دیدهنشدههای پهلوی در تلویزیون افشا میشود
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، مهدى نقویان کارگردان و مستندساز که سابقه ساخت 2 فصل از مجموعه مستند «در برابر طوفان» را دارد، در گفتگو با خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا از ساخت فصل سوم آن همزمان با دهه فجر امسال خبر داد و گفت: در برابر طوفان 3 با همکاری شبکه مستند و مرکز آفرینشهای هنری بسیج در مراحل پایانی ساخت است و اتفاقات ویژه یکسال آخر حکومت پهلوی و منتهی به انقلاب را بررسی میکند؛ این اتفاقات به بهانههای مختلف فلش بک خورده و مورد بررسی دقیق قرار میگیرد؛ این مجموعه، 10 قسمت 60 دقیقهای است که در ایام دهه فجر امسال از 12 بهمن تا 22 بهمن به روی آنتن خواهد رفت؛ براساس برنامهریزی که صورت گرفت، پخش این مجموعه مستند از شبکه یک سیما و مستند خواهد بود؛ ساعت پخش آن از شبکه یک سیما بین دو اخبار 19 و 21 است و شبکه مستند نیز ساعت 22 آن را پخش خواهد کرد.
او با اشاره به تصاویر ویژهای که در این مجموعه آمده است، گفت: در این مجموعه تصاویر آرشیوی خاصی وجود دارد که برای اولین بار در تلویزیون رونمایی میشود؛ علاوه بر این ما سومین مجموعه در برابر طوفان را میبینیم که درباره حکومت پهلوی است؛ جالب است بدانید که وقتی فصل اول در برابر طوفان را ساختم احساس میکردم که با ساخت مجموعه 10 قسمتی که هر کدام 50 دقیقه است همه اتفاقات حکومت پهلوی پوشش داده میشود اما دیدم که عرصه کار در این زمینه خیلی خالی است و هنوز هم جای کار دارد؛ دقت داشته باشید که در سالیان اخیر دشمنان جمهوری اسلامی تمرکز ویژهای به سلطنتطلبها دارند و با هزینه گسترده فعالیتهای رسانهای زیادی را راهاندازی کردهاند که از آن جمله میتوان به شبکه من و تو اشاره کرد؛ در حقیقت تلاشهای گستردهای برای تطهیر پهلوی انجام میدهند؛ ما براساس توان خودمان کار میکنیم و به نظرم جا برای ساخت برنامههای تلویزیونی به غیر از مستند نظیر فیلمهای سینمایی، سریال و ... وجود دارد؛ معتقدم که در این زمینه باید کیفیتر ورود کنیم؛ این برهه از تاریخ برای مردم بسیار جذاب است و اگر ما آن را روایت نکنیم، روایت غیر واقعی به دست رسانههای معاند میافتد.
مهدی نقویان بیان داشت: در برابر طوفان 3 از تابستان 1356 آغاز شده و تا زمستان 1357 را روایت میکند؛ در این مجموعه اتفاقاتى را بررسی کردیم که تاکنون کمتر بدان پرداخته شده است؛ برای مثال در مورد حمایت کشورهای خارجی از محمدرضا پهلوی به صورت کلی اطلاعاتی داشتیم اما در این مستند وارد مصادیق شدیم؛ همچنین به صورت جزئیتر به آغاز موج انقلاب در تمام استانهای کشور پرداختیم؛ من قبل از اینکه بخواهم این مجموعه را شروع کنم احساس میکردم که اگر بخواهم یک سال آخر منتهی به انقلاب را تصویر کنم دچار تکرار میشوم اما حالا که این مجموعه به پایان رسیده است اصلا چنین اتفاقى نیفتاده است؛ جالب است بدانید که در این فصل حدودا 10 درصد از راشهای گذشته که در 2 مجموعه قبلی استفاده شد مورد استفاده قرار گرفت و از این منظر تصاویر جدیدی را به نمایش میگذاریم؛ این مجموعه اکنون مراحل پایانی تولید را پشت سر میگذارد.
کارگردان مستند «رمز و راز ملکه» با اشاره به اتفاقات روزهای اخیر و انصراف تعدادی از هنرمندان از حضور در جشنواره فیلم فجر گفت: به نظرم وظیفه رسانه ما این است که مسائل مختلف را تبیین کرده تا مردم اصل قضیه را بفهمند؛ دشمنان ما همیشه به دنبال این هستند که ضربه بزنند و قشر هنرمند به این دلیل که بیشتر اهل احساس است در چنین مواقعی بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرد؛ برای مثال در خیلی از اتفاقات مشابهی که در گذشته رخ داده است میبینید که بسیاری از هنرمندان و سلبریتیها حرفهایی زدند که به آن وفادار نبودند؛ در حقیقت معلوم بود که دچار جو و احساسات ابتدایی شدند، واکنشی نشان دادند و بعدا خلاف آن عمل کردند؛ در مورد احساسات صحبت کردم؛ باید در این زمینه اشاره کنم که ما در مقابل این احساسات وظیفه داریم با کار رسانهای درست این خلا را پر کنیم. بخش دیگر نیز مربوط به «نفوذ» است؛ همانطور که دشمن در سیاست، اقتصاد و ... نیز نفوذ کرده، در هنر و سینما نیز نفوذ رخ داده است و در این بزنگاهها فعال میشوند.
نقویان تاکید کرد: آنان صحبت از همدردی میکنند اما این سوال را دارم که سر دادن فحشهای رکیک، آتشزدن و پاره کردن عکس حاج قاسم کجای این همدردی است؟ جالب است حتی آن کسانی که جلوی دوربین میآمدند و حرف میزدند توانایی گفتن یک شعار در راستای همدردی با خانوادههای داغدار را هم نداشتند؛ جریان نفاق، سلطنتطلب، نفوذیها و ... در این مواقع فعال مىشوند که باید حواسمان باشد؛ البته میخواهم به یک نکته اشاره کنم که بسیار مهم است؛ هنوز 48 ساعت از تشییع پیکر حاج قاسم سلیمانی با جمعیتی بالغ بر 25 میلیون نفر در کل کشور نگذشته است که چند هزار نفر بیرون میریزند و اعتراضاتی میکنند؛ این دو جمعیت را مقایسه کنید؛ به نظرم در مواجهه با چنین اتفاقی نباید خط اصلى مردم و انقلاب را گم کنیم و خداى نکرده با رسانههای دشمنان همراه شویم و دچار یأس و ناامیدى بشویم؛ در این مواقع باید تولیدات رسانهای خودمان را داشته باشیم و آنها را بین همدیگر به اشتراک بگذاریم؛ اگر دقت کنید میبینید که خلاصهای از سخنان رهبر انقلاب در نماز جمعه نیز همین بود؛ میفرمایند «یومالله است و نباید آن را فراموش کنیم»؛ افرادی که در روزهای اخیر آشوب میکردند، در برابر موج عمومی مردمی بسیار ناچیز هستند. /882/ 102/
تصویری که از پیشرفت ایران در ذهن شاه وجود داشت، به هیچ روی به برنامههای مشخص و راهبردهای اندیشیده و مطالعه شده متکی نبود و به همین دلیل افراد مجری منویات سلطنت، قدرت میگرفتند، اما نهادها پا نمیگرفت و کشور با نهادهای پایدار، خودگردان و مرتبط به یکدیگر اداره نمیشد.
محمدرضا شاه مردی سست اراده، مأخوذ به حیا در برابر اعضای اعضای پرشمار و افزونخواه خاندان، ناتوان در برابر خواستهای بیحد و حصر خواهر قدرت طلب و زیادهخواهش اشرف، عاجز از اداره شاهزادگان فاسد، مسرف، بیبند وبار و دسیسهگر، متمایل به وابستگی به قدرتهای خارجی و فاقد عزم و اراده پدرش، لگام دربار را رها کرد.
پس از پایان گرفتن جنگ جهانی دوم و خروج نیروهای متفقین از ایران که حکومت توانست بر امور مسلط شود، دربار به سرعت رو به گسترش نهاد. تلاشهای مصدق در سالهای جنبش ملی (۱۳۳۰-۱۳۳۲ش) برای محدود کردن دربار در چارچوب مقرر آن، سعی کوتاه مدتی بیش نبود و پس از کودتای نظامی ۲۸ مرداد و مسلط شدن نظامیان، درباریان و وابستگان آنها بر کشور، تا انقلاب اسلامی در ۱۳۵۷ش، هیچ نیرویی قادر به مهار کردن قدرت و نفوذ لگام گسیخته خاندان و دربار ناشایستهای نبود که اساس سلسله پهلوی را تشکیل میداد.
افزایش درآمدهای نفتی، ثروتمندتر شدن دولت که بیدرنگ به قدرتمندتر شدن نیروهای نظامی میانجامید، حیطه قدرت سلطنت استبدادی را در دوره حکومت محمد رضا پهلوی به طرز بیسابقهای افزایش داد. ایران در آن سالها به حلقه مهم و امنی در سیاست بینالمللی، به پایگاه مطمئنی برای سرمایهگذاری اقتصادی و به نقطه با اهمیتی در مصرف مصنوعات و کالاهای کشورهای تولید کننده تبدیل شده بود، و از آن وضع استثنایی، قشرهای خاصی از جامعه بهرهمند میشدند؛ اما فقدان آزادیهای سیاسی، نبودن احزاب و گروههای مخالف، از میان رفتن دستههای منتقد، خاموش بودن مطبوعات و از کار افتادن همه ساز و کارهایی که باید اعماق جامعه را بکاود و درست بازبتابد، سبب شد که عدالت اجتماعی از برنامههای حکومتی بیرون بماند، نارضاییها نادیده گرفته شود و هر گونه حرکت اعتراضی با خشونت سرکوب گردد، اما در عوض فساد، بیعدالتی و بیقانونی رشد کند، در همه ارکان حکومت ریشه بدواند، نظام را همچون موریانه از درون بخورد و سرانجام پایههای سلطنت استبدادی، مطلقه و قانون گریز پهلوی را چنان سست کند که طومار این سلسله در برابر دیدگان حیرتزده قدرتمداران جهان، آن هم در کشوری که به آن جزیره ثبات و آرامش نام داده بودند، در مدت نسبتاً کوتاهی برچیده شود.