۲۷ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۸
کد خبر: ۶۴۴۱۶۷
یادداشت؛

اینجا ایران است

اینجا ایران است
مهمترین واقعه‌ی این روز‌های تاریخ ایران کرونا است نه مثل همه دنیا، بلکه متفاوت از تمام دنیا؛ بلکه متفاوت از اکثر لحظات تاریخ، مهمترین واقعه کرونا است، اما نه بیماری ناشی از ویروس کرونا؛ بلکه موضع مردم در مقابلش.

به گزارش خبرگزاري رسا، حسین رئوفی در یادداشتی نوشت: اینجا ایران است، اسفند 1398 خورشیدی، رسانه‌ها جهان را در محاصره کرونا معرفی می‌کنند و ایران را یکی از بحرانی‌ترین قربانیان این ویروس.

فرهیخته‌ترها تلاش می‌کنند با تعبیر کروناویروس، صحیح سخن بگویند، اما سخن صحیح بیش از آن، در گرو روایت دقیق و صادقانه‌ی واقعیت است. چه اتفاقی در ایران در آستانه ورود به قرن پانزدهم شمسی در حال وقوع است؟ آیا به واقع مهمترین اتفاق کرونا است؟

قطعا مهمترین اتفاق این روزهای تاریخ، کرونا است، اما نه شیوع ویروس کرونا؛ نه میزان تلفات جانی آن، نه آثار مهم اقتصادی آن، نه جنگ بیولوژیک بودن یا نبودن آن، نه کاستی‌های دولت وقت در مدیریت آن، نه حتی ناپدید شدن یک رئیس‌‌جمهور... بی‌شک مهمترین واقعه‌ی این روزهای تاریخ ایران کرونا است نه مثل همه دنیا، بلکه متفاوت از تمام دنیا؛ بلکه متفاوت از اکثر لحظات تاریخ، مهمترین واقعه کرونا است، اما نه بیماری ناشی از ویروس کرونا؛ بلکه موضع مردم در مقابلش.

وزیر بهداشت می‌گوید: «گله‌مندی بسیار شدیدی دارم... ایاب و ذهاب مردم را همانند قبل در سطح شهر شاهدیم، انگار نه انگار چنین اتفاقی رخ داده است.» در کشورهای دیگر فروشگاه‌ها از جنس و به‌ویژه مواد غذایی و بهداشتی خالی شده، در ایران اما زندگی عادی مردم جریان دارد، اگرچه اکثریتی دقت و مراقبت بهداشتی خود را مقداری بیشتر کرده‌اند اما واقعیت این است که عموم مردم ایران نترسیده‌اند و اگر بعضی ترسیده‌اند تقریبا هیچ‌کس وحشت‌زده نیست. این را هم با استناد به مشاهدات عینی و میدانی می‌توان اثبات کرد و  هم مستند به تیترهای رسانه‌ها برای ترساندن مردم که در برخی نمونه‌ها مستقیم و صریح تلاش برای ترساندن را فریاد می‌زنند؛ به‌عنوان نمونه یکی از سایت‌های خبری در  23/12/1398 تیتر زده است: «چرا باید از کرونا بترسیم» و مطلبش را اینگونه آغاز کرده است که: «خیلی‌ها کرونا را جدی نگرفته‌اند...»

اما بازهم مهمترین اتفاق ایام مانده به آغاز سال 1399 خورشیدی، نترسیدن جامعه‌ی ایرانی از کرونا، و وحشت‌زده شدن بسیاری از جوامع دیگر نیست؛ اتفاقی مهمتر در مواجهه «انسان ایرانی» با کرونا در تاریخ ثبت می‌شود؛ ظهور انسانی که مطابق قواعد ترسیم شده در علوم رفتاری و جامعه‌شناسی و روان‌شناسی اقدام نمی‌کند.

این‌بار سخن از انسانی است که هرچند از کرونا نترسیده اما از زندگی عادی دست کشیده؛ بدون اینکه کمترین مسئولیت رسمی یا شغلی متوجه‌اش باشد، از اولین روزهای ماجرا احساس مسئولیت کرده، به سرعت فکر کرده که چه باید و چه می‌توان کرد و بدون معطلی اقدام کرده است.

او فقط طلبه نیست، دانشجو است، فقط دانشجو نیست، کارمند است، فقط کارمند نیست دانش‌آموز است، فقط دانش‌آموز نیست، ابزارفروش است،  فقط ابزارفروش نیست، استاد دانشگاه است، فقط استاد نیست، رستوران‌دار است، فقط رستوران دار نیست، معلم است، فقط معلم نیست، راننده است... فقط این و آن نیست، هرکسی است که بشناسی، نمی‌خواهم بگویم همه قیام کرده‌اند، اما از همه در آن‌ها هست جوری که راحت می‌توان نام مردم بر آن‌ها گذاشت.

فقط بیمارستان نرفته ، فقط معابر را سم‌پاشی نکرده، فقط دستکش نذر نکرده، فقط غذا برای بیمارستان و کادر و بیماران نبرده، فقط برای پرخطرها خرید نکرده، فقط ماسک ندوخته، فقط نقاط قوت مسئولین پرتلاش را بازتاب نداده، فقط دستگاه ضدعفونی نساخته، فقط انبار احتکار مواد شوینده کشف نکرده، فقط تانکر مواد ضدعفونی جلوی مغازه‌اش نگذاشته، فقط نگران هشتک‌های نادرست نبوده، فقط کم‌کاری‌ها و ضعف‌ها را تذکر نداده، فقط به فکر التیام مصیبت‌دیده‌ها نبوده، فقط به فکر سرگرمی بچه‌های مانده در خانه نمانده، فقط از درد تعطیلی هیئت و مسجد نسوخته، فقط هیئت مجازی و روضه نماز جماعت خانگی برگزار نکرده، فقط برای پرستارها آب میوه تهیه نکرده، فقط دنبال بانی برای هزینه‌ها نبوده، فقط دعا نکرده، فقط اجاره این ماه را نبخشیده، فقط برای کمک به مسئولین جلسه نگذاشته و پیشنهاد تدوین نکرده، فقط از سودفروش گوشت نگذشته، فقط برای تولید مواد پاک‌کننده‌ی ارزان و ساده فکر نکرده، فقط مغازه‌ها را برای آموزش مردم توجیه نکرده؛ فقط برای معاینه بیماران راهی منازل نشده؛ بلکه هرکاری که به فکرش رسیده و توانسته انجام داده است؛ نمی‌خواهم بگویم همه کاری کرده است، اما دشوار بتوانی کمکی را پیدا کنی که نکرده باشد.

اینکه «انسان ایرانی» و البته به شکل‌برجسته‌تر «ایرانی مؤمن» چه کرده و چه می‌کند مهم است، اما مهمتر آن است که این انسان در عصر ایندویجوآلیسم ظهور کرده است و نشانه‌هایی از جامعه و جهانی جدید بروز می‌دهد. انسانی که در جهان دقیق‌ترین محاسبات سود و زیان، به‌جای حمله به فروشگاه‌ها احساس مسئولیت می‌کند تا نشان دهد جامعه‌ای پدید آمده است که با قواعدی جدید رفتار می‌کند. تاریخ در قرن بیست و یکم به‌ناگاه با جامعه‌ای روبرو شده است که مردمانش به جای قرنطینه کردن خود در خانه، داوطلبانه معابر و اماکن عمومی را ضدعفونی می‌کنند و در بیمارستان‌ها برای کمک به هر نحوی که بتوانند حاضر می‌شوند.

این جامعه جدید را باید فهمید و آن را با جوامعی که به تاریخ گذشته تعلق دارند مقایسه نباید کرد، برای فراخواندن این جامعه جدید به رعایت بیشتر بهداشت و مراعات برخی دستورات البته ترساندن کهنه و کودکانه و نارکارا است؛ اصلا نیازی به ترس نیست، با او از «انگیزه‌های دینی و جهادی و انسانی» بگو و بار دیگر کارآمدیش را ببین و بیازما. کرونا از صدها بحران و دشمنی و بلایی که جامعه ایرانی در این سالیان سربلند از سرگذرانده بزرگ‌تر نیست./1360/

منبع: فارس
ارسال نظرات