اجازه نمیدهیم جنایات منافقین فراموش شود
شاید خیلیها شهادت رئیسجمهور و نخستوزیر وقت را به یاد داشته باشند، اما اغلب مردم از نامگذاری این روز به چنین عنوانی بیخبرند.
به گزارش خبرگزاری رسا، هشتم شهریورماه ۱۳۶۰، سالروز شهادت محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر، به عنوان «روز ملی مبارزه با تروریسم» نامگذاری شده است. شاید خیلیها شهادت رئیسجمهور و نخستوزیر وقت را به یاد داشته باشند، اما اغلب مردم از نامگذاری این روز به چنین عنوانی بیخبرند. ملت ایران با حدود ۱۷ هزار شهید ترور، یکی از قربانیان اصلی تروریسم در جهان به شمار میرود؛ ملتی که هماکنون نیز هرازگاهی طعم تلخ تروریسم را میچشد و نظیر آنچه سال گذشته در مراسم رژه اهواز رخ داد، به آمار شهدایش میافزاید. بنیاد هابیلیان که متشکل از فرزندان و خانوادههای قربانی تروریسم است، سازمانی مردمنهاد به شمار میرود که سعی دارد به تبیین پرونده تروریسم در ایران بپردازد. به مناسبت روز ملی مبارزه با تروریسم با سیدمحمدجواد هاشمینژاد، فرزند آیتالله شهید هاشمینژاد و دبیرکل بنیاد هابیلیان گفتوگویی انجام دادیم تا از فعالیتهای این بنیاد بیشتر بدانیم.
عموم مردم شاید خیلی با بنیاد هابیلیان و اهدافش آشنایی نداشته باشند؛ هابیلیان چه اهدافی دارند و اصلاً ماهیت اعضای این سازمان چیست؟
اعضای بنیاد هابیلیان از فرزندان و بستگان درجه یک شهدای ترور هستند. این خانوادهها بهتر از هرکسی میتوانند به تبیین پرونده تروریسم در ایران بپردازند. از آنجایی که کشور ما از جانب تروریسم خسارتهای زیادی دیده و همواره مظلوم واقع شده است، از سال ۸۴ بنده به اتفاق تعدادی از خانوادههای شهدای ترور تصمیم گرفتیم یک سازمان مردمنهاد تأسیس کنیم تا در راه مبارزه با تروریسم و شناساندن ابعاد و دامنه اقدامات و جنایتهای منافقین و دیگر گروههای تروریستی به ملت ایران و سایر ملتهای جهان تلاش کنیم. هدف ما گشودن پروندههای حقوقی علیه منافقین و زنده نگهداشتن یاد و نام شهدا و جانبازان عزیز ترور است.
عموم مردم شاید خیلی با بنیاد هابیلیان و اهدافش آشنایی نداشته باشند؛ هابیلیان چه اهدافی دارند و اصلاً ماهیت اعضای این سازمان چیست؟
اعضای بنیاد هابیلیان از فرزندان و بستگان درجه یک شهدای ترور هستند. این خانوادهها بهتر از هرکسی میتوانند به تبیین پرونده تروریسم در ایران بپردازند. از آنجایی که کشور ما از جانب تروریسم خسارتهای زیادی دیده و همواره مظلوم واقع شده است، از سال ۸۴ بنده به اتفاق تعدادی از خانوادههای شهدای ترور تصمیم گرفتیم یک سازمان مردمنهاد تأسیس کنیم تا در راه مبارزه با تروریسم و شناساندن ابعاد و دامنه اقدامات و جنایتهای منافقین و دیگر گروههای تروریستی به ملت ایران و سایر ملتهای جهان تلاش کنیم. هدف ما گشودن پروندههای حقوقی علیه منافقین و زنده نگهداشتن یاد و نام شهدا و جانبازان عزیز ترور است.
بنیاد هابیلیان چه تعداد عضو دارد؟
به صورت تشکیلاتی این بنیاد دارای تعدادی اعضای هیئت مدیره و نیروهای فعال است، اما با توجه به ماهیت مردمی آن، هرکسی که از تروریسم ضربه خورده باشد عضو ما به شمار میرود. با چنین نگاهی حداقل خانواده ۱۷ هزار شهید ترور از اعضای بنیاد هابیلیان هستند.
سؤالی که همیشه ذهن خود من را درگیر میکرد این بود که آیا ویژگی خاصی برای تروریسم در ایران نسبت به دیگر کشورهای قربانی این پدیده شوم وجود دارد؟
ایران یکی از معدود کشورهایی است که طی چند ماه چندین نفر از مسئولان ردهبالایش در کنار صدها نفر از مردم عادی ترور شدند و به شهادت رسیدند. همان سال ۶۰ که بحث ترورهای سازمان نفاق داغ شد، ما یک رئیسجمهور، یک نخست وزیر، رئیس دیوان عالی کشور، چند نماینده مجلس، چندین قاضی و... را در جریان ترور از دست دادیم که از این حیث شاید در تمام جهان، ایران جایگاه خاصی داشته باشد.
نکته مهمتر اینکه اغلب گروههای تروریستی که مردم بیگناه ایران را به خاک و خون کشیدند، اکنون مورد حمایت علنی قدرتهای بزرگ قرار دارند. این دولتها حتی سعی میکنند از برخی گروههای تروریستی ضدملت ایران چهرهای مردمی و مظلوم بسازند! همانها که دم از حقوق بشر میزنند، نه تنها در مقابل این جنایتها ساکت هستند بلکه ما را هم به دفاع از تروریسم متهم میکنند.
از گروهک منافقین گرفته تا دیگر گروهکها، خیلی از آنها در کشورهای اروپایی دفاتر رسمی دارند. اگر به سایر کشورها نگاه کنیم، معدود گروه تروریستی را میتوانیم پیدا کنیم که در کشوری صاحب دفتر باشد. مثلاً گروه طالبان در کشور قطر دفتر رسمی دارد که آن هم شرایط امروز طالبان با سالهای قبلش متفاوت است.
اما نگاه کنید کشورهای بهاصطلاح متمدن غربی در مورد ایران چگونه رفتار میکنند؛ همین سال گذشته که ماجرای حمله تروریستی اهواز پیش آمد، سخنگوی گروهک تروریستی الاحوازیه خیلی راحت با شبکههای بینالمللی مصاحبه کرد و مسئولیت این جنایت را برعهده گرفت. جالب است دفتر این گروه در همان کشورهای اروپایی بود که وزیران خارجهشان این اقدام تروریستی را محکوم کردند! اما هیچکدام نخواستند عملاً برخوردی با این گروه تروریستی انجام بدهند. یا سازمان منافقین سالهاست در کشورهای غربی رسماً و علناً فعالیت میکنند و کسی با آنها برخوردی صورت نمیدهد.
الان خیلی از جوانهای نسل حاضر از فضای وحشتی که ترورهای اوایل دهه ۶۰ در جامعه ایجاد کرده بود، خبر ندارند. برای آگاهی این نسل از جنایتهای منافقین یا سایر گروهکها چه کاری انجام دادهاید؟
نکته حائز اهمیت درخصوص اقدامات منافقان یا سایر گروههای تروریستی این است که آنها میخواهند هم اعمال کثیف خودشان را انجام بدهند و هم این جنایتها به فراموشی سپرده شوند. حضرت آقا هم چند سال پیش گوشزد کردند که در این خصوص ما غفلت داشتیم. باید اذعان کنیم که به اندازه ابعاد خسارتهایی که تروریسم بر پیکر ملت ایران وارد کرده است، نتوانستهایم روشنگری و عمق این فجایع را بهخوبی معرفی کنیم، اما به اندازه خودمان تلاشهایی انجام دادهایم.
از راهاندازی سایت گرفته تا برگزاری همایشها و کنگره بینالمللی ۱۷ هزار شهید ترور تا چاپ کتاب و ورود به بحث فیلمسازی و انتشار کلیپهایی در فضای مجازی و... اقداماتی است که بنیاد هابیلیان انجام داده است. امسال در بحث عملیات مرصاد فعالیت خوبی داشتیم. چند روز به مناطق عملیاتی مرصاد رفتیم و کارهای میدانی انجام دادیم.
به جرئت میتوانم بگویم الان هر محقق یا فیلمسازی که بخواهد درخصوص تروریسم در ایران کار انجام بدهد، از منابع ما استفاده میکند. یا مستقیم به ما مراجعه میکند یا غیرمستقیم از آثار ما بهره میبرد. شکر خدا در چند سال اخیر هم کارهای قوی و خوبی در این خصوص تولید شده است. مثل فیلم «ماجرای نیمروز» که مورد استقبال عموم مردم قرار گرفت.
در فضای بینالمللی چه فعالیتهایی انجام میدهید؟
ما از همان زمانی که کارمان را با راهاندازی سایت شروع کردیم، مطالب آن را به سه زبان انگلیسی و فارسی و عربی بارگذاری کردیم. بعدها که منافقین به آلبانی رفتند، زبان این کشور را هم به آن افزودیم. یکی از عمدهترین فعالیتهای ما در عرصه بینالمللی ارتباطگیری با کسانی است که از سر جهل یا ناآگاهی با سازمان نفاق یا سایر گروههای تروریستی همراهی میکنند. ارتباطگیری با شخصیتهای بینالمللی از رویکردهای اصلی ما در این خصوص است.
تلاش داریم با این چهرهها ارتباط داشته باشیم و جنایتهای تروریستی در ایران را بازتاب بدهیم. تاکنون نمایشگاههایی را در چند کشور از جمله عراق برگزار کردهایم. بعد از سقوط صدام زمانی که منافقین همچنان در خاک عراق بودند، ملاقات بسیاری با شخصیتها و گروههای مختلف عراقی با گرایشهای مختلف داشتیم که میتوانم بگویم مجموع چنین اقداماتی در کنار تلاش سایر نهادها، باعث اخراج منافقین از خاک عراق شد.
گویا کشور ما ۱۷ هزار شهید ترور داده است؛ آمار تفکیکی این شهدا وجود دارد؟
بله وجود دارد. همین آمار ۱۷ هزار شهید ترور را هم بنیاد هابیلیان به ثبت رسمی رسانده است؛ هم در داخل کشور و هم در خارج از کشور. ما اسامی این ۱۷ هزار نفر را به صورت تفکیکشده در اختیار داریم. حتی شهدای هر استان تفکیک شده است و اسامیشان در سایتمان وجود دارد. اقدام خوبی که در این خصوص انجام گرفته، برگزاری همایش شهدای هر استان به صورت مجزاست.
مثلاً همایش ۱۸۷۰ شهید استان کردستان را برگزار کردیم، یا همایش شهدای بابل و... که انشاءالله در سایر استانها هم نظیر چنین همایشهایی برگزار خواهند شد تا جوانها و مردم سراسر کشورمان علاوه بر آشنایی با کلیت جنایت منافقین در تمام کشور، با شهدای ترور استان خودشان هم آشنا شوند.
اگر میشود از آثار شاخصی که تولید کردهاید نام ببرید.
همان لیست ۱۷ هزار شهید ترور یکی از کارهای شاخص بنیاد هابیلیان است. جمعآوری اسناد و اظهارنظرها و مدارک بینالمللی در مورد وقوع حوادث تروریستی در ایران نظیر گزارشی که مؤسسه رمز به سفارش پنتاگون انجام داده بود یا گزارش دیدهبان حقوق بشر و گزارش سال ۱۹۹۷ وزارت خارجه امریکا در مورد منافقین ازجمله مواردی هستند که آنها را به صورت کتاب و به زبانهای مختلف چاپ و عرضه کردهایم. در دیدار با گزارشگر دیدهبان حقوق بشر در سال ۹۰ او پذیرفت که کشور ما از قربانیان تروریسم در جهان است.
گفتوگوی ما به مناسبت روز هشتم شهریورماه سالروز شهادت رجایی و باهنر که به نام روز ملی مبارزه با تروریسم نامگذاری شده است انجام میشود؛ برای این روز چه برنامههایی دارید؟
ما از چند سال پیش برای زنده نگهداشتن این روز و بازتاب آن در فضای عمومی کشور اقداماتی انجام دادهایم. متأسفانه روز ملی مبارزه با تروریسم چندان جدی گرفته نشده است. در همین خصوص در سالهای گذشته چند کنگره برگزار کردیم و در نشستهای تخصصی، دیدگاههای اساتید را جمعآوری کردهایم. امسال هم برنامههایی داریم که انشاءالله جزئیات آن اعلام میشود.
خود شما فرزند شهید ترور آیتالله هاشمینژاد هستید؛ آن زمان چند سال داشتید و این اتفاق چه خاطراتی را در ذهن شما تداعی میکند؟
من آن زمان ۱۶ سال داشتم. وقتی خبر ترور شهید هاشمینژاد را شنیدم، سریع خودم را به محل رساندم. یک سالن تقریباً باریکی بود که وقتی پلهها را بالا میرفتم، احساس میکردم دارم روی تکههای تن بابا راه میروم. یادآوری آن صحنه همیشه برایم دردآور است. خیلی از فرزندان و خانواده شهدای ترور چنین صحنههای تخیلی را تجربه کردهاند.
شما در بنیاد هابیلیان با ماجرای ترور خیلی از شهدا آشنا شدهاید؛ کدامیک از این موارد برای شخص شما جانسوزتر بوده است؟
موارد یکی، دو تا نیستند. جنایت منافقین و گروهکها بسیار خونین و ناجوانمردانه صورت میگرفت و اکنون هم اگر فرصتی به دست آورند، به همین شکل جنایتهایشان را دنبال میکنند. ترور چهار امام جمعه و همچنین پدرم شهید هاشمینژاد به شیوه انتحاری بود که ابدان این عزیزان تکهتکه شد.
یا شهید فاطمه طالقانی کودکی خردسال بود که در یک کانکس زندهزنده توسط عوامل نفاق سوزانده شد. اخیراً هم که به اسلامآباد رفته بودیم، با ابعاد دیگری از جنایات منافقین آشنا شدیم.
این شهر هنگام عملیات مرصاد حدود ۲۴ ساعت در تصرف منافقین بود. آنها در بیمارستان امام خمینی اسلامآباد افراد بیمار را از تخت بیمارستان پایین آورده و با گذاشتن چند الوار دورتادورشان، آنها را زنده در مقابل چشم مردم به آتش کشیده بودند. اینها سند روسیاهی این گروهک و خصوصاً دولتهایی است که از چنین جنایتکارانی دفاع میکنند./1360//101/خ
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات