سینمای روشنفکری و فهم ناقص فقهی
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، تا پایتخت کسی او را نمیشناخت، در کارهای زیادی حضور داشت اما برای چهره شدن فاصله زیادی داشت تا اینکه در فیلم سیروس مقدم خودش را نشان داد و مردم در تلویزیون او را دیدند و تبدیل به سلبریتی شد.
محسن تنابنده راه زیادی را نرفته است و البته برای شریفی نیا شدن، عجله زیادی دارد. به همین خاطر تلاش میکند تا بازیگران زیادی را به کنترل خود در بیاورد و در لباس بازیگردان حاضر شود و از این نفوذ در راستای فعالیت خود استفاده کند.
سال گذشته تنابنده در قامت کارگردان با فیلم قسم در جشنواره فیلم فجر حاضر شد، اثری متوسط رو به ضعیف که استقبال زیادی از آن نشد و با وجود حضور مهناز افشار، سعید آقاخانی، حسن پورشیرازی، مهران احمدی و بازیگران دیگر، فروش فیلم در گیشه به سه میلیارد هم نرسید.
قسامه آنها در فقه نیست
فیلم درباره یکی از موضوعات مورد بحث در فقه شیعه به نام قسامه است، البته فارغ از این موضوع که مشاور فقهی فیلمنامه چه کسی بوده، مضمون فیلمنامه به دنبال تشکیک در موضوع قسامه است.
بیشتر زمان فیلم در اتوبوس میگذرد، اتوبوسی که راضیه اقوامش را برای مراسم قسامه به مشهد میبرد تا روبروی گنبد امام رضا علیه السلام قسم بخورند که بهمن همسرش رضوان را به قتل رسانده است و این کشمکش در فیلم تا آخر ادامه دارد.
نویسنده، مخاطب را با استدلالهای زیادی قانع میکند که بهمن قطعا قاتل رضوان است و یقینی که تا آخر همراه مخاطب هست تا اینکه یک قدم مانده به پایان فیلم ورق برمیگردد و مشخص میشود که خسرو همسر راضیه قاتل اصلی میباشد اما در کش و قوس تعقیب و گریز بهمن با اتوبوس، درگیری بالا میگیرد و اتوبوس در استخر کنار جاده غرق میشود و خسرو میمیرد.
موریانه شک به جان قسامه
حالا شکی به جان مخاطب از قسامه افتاده است تا در مقابل این حکم به استدلالهای کارگردان بسنده کند و درباره مسائل قبل و بعد آن نگاهی نداشته باشد و تنها به حس اشتباهی که از لجاجت راضیه در دل ایجاد میشود، بسنده میکند و کارگردان موریانه شک را به جان این حکم فقهی میاندازد.
نیت کارگردان درباره ساخت اثر این را نشان میدهد که قسامه یک سوژه مهم اما در حاشیه است و خیلی بدان پرداخته نمیشود. تنابنده اصراری بر پاسخ دادان به سوءتفاهم به وجود آمده که حاصل از بیان ناقص اوست، ندارد
حواشی دامنگیر عوامل قسامه
مسئله لوث و اجرای قسامه موضوع فقهی وسیعی است که بررسی آن با نگاه به چند مسئله ساده امکان پذیر نیست و از همه مهمتر خوراکی است که برای بی بی سی مهیا میشود تا قسامه را به همین راحتیها ترجمه کند و علیه احکام اسلامی دست به شانتاژ خبری بزند.
حالا که مهناز افشار به ایران اینترنشنال رفته است و در مهاجرتی مشکوک به سر میبرد، اخیرا این توییت را در انتقاد از محسن تنابنده و تبلیغات فیلم قسم نوشت. مطلبی که سر نخ اتفاقات بعدی را به ما نشان میدهد و درباره پشت پردههای آرام هشدار میدهد.
ناگفته نماند که چندی پیش مهناز افشار در توئیتی به معاونت خود در قتل طلبه همدانی واکنش نشان داد و همه چیز را گردن محسن تنابنده انداخت که او محرک اصلی اقدامات مهناز افشار درباره حشدالشعبی عراق بوده است.
البته این حاشیهنگاریها نشان از تفکرات پشت پرده سلبریتیها دارد و عمق نگاه آنان به مقوله دین را نشان میدهد و مشخص است که چرا این حجم از دین ستیزی در سینمای ایران غوغا میکند و بازیگران و چهرهها به جای همراهی با مردم به دنبال حاشیهسازی سیاسی و فرهنگی هستند.
رفت و برگشتهای اینستاگرامی سیروان خسروی و مهراب قاسمخانی، به یک افشاگری انجامیده است. ماجرا از وقتی شروع شد که سیروان خسروی در یک پست اینستاگرامی تصویری از یک آفتابپرست با رنگهای سبز و بنفش منتشر کرد و به انتقاد از سلبریتیهایی پرداخت که در ایام انتخابات، به حمایت از حسن روحانی پرداختهاند و بعد از ۲سال، پشیمان شدهاند. مهراب قاسمخانی هم در پست اینستاگرامی خود نوشت اینکه در ایام انتخابات بدون نظر باشی افتخار نیست! ما پیراهنمان در انتخابات خاکی شد، اما بهتر از این است که لباسهایمان را برای عکس اینستاگرامی از کمد در بیاوریم.
حالا سیروان خسروی پست دیگری منتشر کرده و گفته که قاسمخانی در ایام انتخابات به او پیشنهاد داده تا مبلغی معادل دستمزد ۳کنسرت دریافت کند و در جمع هواداران حسن روحانی در ایام انتخابات چند قطعه موسیقی اجرا کند. این نظر خسروی، از یک حقیقت پرده بر میدارد؛ سلبریتیهایی که همواره ادعای مستقل بودن دارند، علاوه بر حمایت مستقیم انتخاباتی، برای ستادهای انتخاباتی و حضور هنرمندان مبالغ مختلفی را پیشنهاد میدادند و به دلالی میپرداختند. /882/ 702/
صدرا محمدی
اصلا برداشتک این نبود که فیلم می خواست به احکام فقهی حمله کنه.
صرفا یک برداشت آزاد از حکم قسامه بود که ممکنه بر اساس این قانون یک بیگناه کشته بشه.
همان طور که از طریق شهادت و بینات هم ممکنه یک بیگناه مجرم شناخته بشه.
اما قانون ناظر به فرد زیاده است نه موارد نادر.
ببینید فیلم را در سه پرده معنا می کنند.
یکی از پرده ها آن جایی است که از کارگردان سوال میشود که چرا این سوژه را با این شکل دنبال میکند؟
به نظرشما اینکه کارگردان در اصل موضوع یعنی اطمینان همه از قاتل بودن بهمن، تشکیک ایجاد می کند و خسرو به عنوان قاتل اصلی معرفی می شود و دوباره باز ترسیم صحنه توسط نجمه و برادرش صورت می گیرد، یعنی اینکه قسامه حکمی است که با یک ایل، می توان فردی را کشید بالای دار
این تیتر بی بی سی بعد از ساختن فیلم قسم بود