کار زشت یاد بچهها ندهید!
باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا، علی ابراهیمپور
تا بوده، در دوران کودکی پدر و مادرهایمان به ما یاد میدادند وقتی میرویم مهمانی، احترام صاحبخانه را نگه داریم. مثلا چیزی از او نخواهیم که نداشته باشد یا اگر عیب و ایراد یا کموکاستی بود، به رخ صاحبخانه نکشیم. اگر در عالم بچگی از روی سادگی، چنین کاری میکردیم، همانجا سریع با چشمغره و لبودهان گاز گرفتن تذکرمان میدادند و برایمان خطونشان میکشیدند.
حالا نمیدانم چه دری به تخته خورده که قواعد روابط اجتماعی عوض شده که صداوسیما رسما با تبلیغات تلویزیونیاش، برای کودکان، برعکس رفتارسازی میکند: بچه رسما آبروی صاحبخانه را جلوی جمع میبرد و نهتنها از چشمغرههای پدرومادر خبری نیست، بلکه، با نگاه تاییدآمیز به هم، این را پیروزی خانوادگی قلمداد میکنند!
در یکی از تبلیغات مایعظرفشویی دورتو، دو خانواده دوست که هرکدام یک دختربچه دارند، به خانه هم مهمانی میروند. بچه مهمان با هدف ضایعکردن بچه صاحبخانه، با حدسزدن ناهار امروزشان، بودادن ظرفها را به رخشان میکشد و درنتیجه عرق شرم را روی صاحبخانه مینشاند. این پیام بازرگانی، به صراحت این شرمندگی را نشان میدهد و بلافاصله در پلانبعدی، والدین مهمان به هم نگاه میکنند و به نشانه پیروزی، سرشان را تکان میدهند!
در سکانس بعدی، جای مهمان و میزبان عوض میشود. این بار بچه مهمان به تلافی دفعه پیش میکوشد ظرف را بو کند، ولی میبیند ظرف بویی نمیدهد در حالی که ناهار ماهی داشتهاند که اتفاقا غذای خیلی بوداری هم هست! در سکانس پایانی هم در فروشگاه، برای حل این مشکل، زن خانواده پیروز، مایعظرفشویی دورتو را به خانواده ضایعشده معرفی میکند.
این تبلیغات، پر است از مشکلات قانونی و فرهنگی:
اولا، واقعا تجربه روزمره ما در استفاده از مایعظرفشوییهای مختلف، اینطور نبوده و نیست که ظرف را بودار تحویل ما بدهد؛ این تبلیغات بر روی ویژگی غیرقابل اثبات و فاقد مستندات در مقایسه با محصولات مشابه مانور میدهد. طبق اصل9 قانون تبلیغات بازرگانی صداوسیما، «در آگهی یک کالا و یا خدمت خاص نباید تلویحاً و یا تصریحا کالا و خدمت مشابه دیگری نفی شود و یا تلاش شود که موضوع آگهی در مقایسه با دیگر کالاها و خدمات اثبات شود.»
ثانیا، این تبلیغ از کودکان استفاده ابزاری میکند و این خلاف قانون است. طبق اصل78 قوانین تبلیغات بازرگانی، «از کودکان نباید برای معرفی کالا و خدماتی استفاده شود که از آنها انتظار نمیرود خود مصرفکننده آن کالا و یا خدمات باشند و یا آن را بخرند».
ثالثا، مشکل بزرگ و اصلی این آگهی، ضدفرهنگی بودن آن است. «بچهها میبینند و یاد میگیرند»؛ همانطور که بچه مهمان درون آگهی دید و یاد گرفت و تکرار کرد. این را هم اتفاقا قانون تبلیغات صداوسیما اشاره کرده. طبق اصل 64 این قانون، «آگهی نباید موجب بدآموزی کودکان شود.»
آگهیهای تلویزیونی، گاه از فیلم و سریال بیشتر اثرگذارند. دلیل اصلی این تاثیر، «تکرار» مداوم است. آگهی هزاران بار در شبکههای مختلف و در زمانهای متنوع پخش میشود و بیش از همه کودکان میبینند و یاد میگیرند.
همین تک آگهی میتواند کار را به جایی برساند که وقتی به خانه اقوام و آشنایان مهمانی میرویم، بچههای خردسال قبل از هرکار ظرفها را بو بکشند و بودادن و ندادنش را با صدای بلند اعلام کنند. حتی تصورش هم ناخوشآیند است!
این بلایی است که صداوسیما با عدم نظارت درست قانونی و فرهنگی بر محتوای تبلیغات، به صورت نرم بر سر مردم میآورد./918/ی702/س
راستی، نام بردن از محصولی که مورد انتقاد قرار گرفته است، خود تبلیغی دیگر برای آن محصول است.
با تشکر!