۲۷ آذر ۱۳۹۸ - ۱۴:۴۲
کد خبر: ۶۳۱۰۵۵

شوخی به وقت عصبانیت

شوخی به وقت عصبانیت
استعفای وزیر سابق بهداشت، تنها به فراموشی سپردن تجویز «خودت بمال» به‌جای رسیدگی به خواسته‌های مردم را در پی داشت و تغییری در رویکرد نمک‌پاشی بر زخم مردم عصبانی از عملکرد دولتمردان ایجاد نکرد.

به گزارش خبرگزاري رسا، پیرمردی با سیمایی درمانده و مهجور سراغ وزیر بهداشت می‌رود و از هزینه بالای فیزیوتراپی گلایه می‌کند و احتمالا خودش هم امید چندانی به آن ندارد که با صرف گلایه‌اش تغییری در هزینه‌های پزشکی کشور به ‌وجود آید اما به جای همدردی وزیر با لبخندی تمسخرآمیز مواجه شده و توصیه به «خودت بمال» می‌شود. دقیقا روی سخن با همان کلیپ چند ثانیه‌ای است که سال گذشته در فضای مجازی منتشر و باعث خشم گسترده کاربرانی شد که با چگونگی تحقیر و تمسخر یک شهروند درمانده از هزینه‌های پزشکی مواجه می‌شدند. «خودت بمال» هرچند تا مدت‌ها تبدیل به کلیدواژه‌ای برای توصیف مسؤولیت‌ناپذیری دولتمردان نسبت به وضعیت روزمره شهروندان شد اما درون خود نشان و نمادی از چگونگی عصبانی کردن مردم داشت؛ اینکه اگر توان حل مشکلی از مردم را نداریم اما چگونه می‌توانیم با پاشیدن نمک روی زخم‌شان آنها را عصبانی‌تر کرده و اصل موضوع را تبدیل به حاشیه‌ای تحقیرآمیز کنیم.

استعفای وزیر سابق بهداشت، تنها به فراموشی سپردن تجویز «خودت بمال» به‌جای رسیدگی به خواسته‌های مردم را در پی داشت و تغییری در رویکرد نمک‌پاشی بر زخم مردم عصبانی از عملکرد دولتمردان ایجاد نکرد. این روزها در میانه سخت‌ترین فشارهایی که زندگی طبقات متوسط و فرودست جامعه را به شکل غیرقابل انکاری تحت تاثیر خود قرار داده است و لزوم تزریق آرامش و اعتماد به فضای عمومی جامعه را بیش از هر زمان دیگری گوشزد می‌کند، کمتر روزی را می‌توان شاهد بود که یکی از مقامات دولتی با سخنی تامل‌برانگیز و جنجالی، گامی بلند برای عصبانی کردن مردم برندارد.

* عصبانیت به‌جای پاسخگویی

عصبانی کردن مطالبه‌گران را شاید بتوان از نخستین استراتژی‌های روانی دولت حسن روحانی از آغاز به کار این دولت دانست. روحانی بخوبی آموخته بود که چگونه پس از هر اظهارنظری که از سوی منتقدانش و در نقد یک سیاست یا مشی اجرایی صورت می‌گیرد با توهین و تمسخر منتقدان و مطالبه‌گران و عصبانی کردن آنها، زمین بازی را تغییر دهد. آغاز به کار دولت روحانی و پیگیری سیاست‌های جدید در عرصه روابط خارجی و در رأس آنها مذاکرات هسته‌ای، حلقه‌ای از منتقدان را به‌وجود آورد که معتقد به اشتباه بودن مسیر در پیش گرفته شده توسط دولت یازدهم بودند. نوع مواجهه دولت و در رأس آنها شخص رئیس‌جمهور با انتقادات اما نه در پیش گرفتن رویه‌ای «اقناعی» که پیگیری سیاستی برای عصبانی کردن منتقدان‌ بود.

لیست انبوه توهین و تمسخرهایی که رئیس‌جمهور به جای پاسخگویی به منتقدان خود به زبان آورد حتی باعث ورود رهبر حکیم انقلاب و تذکر نسبت به اصلاح ادبیات دولتمردان در مواجهه با منتقدان خود شد. منظومه ادبیات دولت در مواجهه با منتقدان خود به جایی رسید که لیست توهین‌هایش به منتقدان سیاست خارجی دولت به بیش از 40 عنوان توهین‌آمیز رسید تا به جای هرگونه پاسخگویی با بی‌سواد، عصرحجری، تازه به دوران رسیده، بیکار، بزدل، بی‌عقل، کاسب تحریم و... خواندن آنها موجب عصبانیت منتقدان شود.

* دادن نمره قبولی به خود!

آغاز دولت دوم روحانی تنها شروع مجدد یک دولت نبود، چرا که عمده سیاست‌های اقتصادی دولت از جمله در عرصه خلق نقدینگی بی‌سابقه با این آغاز به کار مجدد، نتایج خود را برجسته کرد و از همین رو هرقدر که از عمر دولت دوازدهم می‌گذرد سایه فشارهای اقتصادی بر زندگی مردم بیش از پیش سنگینی می‌کند. شروع جهش قیمت ارز از نخستین‌ ماه‌های آغاز به کار دولت دوازدهم در اواسط سال 96 و رکوردزنی آن در نیمه نخست سال 97، فراگیری رکود اقتصادی در تمام این مدت و سرانجام آزادسازی نرخ کالاها از جمله نرخ بنزین در ماه گذشته، جامعه را بیش از هر زمان دیگری در فشار اقتصادی غوطه‌ور کرد.

اما نقش دولت در میانه این فشارها چگونه تعریف شد؟ شاید «بی‌عملی» و تن دادن به اصل «هرچه بادا باد» نخستین چیزی باشد که در منظر عمومی به چشم می‌آید. اما این پایان کار نیست و براحتی می‌توان رد پای عصبانی شدن جامعه بعد از هر سخنرانی رئیس‌جمهور یا دیگر مقامات دولتی را به مشاهده نشست. تنها در 2 روز گذشته نوع مواجهه و دفاع عجیب سخنگوی دولت و معاون اول رئیس‌جمهور که به جای پذیرش قصور دولت سعی در تطهیر خود داشتند، نمونه‌های کوچکی از این نحوه عصبانی کردن جامعه محسوب می‌شود.

ربیعی که هفته گذشته مدعی شده بود هر دولتی جز دولت فعلی بر سر کار می‌آمد وضعیت مردم بدتر می‌شد، در گفت‌وگوی روز دوشنبه با خبرنگاران با دادن نمره قبولی به دولت آن هم در میان حجم گسترده اعتراضات عمومی، گفت: «دولت طی 6 سال خود کارنامه قابل قبولی از زندگی و معیشت مردم و به طور نسبی ایجاد متوسط 500 هزار شغل و قدرت خرید مردم را داشته است. چرا برخی نمی‌خواهند این عامل مهم را ببینند و آن را کتمان می‌کنند؟ چرا نمی‌خواهند تحریم و عامل تحریم و فشار زیادی که تحریم‌ها وارد کرد و مقاومتی که دولت انجام داد را ببینند؟»

اسحاق جهانگیری نیز روز گذشته در اجلاسیه دومین همایش ملی ایثار اجتماعی با در پیش گرفتن ادبیاتی طلبکارانه به جای پاسخگویی به منتقدانی که از وضعیت فعلی اقتصاد کشور گلایه دارند، گفت: «گاهی اوقات برخی در واکنش به مطالبی که درباره وضعیت اقتصاد ایران مطرح می‌شود، می‌گویند فلانی خبر ندارد که چه خبر است. در پاسخ به این افراد باید بگوییم اقتصاد ایران در حال فروپاشی بود اما سرپا ایستاد».

هرچند می‌توان ادبیات ربیعی و جهانگیری را در فضای سیاسی به‌عنوان راهکاری برای فرار به جلو توصیف کرد اما در فضای اجتماعی چنین ادبیات و اعتماد به نفسی تنها باعث افزایش دامنه و گستره عصبانیت مردمی می‌شود که در خلأ عملکرد حتی همدلی و همراهی زبانی را نیز مشاهده نمی‌کنند.

***

نمونه‌ای از اظهارات اخیر روحانی که باعث عصبانیت جامعه شد

* وسط دعوا نرخ تعیین نکنید!

شاید مهم‌ترین تلاش موفق رئیس‌جمهور در عصبانی کردن مردم را بتوان به گفت‌وگوی تلویزیونی مشهور وی در بهمن 96 نسبت داد، جایی که روحانی در پاسخ به مجری تلویزیون که علت تضاد میان وضعیت ارز در بازار با گزارشی که وی به مردم می‌داد را جویا شد و از نرخ 4750 تومانی دلار پرسید اما به ناگاه روحانی با ربط دادن این پرسش به نرخ تعیین کردن در وسط دعوا، این قیمت را از اساس تکذیب کرده و گفت: «قیمت دلار خیلی کمتر از این است، باید پایین‌تر هم بیاید. این کاری است که باید بانک مرکزی انجام دهد».

* خودم هر روز نظرسنجی می‌کنم!

شاید عجیب‌ترین سخنرانی رئیس‌جمهور که باعث عصبانیت جامعه شد را بتوان در خردادماه و ادعای عجیبش در دیدار با اصحاب رسانه دانست. روحانی گفت: «این سخن درست نیست که در روزنامه‌ها درد مردم را بگوییم تا رئیس‌جمهور بفهمد که درد مردم چقدر است! نه، رئیس‌جمهور و اعضای دولت می‌دانند. من روزانه نظرسنجی می‌کنم؛ یعنی در خیابان وقتی با ماشین می‌روم تمام چهره‌های مردم را نگاه می‌کنم؛ اینکه چند نفر لبخند دارند، چند نفر عصبانی‌اند، چند نفر قیافه‌شان گرفته است و به هر شهری و در هر جمعیتی می‌روم، خودم نظرسنجی می‌کنم و نگاه آدم‌ها را نسبت به خودم می‌بینم».

* مقصر بیکاری خودتانید!

سفر ماه گذشته روحانی به یزد و سخنان جنجالی او که تقویت‌کننده این ظن بود که این سفر آغاز فاز سخنرانی‌های انتخاباتی دولت خواهد بود، باز هم خالی از نطقی در راستای تهییج و عصبانی کردن جامعه نبود.

روحانی در جلسه شورای اداری یزد با مسؤولیت‌زدایی از دولت برای ایجاد اشتغالی که وعده‌اش را در انتخابات داده بود، گفت: «دولت نباید شغل ایجاد کند، بلکه زیرساخت‌ها را آماده می‌کند و بانک‌ها نیز تسهیلات را ارائه می‌دهند، پس اگر کسی بیکار باشد مقصر خودش است».

* خودم هم صبح فهمیدم!

آخرین ادعای روحانی که باعث عصبانیت مردم شد را می‌توان در توجیه او نسبت به عدم اقناع جامعه پیرامون‌گران شدن بنزین دانست. روحانی 10 روز بعد از گرانی نرخ سوخت گفت: «شبی که سهمیه‌بندی بنزین اجرا شد من خودم هم اطلاع نداشتم و نمی‌دانستم که اجرای این طرح این هفته است یا هفته آینده؛ چرا که به شورای امنیت کشور گفته بودم که زمان آن را به من هم حتی نگویید، چرا که به آنها گفته بودم در صداوسیما کارهای تبلیغاتی اجرای این طرح را انجام دهید و هر شبی که مناسب بود آن را اجرایی کنید. من هم مثل همه مردم ایران صبح جمعه مطلع شدم که قیمت بنزین تغییر کرده است»./1360//101/خ

ارسال نظرات