وظیفه دانشگاهیان برای رونق تولید
به گزارش خبرگزاري رسا، «امیر ذاکری» در یادداشتی نوشت: اگر دیدار مقام معظم رهبری با تولیدکنندگان را یکی از مهمترین دیدارهای ایشان برای تبیین «رونق تولید» بدانیم، جا دارد هر مخاطبی از بیانات ایشان دستورکارهایی برای خود استخراج کند. شعار سال را لازم نیست چندان بر در و دیوار نصب کنیم، باید به فراخور اندیشه خود فهمیده، به زبان خود برای یکدیگر بازگو کرده و به قدر توان برای تحققش بکوشیم.
از مخاطب دانشگاهی انتظار میرود محققانه با جوانب و ابعاد رونق تولید مواجه شود و با تولید فکر حرکت عمومی کشور به این سمت را سرعت و کیفیت بخشد. تامل در بیانات اخیر رهبری در دیدار با تولیدکنندگان، سرخطهایی را برای تحقیقات بیشتر حاصل میکند. «ایجاد باور عمومی نسبت به ارزش تولید» و «تولید را راه علاج تحریم دانستن» و بلکه «استمرار سیاست تکیه به داخل حتی پس از تحریم»، در کنار «ایجاد زنجیرههای ارزش» و «هوشمندی در تبادل فناوری بینالمللی» و «سرریز فناوریهای دفاعی به حوزه تجاری» مهمترین مسائلی است که در این نوشته مورد تامل قرار گرفته است، باشد که انگیزههای خیر و افکار کوچک بهم بپیوندد و حرکتهایی بزرگتر را برانگیزد.
چگونه میتوان قدر و منزلت تولید ثروت ملی را نزد عموم مردم ارتقا داد؟
لزوم تببین اهمیت تولید ثروت در کشور و البته در کنار آن توزیع عادلانه منابع کشور به عنوان دو ارزش بنیادین در نظام اقتصادی اسلام مورد تاکید رهبر انقلاب قرار دارد. ایشان شکل گیری بنگاههای بزرگ ثروت ساز را امری لازم دانسته و این بنگاهها را فرماندهان و پیشروان خط مقدم قلمداد میکنند. برای اینکه ذهن مخاطب به فضای جهاد نزدیک شود اضافه میکنند که امروزه میدان رقابت میان کشورهای مختلف چیزی از یک میدان جنگ اقتصادی کم ندارد و البته این جنگ در خصوص کشور ما و با اعمال تحریمهای وسیع، صورتی جنایت آلود و کینه توزانه به خود گرفته است و باید ماهیت آن را بیشتر شناخت؛ از جمله باید به شرکتهایی که با تامین نیازهای مردم و ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی کشور در خط مقدم این نبرد قرار دارند، کمک نمود. یک کمک مهم، ایجاد ارزش و جایگاه شایسته در باور عمومی مردم برای تلاش اقتصادی و تولید ثروت ملی است.
روشهای مصون سازی اقتصاد کشور در برابر تحریم چیست؟
رهبری مصون سازی اقتصاد کشور در برابر تحریم را مهمترین روش مقابله با تحریم میدانند که نه به عنوان یک برنامه مقطعی و واکنشی بلکه به عنوان یک راهبرد فعالانه و پیشدستانه باید تبیین و پیگیری شود. یکی از رویکردهای مهم در این میان، کاهش وابستگی بودجه به نفت و تبدیل کردن اقتصاد کشور به اقتصادی چندمحصولی و متکی بر سرمایههای انسانی است. جامعترین طرح و چارچوب برای مصون سازی اقتصاد در برابر تحریم، همان سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که البته باید با تدوین برنامههای اجرایی مختلف و پایش دقیق و مستمر نتایج همراه شود تا مثمر ثمر واقع شود.
در این میان ترس از تحریم آغاز شکست است و در مقابل افزایش قدرت ملی با تکیه بر توان داخل، شاه کلید بی اثر کردن تحریم. این همان اثری است که ریچارد نفیو یکی از طراحان کلیدی تحریمها علیه ایران در دولت اوباما از آن در کتاب هنر تحریمها به دوگانه استقامت-درد تعبیر میکند و تصریح میکند دردی که میتوان بر کشور تحریم شده با هدف تغییر رفتار وارد نمود، تابعی از استقامت آن کشور است و استحکام و آسیب ناپذیری یک کشور انگیزه و عزم کشور تحریم کننده را برای تحریم از بین می برد و به تدریج آن را از پیگیری و پرداخت هزینه برای تداوم تحریمها منصرف میکند.
سیاست تکیه به داخل در شرایط تحریم چگونه میتواند پس از تحریم با قوت استمرار پیدا کند؟
استفاده از توان داخل در شرایط تحریم تقریبا تنها انتخاب است، ولی استمرار آن پس از گذر از تحریم میتواند بهترین انتخاب باشد. یکی از سوالات نظری مهم این خواهد بود که با توجه به اینکه طبق تجربه برخی کشورها سیاستهای جایگزینی واردات و تامین داخلی نیازها، با مشکل بهرهوری کم ناشی از حمایتهای دولتی و رقابتی نشدن اقتصاد و عدم انتشار فناوریهای نوین و در نتیجه کاهش رقابت پذیری صنایع در عرصه صادرات توام میشود، چگونه میتوان این پیامدها و مشکلات را کاهش داد.
کاهش این پیامدها مقدمه مهمی برای این است که در شرایط پس از تحریم کشور از اتکا به توان داخل سست نشود و در عین حال برای دستیابی به رقابت پذیری صادراتی وارد همکاریهای سازنده با کشورهای مختلف و شرکتهای بزرگ و موفق آنها شود. البته دلیل محکمی بر اینکه «درونگرایی اقتصاد» یا اتکا به داخل که مورد تاکید رهبر انقلاب است را همان سیاست جایگزینی واردات بدانیم، نداریم. چه اینکه روشن است در بیان ایشان درونگرایی آمیخته است با اتکا به سرمایههای انسانی کشور یعنی نیروی جوان، تحصیلکرده و با انگیزههای متعالی و در واقع درون مایه مهمی است برای یک اقتصاد شکوفا و مولد.
نقشه راه ایجاد زنجیره ارزشهای تخصّصی در کشور چگونه باید تدوین و اجرایی شود؟
رهبری زنجیرههای ارزش را به درستی شامل حلقههای بهم پیوسته از تولید علم، فنّاوری، طرّاحی و مهندسی گرفته تا ساخت تجهیزات و ماشینآلات و تأمین موادّ اولیّه و در نهایت تولید محصول، بازاریابی و توزیع معرفی میکنند. واقعیت این است که در کشور شکافهای آزاردهندهای میان دانشگاه و صنعت از سویی و از سوی دیگر میان صنایع پایه و اساسی مانند فولاد و پتروشیمی و تامینکنندگان قطعات و ماشینآلات و مواد کلیدی مورد نیاز آنها و همچنین صنایع پایین دستی آنها وجود که باید در قالب تکمیل زنجیرههای ارزش راهبردی این فاصلهها تحلیل و چاره اندیشی شود. به تعبیر شاخص پیچیدگی اقتصادی، جنگل اقتصاد کشور باید آنقدر درهم تنیده باشد تا بازیگران اقتصادی و فناوری بتوانند در میان درختهای آن که همان بخشهای اقتصادی فعال هستند، تحرک لازم را داشته باشند و از فرصتهای موجود بهره برده و قلمروهای جدید را نیز کشف کنند.
تبادل فناوری در عرصه تجارت خارجی چگونه میتواند ضامن منافع کشور باشد؟
تبادل آگاهانه و هدفمند فناوری هم شامل بر جدیت در انتقال فناوری از سایر کشورها و همراه کردن آن با توسعه فناوری داخلی است و هم ارزیابی هوشمندانه صادرات فناوری. تجربه عدم موفقیت نسبی کشور در انتقال فناوریهای پایه و اساسی (مانند نفت و پتروشیمی و خودرو) از طریق مبادلات خارجی، دستمایه تذکر رهبری قرار گرفته است و البته باید از زوایای مختلفی مورد مطالعه قرار گیرد. قطعا خوش بینی به اینکه طرف خارجی حاضر به انتقال فناوری است، خطاست.
جالب اینکه وقتی این خطا با سهل انگاری در برنامهریزی، سازماندهی شرکتها و نهادهای داخلی که روبری طرف خارجی قرار میگیرند و جدیت و استمرار در پیگیری طرح تا حصول نتایج مورد انتظار همراه میشود، منافع بدست آمده را به حداقل میرساند. همچنین رهبری اشاره لطیف و کنایه غیرمستقیمی به صادرات فناوری از کشور (در حوزه فناوریهای جدید یا دانش بنیان) میکنند، آنجا که بیان میکنند دیگران حاضر به صادرات فناوری نیستند و اگر شرکتهای ما میکنند خوشا به کرمشان! موضوع صادرات فناوری به نوبه خود قابل مطالعه است، از طرفی دستیابی به فناوریهای جدیدی که مشتریان خارجی حاضرند بابت خرید آنها از طرفهای ایرانی هزینه کنند، نشان از ظرفیتهای خوب داخلی در میان شرکتهای دانش بنیان دارد.
ولی از سوی دیگر، صادرات فناوری، در جایی که امکان صادرات محصول و خدمات باشد، انتخاب هوشمندانه نیست. از آنجاکه خیلی اوقات زیرساختهای نهادی برای تولید، فروش و صادرات محصول در کشور فراهم نیست، شرکتهای دانش بنیان در کنار فروش محصول و گاه حتی به جای آن، حاضر به صادرات فناوری خود هم میشوند. خصوصا که در فضای جدید کسب و کار بینالمللی، ایده و فناوری هم مانند خود صاحب ایده متحرک است و فقط با فراهم کردن زیرساختهای رشد و توسعه میتوان آن را جذب نمود و نگاه داشت.
چه مدلهایی برای انتقال و سرریز فناوری از حوزه نظامی به تجاری قابل استفاده است؟
همانطور که رهبری فرمودند در حوزه دانشی و نیروی انسانی متخصص کمبودی برای دستیابی به فناوریهای مورد نیاز کشور وجود ندارد، چه اینکه در فناوریهای بسیار پیچیده همچون هستهای و دفاعی توفیقات جدی بدست آمده است. ولی به نظر میرسد در زیرساختهای نهادی و سازمانی و مدیریتی فاقد مدلها و ساختارهای لازم برای ایجاد همکاری گسترده میان حوزههای دفاعی و صنعتی هستیم. این همکاریها سبب خواهد شد تا سرریز فناوری صورت گیرد و به تعبیری دانش فنی زاییده شده در بستر صنایع دفاعی، در بستر تجاری و رقابتی هم جریان پیدا کند تا بتواند به تدریج شکل و شمایل لازم برای حضور در این فضای متفاوت با مولفههای متفاوت را پیدا کند و منشا تولید و رشد اقتصادی قرار گیرد. /1360//101/خ