بررسی مقوله حیازدایی از منظر علوم غیرتوحیدی
اشاره: مسئله حیا را میتوان از زوایای مختلفی بررسی کرد، وقتی مبنای علوم دانشگاهی برای ما گمشده است و توانی برای جستجو نداریم و از طرفی اقتصاد آزاد، ربا و بانکداری سودمحور مسیر جامعه را به انحراف میکشاند، قطعا آلوده شدن سفره مردم به ربا اتفاقات ناگواری را به همراه خواهد آورد.
از این رو خبرنگار سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، برای بررسی بیشتر سراغ حسام الدین حائری زاده کارشناس مسائل راهبردی رفته است تا به بحث درباره تقابل یا همپوشانی فرهنگ و اقتصاد بپردازد.
رسا- با توجه به معنایی که از حیاء ارائه کردید و نسبتشناسی آن با مدرنیته، آیا شما معتقدید که فرهنگ، اقتصاد، سیاست و سایر نظامات تمدنی غرب نافی حیاء هستند. این موضوع را میتوانید کمی بازتر کنید؟ در واقع، عوامل و مقومهای بیحیایی در جامعه چه چیزهایی هستند؟
طمع حیاء زداست. هر چقدر مولفه طمع در انسان و جامعه برجسته شود و بدان دامن زده شود، حیاءزدا است و نتیجه طبیعی آن هم گسترش بیحجابی است. متاسفانه اقتصاد مدرن یا اقتصاد متعارفی که در دانشگاهها تدریس میشود، جوهرهاش بر طمع است.
همین عرضه، تقاضا و دست نامرئی بازار است که در تئوری آدام اسمیت، وجهی از اقتصاد بازار لیبرالی را شکل میدهد و مروج طمع است. در یک سوپر مارکت، چند درصد محصولات آن نیاز اساسی و طبیعی انسان است؟ شاید نیمی از محصولاتی که در یک سوپر مارکت است، نیاز غیرضرور هستند و نبودشان اتفاقی برای انسان رقم نمیزند.
سهم مهمی از توسعه اقتصادی بر گرده طمع است
مخصوصا با فرم بستهبندی و تبلیغاتی که صورت میگیرد، مولفه طمع در انسان شارژ میشود؛ بیشتر بخر تا چرخه اقتصاد کار کند! صنعت تبلیغات عموما در راستای تحریک طمع جهتگیری شده است. پس بخشی از بیحیائی در جامعه، ناشی از فرهنگ اقتصادی است. حال اگر این مولفه را از اقتصاد بگیریم، چیزی از توسعه اقتصادی باقی نمیماند. سهم مهمی از توسعه اقتصادی بر گرده همین طمع است.
اقتصادی را در نظر بگیرید این حجم از صنعت تبلیغ را نداشته باشد. چه چیزی میخواهد محرک روز به روز چرخه عرضه و تقاضا شود؟ باید برای افزایش حیا در جامعه، اقتصاد لیبرالی را کنار گذاشت. جلوتر از این حرفها، اباعبدالله(ع) در صحرای کربلا به سپاهیان عمرسعد فرمود که چرا جلوی من ایستادهاید و علیه من شمشیر کشیدهاید؟ به خاطر اینکه شکمهایتان از حرام پر شده است.
رسا- اینگونه که جا افتاده مساله حیاء و حجاب اموری فرهنگی هستند. اما با این زاویه نگاه شما ریشه این بیحیائیها و بیحجابیها را باید در اقتصاد جستوجو کرد؟
درست است. وقتی شکمها از لقمه حرام پر شدند، جامعه آنچنان بیحیا میِشود که میتواند فاجعهای مانند کربلا را به وجود آورد؛ طرف حاضر است علیه امام معصوم شمشیر بکشد، مراجع تقلید بیش از 120 بار در این دو سه سال اخیر گفتهاند بانک ربوی است. با لحنهای مختلف تذکر دادهاند که سیستم بانک ربوی است. آقایان چه کردند؟ وقتی لقمه مردم و سفره مردم آلوده به ربا شد، انتظار ندارید که با چهارتا کار فرهنگی حیاء افزایش پیدا کند؟
تنها گناهی که در قرآن تحت عنوان جنگ با خدا است، ربا میباشد. بیحیائی از این بیشتر که کسی به جنگ با خدا برود؟ خیلی از این بورژواهایی که ماشین میلیاردی سوار میشوند، صاحبان بانکهای خصوصی هستند که تا خرخره در ربا فرو رفتهاند. بچههایشان پورشهسوارند و ویلاهای آنچنانی دارند و برندها کذایی را مصرف میکنند؛ دقیقا همینها مروج طمع و در نتیجه بیحیائی در جامعه هستند.
رسا- حیاءزدایی را اگر میتوان از زاویه فرهنگ اقتصادی دید، از زاویه فرهنگ سیاسی هم میتوان آن را بررسی کرد؟
بله. وقتی در قاعده دموکراسیهای موجود، سیاستمدار باید خود را به رای مردم بگذارد، سیاست به مثابه بازاری تعریف میشود که سیاستمدار خود را در آن به مردم عرضه میکند و رای آنها را میخرد، در چنین فضایی، حیاء نمیتواند محفوظ بماند. هر کس بتواند رای مردم را بخرد پیروز میشود و مبارزهها شکل میگیرند.
این است که پول بر سیاست حکومت میکند و نتیجه آن ترامپمیشود. در دموکراسیهای دیگر وضعیتهای مشابهی وجود دارد. در مناظرههای انتخاباتی گذشته در ایران دیدهاید که عموما آن چه ذبح میشود حیاء است. یکی از عوامل بیحیائی کارزارهای انتخاباتی غلطی است که در دموکراسی تعریف شده است؛ توهینها، تخریبها، منکوب کردنهای رقبا در مناظرات و بگم بگمها و همه اینها حیاء را مخدوش میکنند و عارضه فرهنگی ایجاد میکنند. پس برای افزایش حیا در جامعه باید برای سیاست و اخلاق سیاسی جامعه فکر کرد.
رسا- علاوه بر اقتصاد و سیاست، در چه حوزههای دیگری باید ریشههای بیحیائی را پیجویی کرد؟
ببینید ما سالیانه هزاران فارغ التحصیل علوم انسانی داریم. اینها از انسان چه میفهمند؟ در علوم انسانی غربی، تعریفی که از انسان آمده، او را حیوانی مضاعف تعریف کردهاند؛ انسان حیوان ناطق، حیوان مدنیالطبع، حیوان ضاحک، حیوان باهوش، تا این اواخر که به قول ژان فرانسوا دورتیه میگویند انسان حیوان شگفتانگیز است.
در حالی که به تعبیر آیت الله جوادی آملی انسان حیّ متألّه است؛ یعنی انسان حیوان نیست، بلکه حیّ است؛ زندهای است الهی. آن چه مبنای انسانشناسی در دانشگاههای ما و علوم انسانی ماست، داروینیسم است که انسان را بر مدار طبیعت و حیوانیت تعریف میکند.
علوم غیرتوحیدی زیربنای حیازدایی در جامعه
در چهارچوب داروینیسم طبق قانون «بقاء اصلح»، جانوری باقی میماند که بتواند با محیط انطباق حاصل کند و در ستیز با بقیه جانداران بتواند در نزاع بقاء، بقاء خویش را تضمین کند. کسی که چنین تلقی از انسان داشته باشد، چیزی از حیاء در او باقی میماند. در چنین فضایی انتظار حیاء دارید؟
این علم غیرتوحیدی است که اساس حیاءزدایی است. سال 1394 در ماه مبارک رمضان رهبر انقلاب در دیدار با استادان فرمود که مبانی علوم انسانیِ غربی، غیرالهی، غیرتوحیدی و مادی است. کسی که علوم انسانی غیرتوحیدی میخواند، نمیشود انتظار داشت که حیائش زیاد شود.
وقتی شرک را در دانشگاهها تئوریزه کردیم
مبانی این علوم غیرالهی، غیرتوحیدی و مادی است. دولتهای مختلف در این زمینه اعمال کردهاند. حجم دانشجوها ابتدای دولت مهرورز نزدیک به یک میلیون و صدهزار نفر بود، آخر دولت به چهارمیلیون و چهارصد هزار نفر رسید که حدود نیمی از آنها علوم انسانی بودند.
در همان سالها، رهبر معظم انقلاب نسبت به این روند ابراز نگرانی کردند و اعتراض کردند که چرا اینقدر دانشجو به خصوص در رشتههای علوم انسانی گرفتید؟ مگر به این اندازه که دانشجو گرفتید، استاد مبرز داریم؟ یا متون مناسب داریم؟ پیش از آن، بارها تاکید کردند که کرسیهای نظریهپردازی برگزار شوند بلکه دانش متفاوت به مرور تولید شود.
اما روند کندی داشته است. مشکل مضاعف آن جاست که مدار این علوم با برند جمهوری اسلامی، امضای وزیر علوم و مسئولین جمهوری اسلامی داده میشود. آرم الله بالای آنها درج شده و مزین به حدیث اطلبوا العلم من المهد الی اللحد هستند اما نتیجه آنها حیاءزدایی است!
البته باید این را هم گفت در مقابل این همه بیحیائی، انقلاب اسلامی موفق شده اسطورههایی از حیاء در میان همین شهدا و قهرمانان ایثار و شهادت تحویل جامعه بشری دهد که استانداردی بینظیر در طول تاریخ بوده است. این نقاط مثبت را که انسان میبیند، میتوان گفت پروژه اندلسیسازی ایران اسلامی هر چند فشار زیادی را وارد کرده است، اما دچار چالشهای فراوانی شده و بارقههای امید در اصلاح، همچنان باقی است. /882/ 402/
اما مسئله علوم توحیدی و غیرتوحیدی را عمیق تر و بیشتر باز کنید
امیدوارم سوژه نابی با این عنوان بهتر و جدی تر در قالب یک پرونده کار شود