تحلیل قرآن درباره نتایج مذاکره و پذیرش خواستههای دشمن با امید حل مشکلات
به گزارش خبرگزاري رسا، موضوع مذاکره با دشمن برای کاهش مشکلات کشور یکی از موضوعاتی است که طی سالهای اخیر بحث اول رسانهها بوده و باوجود بینتیجه بودن مذاکرات قبل و خلف وعدههای متعدد آمریکا و متحدانش، اما باز هم برخی خواص تنها راه نجات کشور را مذاکره با دشمن میدانند.
حال سؤال است که آیا با مذاکره میتوانیم مشکلاتمان را حل کنیم؟ آیا دشمن با مذاکره و رسیدن به مقاصدش کوتاه میآید؟ آیا خواستههای دشمنان خصوصاً آمریکا از ما به خواستههایی، چون تعلیق فعالیتهای هستهای و موشکی ختم میشود؟ یا با تحقق این خواستهها باز هم موارد جدیدی مطرح میکنند؟
برای رسیدن به پاسخ این سؤالات به سراغ قرآن کریم رفتیم تا ببینیم نظر خداوند درباره نتایج مذاکره با دشمن چیست؟
خداوند در آیه ۱۲۰ سوره مبارکه بقره خطاب به پیامبر (ص) میفرماید: هرگز یهود و نصاری از تو راضی نمیشوند، زیرا خواسته اصلی آنها این است که کاملاً تسلیم شوی و پیرو آنها شوی و اگر چنین کنی دیگر هیچ یار و یاوری نخواهی داشت.
به این آیه توجه کنید
«وَلَنْ تَرْضَى عَنْکَ الْیَهُودَ وَلاَ النَّصَرى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُدَى وَلَئِنْ اتَّبَعْتَ أَهْوَآءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جَآءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَالَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیّ وَلاَ نَصِیرٍ»
ترجمه آیتالله مکارم شیرازی:
«هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواستههای آنها شوی و) از آیین (تحریف یافته) آنان پیروی کنی. بگو: هدایت، تنها هدایت الهی است! و اگر از هوی و هوسهای آنان پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شدی، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود.»
ماجرای این آیه به دوران تغییر قبله مسلمانان بازمیگردد هنگامی قبله مسلمانان از مسجدالاقصی به مسجدالحرام تغییر کرد بسیاری از یهودیان از این اتفاق ناراحت شدند و در واقع ناراحتی آنها از مسلمانان بیشتر شد. در این میان برخی از مسلمانان که منافعشان به خطر افتاده بود و میخواستند با یهودیان ارتباطشان حفظ شود فشارهایی بر پیامبر (ص) آوردند که قبله را به مسجدالاقصی بازگرداند.
این درخواست درحالی از سوی یهود و نصاری مطرح شد که برخی از آنها به پیامبر (ص) گفته بودند که اگر با ما توافق و صلح کنی به دین اسلام میآییم و از آنجائى که پیامبر علاقه شدیدى به ایمان آوردن آنها داشت با آنان مدارا میکرد تا اینکه خداوند این آیه را نازل کرد تا مسلمانان را از اهداف اصلی یهود و نصاری باخبر کند.
طبق این آیه خواسته آنها تغییر قبله نبود و در واقع اگر این امر هم رخ میداد باز هم آنها راضی نمیشدند و خواسته دیگری مطرح میکردند و به قدری ادامه میدادند تا مسلمانان تسلیم کامل آنها شوند.
پیش از این موضوع در ۲ آیه قبل یعنی در آیه ۱۱۸ سوره بقره خداوند به یکی دیگر از خواستههای کفار مبنی بر اینکه «چرا خدا خودش مستقیم با ما سخن نمیگوید؟» و خواسته آنها مبنی بر سخن گفتن مستقیم با خدا مطرح شده بود و اینجا هم ناراحتی آنها از تغییر قبله. در واقع آیه ۱۲۰ سوره بقره جمعبندی خداوند از خواستههای دشمنان است و در این آیه خدا آب پاکی را روی دست پیامبر (ص) میریزد که آنها هیچگاه از تو راضی نمیشوند مگر آنکه تسلیم کامل آنها شوی.
در تفسیر نور درباره این آیه آمده است:
این آیه در عین اینکه خطاب به پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله است، خطاب به همه مسلمانان در طول تاریخ نیز هست که هرگز یهود و نصارى از شما راضى نخواهند شد، مگر آنکه تسلیم بىچون و چراى آنان شوید و از اصول و ارزشهاى الهى کناره بگیرید. ولی مسلمانها باید با قاطعیّت دست رد به سینه نامحرم بزنید و بدانید تنها راه سعادت، راه وحى است نه پیروى از تمایلات این و آن.
مذاکره با آمریکا هم اتفاقی مانند صدر اسلام را برای ما رقم زده. حاصل یک دوره مذاکرات فشرده و سخت، منجر به توافقنامهای به اسم برجام شد که سران ۶ کشور بزرگ دنیا پای آن را امضا کردند، اما به محض اینکه جمهوری اسلامی به همه تعهداتش عمل کرد زیر این عهدشان زدند و طرفهای غربی خصوصاً آمریکا به هیچ کدام از تعهداتش عمل نکرد.
حال نکته عجیبتر رفتار برخی خواص داخلی است که با دیدن این همه بدعهدی باز هم دل به مذاکره خوش کردهاند و آنرا تنها راه نجات کشور میدانند.
بانگاهی به آیه ۱۲۰ سوره مبارکه بقره به عنوان یک تکلیف الهی درمییابیم که مذاکره با دشمن هیچ فایدهای برای ما نخواهد داشت این بار هم قطعاً دشمن از ما راضی نمیشود، زیرا آنچه مسلم است خواسته دشمن نه تکنولوژی هستهای است و نه فنآوریهای موشکی، بلکه خواسته دشمنان خصوصاً آمریکا و رژیم صهیونیستی نابودی کامل نظام جمهوری اسلامی اسلامی است و عمل نکردن به این تکلیف مهم الهی همان طور که در آیه هم آمده از دست دادن یاری و نصرت الهی و در نتیجه نابودی کامل است.
تنها نکتهای که باقی میماند درباره کسانی است که محاسبات محدود ذهنشان را بر تکلیف الهی برتر میدانند. این افراد یا نادانند و یا خائن./1360/