توصیههایی که کارشناسان داشتند، هیچ کار جدیای انجام نشده بود. لازم نبود کرونا بیاید و ما متوجه این قضیه شویم که در کنار آموزش حضوری، آموزش غیرحضوری برای پیشرفت کشور خیلی کمککننده و مفید است. این موضوع باید سالها پیش بهصورت جدی برنامهریزی و در آن از نخبگان کشور استفاده میشد تا در چنین روزی به داد برسد، نه اینکه تازه بخواهیم ببینیم چهکاری انجام دهیم و با کدام شرکت خصوصی یا غیرخصوصی قرارداد ببندیم و آیا اینجا پای تضاد منافع و منافع مشترک رانت ایجاد میشود یا خیر؟ اینها باید مواردی میبود که در چند سال پیش آزمایش میشد و الان با یک بستر کاملاً آماده روبهرو بودیم همچنان که میدانیم در کشورهایی همانند آمریکا بخشی از آموزش به این شکل بر عهده این فضاهاست و الان بدون چه کنم چه کنم از آن بهره میبرند.»
رادیو ظرفیت عالی ولی فراموش شده
سبطی در ادامه با اشاره به ظرفیت بالای رادیو و تلویزیون خاطر نشان کرد: «در شرایط فعلی تنها راهی که آموزشوپرورش پیشرو دارد و واقعا تعجب میکنم که چرا از راههای دیگر کمک میگیرد، رادیو و تلویزیون است. رادیو دراختیار تمام جوانان ایران است. میدانیم حتی پیش از انقلاب با همین رادیو صدای انقلاب به تمام مردم ایران در اقصی نقاط کشور رسید و الان نمیتوان بعد از 40 سال گفت رادیو دست کسی نیست. تجربههای موفق تدریس رادیویی را حدود 15 سال پیش در برنامههای رادیو فرهنگ داشتیم و اگر از همان تجربهها استفاده میشد تا الان در برقراری عدالت اجتماعی خیلی جلوتر بودیم اما متاسفانه بهخاطر مسائل اقتصادی و رانتی، قدر تجربه ارزشمندی که رادیو فرهنگ با انتشارات اندیشهسازان داشت، دانسته نشد. الان هم میتوانیم از رادیو استفاده کنیم و هنوز هم دیر نشده است. طبیعتا معلمانی که بتوانند بدون تصویر و تنها از راه صوت با دانشآموزان رابطه موفق برقرار کنند، باید معلمان نخبه کشور باشند و باید فضای بسته دایره تعریف باز شود و از بخش دولتی و غیردولتی نخبگان وارد این حوزه شوند و به این صورت میتوانند نیازهای بچهها را از طریق رادیو فراهم کنند. ما در رادیو فرهنگ، عزیزی داشتیم که یکی از نوابغ آموزش کشور بود و هنوز نیز حضور دارد؛ او ریاضی تدریس میکرد و بچهها کاملا راضی بودند. یعنی از طریق صوت ریاضی تدریس میکرد. تعریف نخبه همین است، یعنی کارهایی انجام دهد که افراد عادی با تمرین و ممارست هم نمیتوانند انجام دهند. باید از نخبگان استفاده شود. نخبگان حتی میتوانند از طریق رادیو مشکل آموزشوپرورش را برطرف کنند. خود آموزشوپرورش باید از اینها حمایت کند، نه اینکه از آنها واهمه داشته باشد. این موضوعی است که همه باید دستبهدست هم دهیم و مشکل را برطرف کنیم.»
با صداوسیما و معلمان کارکشته میتوان بسترسازی کرد
دبیر افتخاری کارگروه آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت در پایان خاطرنشان کرد: «درکنار صدا، سیما هم موثر است. همانطورکه میگویند اگر پوشش 95درصدی در کشور داشته باشد. اگر این دو را آموزشوپرورش جدی بگیرد و به کسانی که بهعنوان دبیران موفق در کشور شناخته شدهاند، چه از بدنه آموزشوپرورش هستند و چه خارج از بدنه آن، اجازه دهد با معیارهای دقیق و جدی در صداوسیما به آموزش بپردازند، مشکل دانشآموزان نهتنها در شرایط فعلی حل میشود بلکه یک بسترسازی بسیار قوی هم ایجاد خواهد شد؛ اتفاقی که البته باید پیش از این میافتاد تا در سالهای آینده هم این آموزش مجازی به آموزشوپرورش هم در عمیق کردن مفاهیمی که در کلاس تدریس میشود، کمک کند و هم در گسترش آنچه در کتب درسی نیامده است اما دانستن آن برای دانشآموزان کشور میتواند خیلی ارزشمند باشد. بههرحال کلاسهای درسی ما محدود هستند؛ هم از نظر زمانی و هم از نظر مکانی! با افزوده شدن بستر رادیو و تلویزیون میتوان این تهدید را به فرصت تبدیل کرد منتها امیدواریم به بالهای بسته اجازه کار دهند.»
نبود آمادگی برای آموزش از راه دور باعث بیعدالتی آموزشی شده است
عادل برکم، کارشناس و فعال حوزه آموزشوپرورش در گفتوگو با «فرهیختگان» به تبیین سناریوهای اتخاذشده و راهکارهای پیشروی نظام آموزشی در شرایط کرونایی بعد از گذشت حدود دوماه از شیوع کرونا در ایران پرداخت و گفت: «مسالهای که پیش از هر راهکاری وجود دارد این است که باید از آموزشوپرورش پرسید چرا برای چنین شرایطی آمادگی لازم را نداشته است؟ قبلا تعطیلیهایی همچون آلودگی هوا، برف، سیل و زلزله را داشتیم و این چیزی نبوده که وزیر آموزشوپرورش الان میگوید تاکنون چنین شرایطی نبوده، ما نمیخواهیم کشورهای محروم و آفریقایی را مثال بزنیم، ولی در کشورهایی که همسطح ما بودهاند آموزشوپرورش برای این شرایط برنامه داشته و خیلی زودتر برنامه جایگزین خود را مطرح کرده و آموزش در آن کشورها دنبال میشود. اینکه میگویند چنین چیزی تاکنون نبوده، نمیدانستیم و نمیشود و شرایط سختی است توجیه قانعکنندهای نیست و باید از قبل یکسری زیرساخت آماده میشد. اما در ارتباط با راهکارها بهنظر من شرایط مطلوب این بود که در کشور شکاف دیجیتالی نداشتیم و میتوانستیم با سامانهای خوب آموزش از راه دور را دنبال کنیم؛ این ایدهآلترین راهکار بود. اما اینجا متاسفانه دو مساله اصلی مطرح است؛ یکی اینکه در کشور شکاف دیجیتالی داریم، خصوصا در زمینه آموزش که بحث آن خیلی گسترده است و چند اصل دارد یکی از آنها این است که وسایل دیجیتال دراختیار دانشآموزان باشد و کسی محرومیتی در این زمینه نداشته باشد که بنابر شرایط دلار، ارز، رجیستری و... دسترسی همه به ابزار دیجیتال بهخاطر قیمتهای بالا و... غیرممکن است. دوم اینکه زیرساختهای اینترنت مهیا باشد که در این امر هم مشکل داریم و خیلیها در این زمینه محروم هستند. نکته سوم هم آموزش دیجیتال است که از قبل بچهها با فناوری اطلاعات آشنا باشند و آموزشهایی در این حوزه دریافت کرده باشند که در این زمینه از دو مورد قبلی وضع بدتری داریم. پس این سناریو امکان حصول ندارد، البته در همین شرایط بغرنج برخی مدارس خاص دسترسیها و رسیدگیهای مطلوبی داشتهاند و دارند و این مساله خود باز هم به شکاف آموزشی دامن زده است.»
به تجربه بورکینافاسو رجوع کنیم!
برکم در ادامه رویه آموزش از طریق صداوسیما را هم به چالش کشید و گفت: «من فکر میکردم آموزش تلویزیونی گزینه مناسبی باشد، ولی وقتی یک شبکه اختصاص داده شود و بخواهیم 12پایه با چند شاخه نظری، فنی، تجربی و انسانی را تدریس کنیم، گزینه مناسبی نبوده و فایده نداشته است. خصوصا وقتی خیلی از دانشآموزان در کشور بههمین یک شبکه هم دسترسی ندارند. این سناریو نیز بالطبع کنار میرود. از این راهکار که عبور کنیم میتوانیم به تجربه کشور بورکینافاسو برسیم! گروهی در این کشور بودند که مدارس را آتش میزدند و دانشآموزان با رادیو درس میخواندند و اصطلاحا به آنها مدارس رادیویی میگفتند. من فکر میکنم تنها راهی که برای کشور ما باقی مانده است -اگر آنتنهای رادیویی در مناطق مرزی مشکل نداشته باشد- استفاده از این راه است. این مورد هم در عصر دیجیتال برای کشوری مانند ایران سناریوی چیپ و سخیفی است. به نظر من هیچ راه دیگری وجود ندارد جز اینکه زودتر سال تحصیلی را تمام کنند. این راه منطقیتر است؛ درسها را تمام کنند و مابقی را برای شهریورماه بگذارند یا تجدید پایه کنند که البته این آخری بسیار هزینهبر است. سناریوها متفاوت است، ولی الان که حالت ایدهآل امکانپذیر نیست هیچیک از این سناریوها صددرصد ثابت نیست و قابلبحث است.»
تجربه سایر کشورها برای آموزش در شرایط کرونایی
این کارشناس حوزه آموزش در ادامه با اشاره به تجربیات سایر کشورها خاطرنشان کرد: «کشورهای پیشرفته نظیر ژاپن، ایتالیا و... تاحدودی سیستم غیرمتمرکز دارند و دست مراکز آموزشی بازتر است؛ مثلا در ایتالیا سامانه آموزش راهاندازی کردهاند، ولی معلمها از طریق گروههای واتسآپ کار را ادامه میدهند، بهخاطر اینکه در دسترستر و راحتتر است. وزیر آموزشوپرورش ادعای برتری ایران در حوزه آموزشوپرورش در خاورمیانه را دارد، ولی زیرساخت کشورهایی چون عربستان در این منطقه بسیار خوب است. سری به سایت آموزشوپرورش این کشور بزنید؛ هر دوره و هر درسی جداست و قسمت به قسمت ویدئو گذاشتهاند و روی سایت آموزشوپرورش تعلیم انجام میشود. در امارات و قطر هم این رویه را اجرا کردهاند؛ امارات با همکاری مایکروسافت سیستم آموزش از راه دور را راهاندازی کرده است. این سیستم را سال 2018 راه انداختهاند یعنی دوسال پیش. خیلی از کشورهای منطقه از سالهای پیش چنین چیزی را راه انداختهاند که آموزش آنلاین یا آموزش دیجیتال یا آموزش از راه دور را داشته باشند. نه بهعنوان آموزش و برنامه اصلی آن، بلکه بهعنوان برنامه کمکآموزشی و برای کسانی که به هر دلیلی نیاز به محتوای آموزشی بیشتری داشتهاند فعالیت میکردند و این زیرساختها فراهم بود، ولی در ایران حتی در بودجه 99 که دولت پیشنهاد کرد، بخشی به نام آموزش الکترونیک نبود. بعد از اینکه به کمیسیون تلفیق رفت و این مباحث اتفاق افتاد، به دلیل شیوع کرونا و... 10میلیارد تومان برای طراحی آموزش الکترونیک اختصاص دادند.»
شبکه تعاملی سینا، سیناروبیک و شاد، سناریوهای سوخته آموزش مجازی
برکم با نقد پیامرسان شاد که اخیرا توسط وزارت آموزشوپرورش برای پیشبرد پروسه آموزش در کشور معرفی شده است، ادامه داد: «کشورهای دیگر برنامههای مدونی دارند و باید در آموزشوپرورش برنامه مدون داشته باشیم و کارها مقطعی و سلیقهای جلو نرود. از چنددهسال پیش شورایعالی آموزشوپرورش در کشور داشتهایم، بعد از انقلاب هم شورایعالی انقلاب فرهنگی به آن اضافه شده است و قرار بود سیاستهای کلی را تدوین کنند و اینطور نشود که هر وزیری کار خود را کند و باید از کارها سلیقهای جلوگیری شود، اما سوال من این است که نقش شورای آموزش در شبکه شاد کجا بود؟ در دوره ما شبکه تعاملی سینا داشتیم، با کلی هزینه مدام در خبرها بهعنوان دستاورد بیان شد، اما حالا این شبکه کجاست؟ بعد از آن چیزی به نام سیناروبیک ایجاد شد که از آن هم خبری نیست. این شبکه شاد هم همان راه را رفت و برنامهای مقطعی است. پیامرسان زیرساخت مناسبی برای آموزش الکترونیک نیست. ما باید زیرساختی داشته باشیم که متناسب با آموزش از راه دور باشد، درسها بهصورت خودآموز طراحی شوند و بتوانیم از طریق آن امتحان بگیریم و قابلیت اسکرین داشته باشند. هیچکدام از اینها با استفاده از شبکه شاد امکانپذیر نیست. جالب است که شاد را شبکه اجتماعی دانشآموزی مطرح کردهاند، بعد انتقاد شد که پیامرسان است و به پیامرسان نمیتوان شبکه اجتماعی گفت، سپس اسم آن را تغییر دادند و شبکه آموزش گذاشتند. که این هم اشتباه است، به پیامرسان نمیتوان شبکه آموزش گفت. این یک بخش کار است و یک بخش دیگر انحصاری بودن آن است که البته این را انکار میکنند، اما سندی برای این ادعا منتشر نمیکنند. این ادعایی که بیان میکنم انحصاری است، خودم بررسی کردهام که از کدهای روبیکا استفاده شده و بستر این برنامه بر روبیکاست، درحالیکه ادعا میکنند روبیکا نقشی ندارد. کاری به این ندارم پیامکی که زده میشود از روبیکا و کدهای روبیکاست. اتفاقی که رخ میدهد این است که معلمها با فشار آن را نصب میکنند، کمااینکه خیلی از معلمان گفتهاند نصب کنید و بعد واتسآپ را معرفی کردهاند. خیلی از خانوادهها که گوشی و اینترنت دارند، راغب نیستند اکانتی را باز کنند که قابل حذف نیست. گزینه دیلیت اکانت در برنامه روبیکا وجود ندارد و برای این نمیتوان آینده روشنی تصور کرد و دقیقا آینده سیناروبیک و شبکه تعاملی سینا منتظر شاد هم هست. بههرحال الان مهم این است که 10میلیارد بودجه برای این مساله در نظر گرفته شده است و با این بودجه میشد سامانه آموزشی خوبی طراحی کرد که همه نیازهای طراحی سناریوی آموزشی را داشته باشد و بتوانیم فضای آموزش خوبی داشته باشیم. البته اینکه آنها میخواهند شاد را به حساب 10میلیارد بگذارند یا برای این بودجه برنامه دیگری دارند نمیدانم، اما با این رویه بعید میدانم برنامه دیگری داشته باشند.»
آموزشوپرورش به حال ارزشیابی دانشآموزان فکری کند
شنیدن وضعیت فعلی نظام آموزشی و ترسیم دورنمای اوضاع موجود از زبان معلمی که هر روز با این وضعیت دستوپنجه نرم میکند، خالی از لطف نیست. آمنه اسماعیلی، معلم و فعال حوزه آموزشوپرورش در گفتوگو با «فرهیختگان» از حال و روز این روزهای معلمان و وضعیت نظام آموزشی کشور میگوید: «تا حالا که حدود دو ماه از تعطیلی مدارس میگذرد، فکر میکنم خود آموزشوپرورش کار خاصی برای معلمان انجام نداده است. نه کیفیت کلاسهای آموزش تلویزیونی برای ما معلمها قابلقبول بوده، چراکه خیلی از آموزشها از بودجهبندیهای ما عقبتر بود و آموزش تلویزیونی به درد دانشآموزان ما نخورد و نه تسهیلات خاصی برای ما ایجاد کرده است. بعد از عید پیامرسان شاد را رونمایی کردند که بهخاطر ایرادات جدی که داشت، اصلا به مرحله استفاده نرسید. برای همین مدیران مدارس ما هرکدام راهکاری اتخاذ کردند و با استفاده از ابزار مختلف خصوصا پیامرسان واتسآپ با ساعات مشخص به آموزش پرداختیم. تدریس و ارائه تکالیف ما در واتسآپ انجام شد و در حال انجام است، البته بهخاطر محدودیتهای عجیب واتسآپ، برنامه تلگرام خیلی بهتر بود که متاسفانه بهخاطر فیلتر بودن نتوانستیم از آن استفاده کنیم. حالا هم چون به این شریط عادت کردهایم و روشهای استفاده را یاد گرفتهایم، بعید به نظر میرسد مدیران مدارس و... از این به بعد بخواهند بستر آموزش را با پیامرسان شاد و... تغییر دهند. اما با این همه این روش یک ایراد خیلی بزرگ دارد و آن هم مساله ارزشیابی است، ما آموزش را ارائه میدهیم، دانشآموز تحویل میگیرد و تمام، هیچ ارزشیابیای امکان حصول ندارد و در این دو ماه هم نداشتیم.»
ناتوانی خانوادهها در خرید بستههای اینترنتی؛ اینترنت رایگان به معلمان خرید خدمت تعلق نگرفت!
اسماعیلی در ادامه به هزینههای بالای این مدل از آموزش برای دانشآموزان و معلمان اشاره کرد و گفت: «بهشخصه در مدرسهای تدریس میکنم که در منطقه نسبتا برخورداری در تهران قرار دارد و خانوادهها خیلی درگیر مسائل مالی نیستند، اما در همین شرایط هم خیلی از دانشآموزان از بستههای اینترنتی شبانه که ارزانتر است استفاده میکنند و خانوادههایشان نمیتوانند این مقدار هزینه برای خرید بستههای اینترنتی صرف کنند. حالا این وضعیت دانشآموزان خانوادههای متمول است، باقی دانشآموزان و خانوادههایی که وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند چه میکنند؟ بههرحال محتوایی که در اختیار دانشآموزان میگذاریم، یا فیلم یا صوت و یا متن است که دوتای اولی معمولا حجم بالایی دارند و مصرف اینترنت را بالا میبرند. بهتر بود آموزشوپرورش از طریق رایزنی با نهادهای مربوطه شرایطی را ایجاد میکرد که به دانشآموزان اینترنت رایگان برای تحصیل تعلق بگیرد. برای معلمها هم هنوز این مشکل وجود دارد؛ آن بستههایی که بهصورت رایگان به معلمها دادند، فقط به معلمهای رسمی تعلق گرفت و معلمهای آزاد اینترنت رایگان نگرفتند و مثل همیشه کسی به فکر این معلمان، بهرغم اینکه باری از دوش آموزشوپرورش برمیدارند، نیست. این وضعیتی است که ما بهناچار به آن گرفتار شدهایم و مجبوریم این مدل از آموزش را ادامه بدهیم. آموزشوپرورش هم برای آینده بهتر است چارهای اساسی برای ارزشیابی و اینترنت دانشآموزان و معلمان بیندیشد.»/1360/