۰۱ اسفند ۱۳۹۸ - ۲۰:۴۳
کد خبر: ۶۴۰۶۱۴

تقویت مداحان اهل‌بیت؛ سیره مبارزاتی ائمه

تقویت مداحان اهل‌بیت؛ سیره مبارزاتی ائمه
درست است که شاعران از لحاظ رتبه‌ علمی و معرفتی به پای علما و اصحاب خاص نمی‌رسیدنداما ارزش کار آنها به قدری بود که گاهی بیشتر از همان فقیهان مورد تشویق ائمه قرار می‌گرفتند

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری رسا، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار مداحان که در تاریخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۶ برگزار شد، سابقه‌ی ذکر مصیبت و مدح اهل‌بیت را از دوران حضور ائمه دانسته و فرمودند: «سنّت این کار هم مربوط به امروز و دیروز نیست؛ از زمان ائمّه (علیهم‌ السّلام) است.» بخش فقه و معارف پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در این یادداشت تاریخچه‌ای اجمالی از سنت مداحی و تشویق معصومین (ع) نسبت به این کار را بررسی می‌کند.

 ائمه‌ معصومین سلام‌الله‌علیهم همواره حفظ و احیای دین را وظیفه اصلی خویش دانسته و دائماً در صدد تحقق این هدفِ عالی قدم برداشته‌اند. در هر روزگاری هم با توجه به تناسبات اجتماعی آن روزگار از ابزار مناسب آن دوره بهره می‌بردند؛ روزگاری با صبر و موعظه، برهه‌ای با نرمش قهرمانانه، دوره‌ای با جنگ و شمشیر و زمانه‌ای با سلاح دعا یا تشکیل شبکه‌های مخفی و... ولی هدف یک چیز بیشتر نبود: حفظ و احیای دین مبین اسلام.

ائمه‌ی هدی در این مسیر یاوران و مدافعانی نیز داشتند، که با بذل اموال، آبرو و جان خویش در راه رسیدن به این هدف مقدس، اهل‌بیت پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) را مدد می‌رساندند. در میان این یاوران، شاعران و مدیحه‌سرایان بارگاه عصمت و طهارت با توجه به بافت اجتماعی زمانه‌ی خود نقش مهمی را ایفا کرده و همیشه سخت‌ترین کارهای تبلیغی را در مقابله با دشمنان حق و حقیقت بر دوش داشته‌اند.(۱)

کارکرد شعر در سیره نبوی

در تاریخ نبوی از چند نفر به عنوان شعرای پیغمبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) نام می‌برند که مهمترین آنها «حسان» پسر ثابت انصاری است. حسان‌بن‌ثابت انصاری بعد از هجرت پیغمبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) تا رحلت آن حضرت، شاعر پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) بوده است و در هر پیشامد و جنگ و غزوه‌ای برای حماسه‌سرایی و تقویت معنوی و روحیه‌ی مسلمانان یا برای ایجاد آرامش خاطر در مقابل مشرکین که پیغمبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) را هجو و نکوهش و سرزنش می‌کردند، اشعاری می‌سرود.

حسان از سوی پیغمبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) تشویق می‌شد تا پاسخ مشرکین را بدهد و آنها را بی‌جواب نگذارد؛ اما او را از استعمال کلمات نابجا و ناسزا منع می‌کردند. تشویقی که از آن دوران در تاریخ به ثبت رسیده و تا به امروز باقی مانده است تشویقی است که حسان‌بن‌ثابت انصاری برای شعری که برای حادثه‌ی روز غدیر به نظم و شعر در آورد از پیغمبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) دریافت کرد؛ پیغمبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) در مقام تشویق او دعایی فرمودند که «لا زلت مؤیدا بروح القدس ما ذبیت عنّا اهل البیت»؛ «تا زمانی که با ما اهل‌بیت هستید به نفس قدسی روح القدس (جبرئیل) مؤید باشید».(۲)

 اهمیت شعر و شاعری نزد اهل‌بیت

مطالعه تاریخ نشان می‌دهد که خاندان پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) پس از این رحلت جانگداز ایشان و برای احیای سنت نبوی از رسانه‌ها‌ و تریبون‌های مختلفی که برای آنان ممکن می‌گشت، استفاده می‌کردند. همچنین روشن است که بهره‌گیری از همه رسانه‌های تبلیغاتی در دست قدرت همواره برای اهل‌بیت وجود نداشت، رسانه‌هایی همچون نمازهای جمعه، منابر رسمی و مجالس درس عمومی.

تهیه کتاب و نسخه‌های متعدد هم که نه امر رایجی بود و نه امکان تحقق آن وجود نداشت. لذا از رسانه‌های تبلیغاتی دیگری استفاده می‌کردند. مهمترین رسانه‌ای که باید از آن استفاده می‌شد، و کلمات و حوادث را آسان‌تر در یاد و خاطره عموم مردم به یادگار می‌گذاشت استفاده از کلمات و سخنان موزون و به تعبیری بهره‌مندی از صنعت شعر بود. رهبرانقلاب در این باره می‌فرمایند: «چون تأثیر شعر در ذهن مخاطب بیشتر است. گاهی یک شاعر، یک بیت شعر می‌گوید که از چند ساعت حرف زدن یک سخنورِ توانا گویاتر است. یک بیت یا یک مصرع شعر، در ذهنها می‌ماند و مردم آن را می‌فهمند و تکرار می‌کنند و در نتیجه ماندگار میشود. گاهی می‌بینید که برای حفظ یک بنای اعتقادی یا عاطفی، آن قدر که یک شعر اهمیت دارد، چندین کتاب اهمیت ندارد.»(۳)

از این رو در میان یاران ائمه، شعرای اهل‌بیت خیلی مورد عنایت ایشان هستند و «رفتار ائمه(علیهم‌السّلام) این گونه بود که دعوت شعری را تقویت میکردند. فقط ائمه هم نبودند که این کار را میکردند؛ نقطه‌ی مقابلشان هم همین طور بودند. یعنی همین خلفای بنی‌امیه و بنی‌عباس، برای پیشرفت کار خود، محتاج شعر بودند و به شعرا پولهای گزاف میدادند تا برای آنها شعر بگویند.»(۴)

نکته جالب توجه این است که با وجود راویان و محدثان بزرگ و فقیهان تربیت شده اسلام، ائمه نسبت به شاعران نگاه ویژه‌ای داشتند. «شما میبینید در دوران ائمه (علیهم‌السّلام) این همه محدثین، این همه شاگردان آگاه و فقهای بزرگ در خدمت امام صادق (علیه‌السّلام)، امام باقر (علیه‌السّلام) و ائمه‌ی دیگر بودند، معارف را نقل کردند، احکام را نقل کردند، شرایع را نقل کردند، اخلاقیات را نقل کردند، شنیدند و نقل و ثبت کردند؛ اما در کنار همه‌ی اینها، باز وقتی انسان درست نگاه میکند، میبیند نگاه به دعبل خزاعی است، نگاه به سید حمیری است، نگاه به کمیت بن زید اسدی است. در حالی که امثال زراره و محمدبن‌مسلم و بزرگانی از این قبیل در دستگاه ائمه (علیهم‌السّلام) هستند، اما امام رضا (علیه‌السّلام) دعبل را مینوازد؛ امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) سید حمیری را مورد توجه و محبت قرار میدهد.»(۵)

توجه ائمه به شعرا به حدی است که حتی شاعر تازه به میدان حق آمده را مورد محبت قرار می‌دادند، «شما ببینید امام باقر و یا امام سجاد(علیهماالصّلاةوالسّلام) نسبت به «فرزدق» چه محبتی انجام دادند؛ در حالی که «فرزدق» جزو شعرای اهل‌بیت نیست. او یک شاعر درباری وابسته‌ی به دستگاههای قدرت و یک آدم معمولی بود که یک دیوان پُر از شعر، راجع به همین حرفها و مبتذلاتی که شعرای آن روز بر زبانشان جاری میکردند، داشت؛ لیکن چون یکبار وجدان او بیدار شد و در مقابل قدرت، حق را بیان کرد - آن هم به زبان شعر - شما ببینید که امام سجاد(علیه‌الصّلاةوالسّلام) چه محبتی نسبت به او انجام میدهد.»(۶)

درست است که شاعران از لحاظ رتبه‌ی علمی و معرفتی به پای علما و اصحاب خاص نمی‌رسیدند اما ارزش کار آنها به قدری بود که گاهی بیشتر از همان فقیهان مورد تشویق ائمه قرار می‌گرفتند. «اینها سلمان زمان خودشان نبودند؛ اینها در مقایسه با اصحاب عالی‌مقام ائمّه، خیلی متوسّط بودند. نه معرفتشان به قدر معرفت «زراره» و «محمدبن‌مسلم» و امثال اینها بود؛ نه فعّالیتشان در محیط اهل‌بیت زیاد بود. اما شما میبینید امام از اینها تجلیلی میکند که از خیلی از اصحاب بزرگوار خودش نمیکند؛ چرا؟ به‌خاطر تبیین. چون اینها در یک جا حرفی زدند و نکته‌ای را روشن کردند که مثل خورشیدی بر ذهنها و دلها تابیده و حقیقتی را برای مردم روشن کرده است.»(۷) علت این عنایت ویژه‌ی «به خاطر این است که آن جنبه‌ی ارتباط عاطفی و محبت‌آمیز، در شعر شاعران، مدح مادحان و ذکر ذاکران، به نحو اتمّ و اوفی وجود دارد، اما در دیگر جاها وجود ندارد؛ یا اگر هست، ضعیف است؛ یا اینجوری بگوئیم، تأثیرگذاری آن ضعیف است. شعر، مدح، ذکر، این نقش را در تاریخ تشیع دارد.»(۸)

با توجه به چنین اهمیتی است که حضرات معصومین در جهت ترغیب شاعران قدم برداشته و اجر و ثواب سرودن شعر در وصف ایشان را بهشت و زیارت انبیاء و ملائکه دانسته‌اند. امام صادق علیه‌السلام ثواب سراینده شعر در منقبت اهل‌بیت را خانه‌ای در بهشت خوانده که «مَنْ قَالَ فِینَا بَیْتَ‌ شِعْرٍ بَنَى اللَّهُ لَهُ بَیْتاً فِی الْجَنَّهِ»، هر کس درباره‌ی ما یک بیت شعر بگوید خداوند در بهشت براى او خانه‌اى مى‌سازد.(۹) و در جایی دیگر امام رضا علیه‌السلام می‌فرمایند: هیچ مؤمنی در مدح ما شعری نمی‌گوید مگر آنکه خداوند در بهشت شهری برای او بنا می‌کند که هفت برابر وسیع‌تر از دنیاست و همه‌ی فرشتگان مقرب و همه‌ی انبیای فرستاده شده او را در آن زیارت می‌کنند.(۱۰)

 شعر و شاعری، ابزار مبارزاتی ائمه

اهمیت شعرخوانی آستان اهل‌بیت و تأییدات ایشان برای شعرا از آن سو است که اینان قدرت‌های رسانه‌ای و جزو دستگاه‌های مبارزاتی اهل‌بیت بودند که در فضای خفقان سیاسی زمانه‌ی خویش با شهامت و شجاعت و با زبان برّا در مقابله با زور و تزویر حاکمان می‌ایستادند. «شاعران و سخنوران به منزله روزنامه‌های آن عصر بودند که هر یک جهت‌گیری سیاسی و ویژه‌ای را مطرح می‌ساختند و از آن دفاع می‌کردند و با زبانی مؤثر و شیوه‌ای رسا دلائلی بر حقانیت گرایش سیاسی خود اقامه می‌نمودند و دلائل رقبای خود را مردود می‌ساختند.»(۱۱)

در حقیقت سنت شعرخوانی برای اهل‌بیت علیهم السلام یک حرکت در مقابل انحرافات تاریخی بود.(۱۲) حرکتی که نوعی مبارزه سیاسی در مقابله با دستگاه طاغوت قلمداد می‌شد. به عنوان نمونه شخصیتی به نام دعبل که از شاعران قرن دوم و سوم هجری است با سرودن قصیده‌ای بساط بنی‌عبّاس و فلسفه‌ی وجودی آنان را زیر سؤال می‌برد و آنها را محکوم می کند.(۱۳)

یکی از سیاست‌های امامان معصوم علیهم السلام، بعد از عظیم‌ترین حرکت مبارزاتی ائمه یعنی مبارزه‌ی امام حسین علیه‌السلام در روز عاشورا، زنده نگه‌داشتن این نهضت بود که این مهم از طریق تدبیر برپایی مجالس سوگواری، تقدیر و تشویق مداحان و شاعرانی بوده است که در فضیلت یا مظلومیت خاندان پیامبر شعری سروده و مدیحه سرائی می‌کردند. شعرایی همچون: کمیت اسدی، دعبل خزاعی، سید حمیری و... با زیباترین و سوزناک‌ترین صورت، برای شهدای کربلا مرثیه سروده و با تشویق ائمه اطهارعلیهم السلام ازموقعیت اجتماعی بلندی دربین مردم برخوردار بودند. نوحه‌سرایی برای شهادت سیدالشهداء علیه‌السلام توسط شعرا، به خصوص بانوان نوحه‌سرا که به نوّاحات مشهور شده‌اند، یکی از تریبون‌های بسیار مهم است که اهل‌بیت از آن برای مبارزه فرهنگی با دستگاه اموی بهره گرفتند.

الف) اعلان خبر شهادت سیدالشهداء به وسیله شعر

امام سجاد علیه‌السلام نخستین شخصی بود که شاعران را به سرودن شعر در رثای پدر بزرگوار و یاران باوفایش تشویق کردند. از جمله‌ی این شعرا، بشیربن‌جذلَمْ بود. هنگام بازگشت کاروان اهل‌بیت از شام، امام سجاد علیه‌السلام با چند تن از اهالی مدینه مواجه شدند؛ یکی از آنان بشیربن‌جذلَمْ بود. امام او را شناخت و به او فرمود: ‌ای بشیر، پدرت شاعر بود، تو هم از شاعری بهره‌ای داری؟ بشیر گفت: بلی، من خود نیز شاعرم. حضرت فرمود: «ابیاتی بگو و جلوتر از ما به مدینه برو و خبر ورود ما و مصیبت قتل سیدالشهداء را به مردم اعلام کن.»

اهمیت شعر و شاعری با توجه به این نکته کاملاً محرز است که امام سجاد علیه‌السلام مایل است که خبر این شهادت و مصیبت توسط یک شعر به مرکز اسلام یعنی مدینه واصل ‌شود. این خبر نشان می‌دهد حضرت توجه داشته‌اند که یک قطعه شعر لطیف، چیزی است که در اذهان پیر و جوان جای می‌گیرد و با سرعت منتشر می‌شود. شعر رسانه‌ای‌ دارای موسیقی خاصی است که هر کس مایل است می‌تواند آن را زمزمه کند و برای دیگری نقل کند و همگانی شود.

 ب) طلب استغفار برای کمیت

در خبر دیگری آمده است کمیت در ایام تشریق حج(۱۴) در مِنا بر امام صادق علیه‌السلام وارد شد و اجازه خواست تا براى حضرت از اشعار خود بخواند.‌ حضرت فرمودند: این ایام بسیار شریف و باارزش است. کمیت عرض کرد: این اشعار درباره شما سروده شده‌! امام چون این جواب را شنیدند، فرمودند تا یاران و همراهانشان جمع شوند و به کمیت هم اجازه داد تا شعرش را بخواند. کمیت شروع به خواندن کرد، به نحوى که صداى گریه همه بلند شد.

امام صادق (علیه‌السّلام) دست‌ها را به سوى آسمان بلند کرد و فرمود: «اللّهم اغفر للکمیت ما قدّم و أخّر و ما أسرّ و أعلن و أعطه حتّى یرضى»؛ خدایا گناهان گذشته و آینده و گناهان آشکار و پنهانی کمیت را ببخش و به او آن‌قدر عطا کن که راضی شود.»‌(۱۵)

 ج) تشویق به سرودن شعر در رثای نهضت حسینی

در روایتی نقل شده است که در ایام محرم حضرت رضا علیه‌السلام محزون و گرفته نشسته و یارانشان گرداگرد او حلقه زده بودند. وقتی حضرت، دعبل را می‌بینند که در حال آمدن به میانشان بود می‌فرمایند: «مَرْحَباً بِک یَا دِعْبِلُ مَرْحَباً بِنَاصِرِنَا بِیَدِهِ وَ لِسَانِهِ» مرحبا به تو ای دعبل، مرحبا به کسی که با دست و زبان خویش یاری ما را می‌کند. و از دعبل میخواهند که برایشان شعر بخوانند و در جهت تشویق به این مسأله فرمودند:

ای دعبل هرکسی که بگرید یا دیگران را بر مصیبت ما بگریاند هرچند که یک نفر باشد اجر او بر عهده خداست. ای دعبل هرکسی که چشمانش بر مصیبت ما گریان شود و بخاطر آنچه از سوی دشمنان بر سر ما آمده است بگرید، خداوند او را با ما و در زمره ما محشور می‌گرداند، ای دعبل هرکسی که بر مصیبت جدم حسین علیه‌السلام بگرید خداوند گناهان او را می‌بخشاید.(۱۶)

در همین خصوص حضرت امام صادق علیه‌السلام به جعفربن‌عفان طایی فرمودند: هیچ کسی در مورد امام حسین (علیه‌السّلام) شعری را نسروده و گریه نکرده و نگریانده مگر اینکه خداوند بهشت را از برای او واجب ساخته و او را می‌آمرزد.(۱۷)

د) حرکت شجاعانه فرزدق

گاه این حرکت‌های مبارزاتی آن‌چنان شجاعانه است که انسان را به حیرت وامی‌دارد، مانند کاری که فرزدق انجام داده است. دوران حکومت ولیدبن‌عبدالملک اموى است. ولیعهد و برادرش هشام به قصد حج، به مکه آمده و به قصد طواف قدم در مسجدالحرام گذاشته است، او در هنگام ‌طواف ‌به سمت ‌حجر الاسود ‌رفت تا از آن تبرک جوید ولی به علت ازدحام جمعیت نتوانست به آن نزدیک شود. ناچار بازگشت و در جای بلندی مستقر گشت و به تماشای جمعیت پرداخت. در این میان ‌امام زین العابدین علیه السلام ‌وارد شد و پس از طواف، به سمت حجرالاسود رفت. جمعیت با همه ازدحامی که بود، راه را باز کردند تا امام خود را به حجر الاسود نزدیک ساخت. اطرافیان هشام سخت شگفت‌زده شدند. یکی از آنها از هشام پرسید: «این شخص کیست؟» هشام با آنکه علی‌بن‌حسین علیه‌السلام را می‌شناخت، گفت: «نمی‌شناسم» در این هنگام فرزدق با شهامت گفت: «ولی من او را می‌شناسم»، او بر روی بلندی ایستاد و قصیده معروف خود در معرفی امام سجاد علیه السلام را سرود. سرودن این اشعار برای فرزدق ارزان تمام نشد. زیرا هشام دستور داد مستمری فرزدق را از ‌بیت المال ‌قطع و خودش را نیز در «عسفان» بین ‌مکه ‌و ‌مدینه ‌زندانی کرد.

زمانی که امام سجاد علیه‌السلام از زندانی شدن او مطلع شد، مبلغ دوازده هزار درهم برای او فرستاد. فرزدق این مبلغ را پس داد و گفت: «من مدح شما را برای رضای خدا گفتم، نه برای عطا.» ‌حضرت مبلغ را باز فرستاد و فرمود: «ما ‌اهل‌بیت، چون چیزی به کسی ببخشیم، باز نستانیم.»

 ه‌) مبارزه دعبل تا پای جان

دعبل که از قبیله خزاعه بود را می‌توان سرسخت‌ترین شاعر دوره‌ی عباسی در گرایشهای شیعی دانست که همچون قبیله‌اش به پیروی از اهل‌بیت شهره بود. شاید بتوان گفت مهم‌ترین شاعری باشد که اعتقاد خویش به تشیع را ابراز کرده و در سراسر زندگی خود در راه آن مبارزه کرد. سرودن قصیده‌ای بلند که به تائیه دعبل و «مدارس آیات» مشهور شد و حاوی مظلومیت اهل‌بیت و نفرین به دشمنانشان بود، سبب شهرت او و اظهار تشیع او گردید. دعبل با هجو خلفای عباسی عملاً به کسب درآمد و زندگی مرفه پشت کرد و خویشتن را در معرض کشته شدن قرار داد.

دعبل در جبهه‌ی حق آنجایی که می‌بیند خلیفه‌ی عباسی تبخترش کاری کرده که همه را به زانو دربیاورد، می‌گوید: آن‌طور که دیدیم در اصحاب کهف که هفت نفر بودند، هشتمی سگ اصحاب کهف بود، تو هم هشتمی بنی‌عباس هستی. با این تفاوت که آن سگ گناه نکرده بود و تو گناهکار هم هستی.(۱۸) وقتی دعبل از امام رضا و امیرالمؤمنین علیهماالسلام این‌چنین دفاع کرد و خلیفه‌ی عبّاسی را نقد کرد، حضرت به عنوان صله، لباس خود را به دعبل هدیه می‌دهد و می‌فرماید: هزار شب، هزار رکعت در این لباس برای کفن خود نماز خوانده بودم، این را به تو می‌بخشم.(۱۹) و در ماجرایی دیگر به او میفرمایند: «یا دِعْبِلْ اِرْث ِالْحُسِینَ عَلَیْهِ السّلامِ فَاَنْتَ ناصِرُنا وَمادِحُنا مادُمْتَ حَیّآ فَلا تُقَصِرْ عَنْ نَصْرِنا مَااسْتَطَعْتَ» ای دعبل! برای حسین مرثیه بگو که تا تو زنده‌ای یار و مدیحه گوی ما هستی، پس تا می‌توانی از یاری ما کوتاهی نکن.(۲۰)

دعبل پس از تخریب قبر مطهر سیدالشهداء توسط متوکل، در شعری او را هجو کرد و به بصره گریخت اما والی بصره او را دستگیر و در زندان به شکنجه‌ی او پرداخت. وی پس از آزاد شدن به اهواز رفت ولی کارگزاران عباسی او را رها نکرده و با دادن ده هزار درهم به شخصی او را مأمور قتل دعبل کردند و سرانجام نیز مسموم و در راه مخالفت با حاکمان جور از دنیا رفت.(۲۱)/998/

 پی‌نوشت:

۱) بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار جامعه مداحان اهل‌بیت ۱۳۶۳/۱۲/۲۲ به نقل از کتاب ستودگان و ستایشگران ص۱۱

۲) طبرسی، مجمع البیان،ج۲۰،ص۴۳۳.

۳) بیانات در دیدار جمع کثیری از مداحان ۱۳۶۸/۱۰/۲۸

۴) بیانات در دیدار جمع کثیری از مداحان ۱۳۶۸/۱۰/۲۸

۵) بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۸۹/۰۳/۱۳

۶) بیانات در دیدار جمع کثیری از مداحان ۱۳۶۸/۱۰/۲۸

۷) بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان ۱۳۸۰/۰۶/۱۸

۸) بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۸۹/۰۳/۱۳

۹) عیون أخبار الرضا علیه السلام ، ج ۱ ، ص ۷

۱۰) مَا قَالَ فِینَا مُؤْمِنٌ شِعْراً یَمْدَحُنَا بِهِ إِلاَّ بَنَى اَللَّهُ تَعَالَى لَهُ مَدِینَةً فِی اَلْجَنَّةِ أَوْسَعَ مِنَ اَلدُّنْیَا سَبْعَ مَرَّاتٍ یَزُورُهُ فِیهَا کُلُّ مَلَکٍ مُقَرَّبٍ وَ کُلُّ نَبِیٍّ مُرْسَلٍ ( عیون أخبار الرضا علیه السلام ، جلد ۱ ، صفحه ۷)

۱۱) حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، سیدعلی، پیشوای صادق، چاپ اول، تهران دفتر نشر فرهنگ اسلامی‌۱۳۸۳، ص۸۲

۱۲) بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار مداحان اهل بیت ۱۳۶۴/۱۱/۱۱ به نقل از کتاب ستودگان و ستایشگران ص۱۱

۱۳) بیانات در دیدار جمعى از مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام ۱۳۹۵/۰۱/۱۱

۱۴) تَشْریق، عنوانی برای روزهای ۱۱-۱۳ ذی‌حجه است که بخش مهمی از مناسک حج در این ایام صورت می‌گیرد.

۱۵) منتهى الآمال،ج ۱،ص ۲۱۳

۱۶) یَا دِعْبِلُ مَنْ بَکَى أَوْ أَبْکَى عَلَى مُصَابِنَا وَ لَوْ وَاحِداً کَانَ أَجْرُهُ عَلَى اَللَّهِ یَا دِعْبِلُ مَنْ ذَرَفَتْ عَیْنَاهُ عَلَى مُصَابِنَا وَ بَکَى لِمَا أَصَابَنَا مِنْ أَعْدَائِنَا حَشَرَهُ اَللَّهُ مَعَنَا فِی زُمْرَتِنَا یَا دِعْبِلُ مَنْ بَکَى عَلَى مُصَابِ جَدِّیَ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ غَفَرَ اَللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ (مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، جلد ۱۰ ، صفحه ۳۸۶)

۱۷) مَا مِنْ أَحَدٍ قَالَ فِی اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ شِعْراً فَبَکَى وَ أَبْکَى بِهِ إِلاَّ أَوْجَبَ اَللَّهُ لَهُ اَلْجَنَّةَ وَ غَفَرَ لَهُ (تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة ، جلد ۱۴ ، صفحه ۵۹۳)

۱۸) ملوک بنی العباس فی الکتب سبعةٌ / ولم تأتنا عن ثامنهم کتبُ

کذلک اهل الکهف فی الکهف سبعةٌ / کراماً اذا عدوا و ثامنهم کلبُ

وانی لأعلی کلبهم عنک رفعةً / لانک ذو ذنباً و لیس له ذنبُ (دیوان دعبل الخزاعی، دارالکتاب العربی ۱۴۱۴ق، ص۲۲)

۱۹) امین، اعیان الشیعه، ج۲: ۱۵، ۱۰۷

۲۰) مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، ج ۱۰ ، ص ۳۸۶

۲۱) تلخیص از دانشنامه جهان اسلام مدخل دعبل خزاعی

میثم صدیقیان
ارسال نظرات