۱۸ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۰
کد خبر: ۶۱۶۱۵۸

جریان شناسی تقریب و وحدت در قم

جریان شناسی تقریب و وحدت در قم
بر اساس متون دینی و تاریخی، اندیشه وحدت و تقریب، سابقهای دیرینه دارد و همواره قرآن مجید مسلمانان را به «اعتصام به حبل الله» و «عدم تفرقه» در بین خودشان، تشویق نموده است.
به گزارش خبرگزاری رسا، بر اساس متون دینی وتاریخی، اندیشه وحدت و تقریب، سابق‌های دیرینه دارد و همواره قرآن مجید مسلمانان را به «اعتصام به حبل الله» و «عدم تفرقه» در بین خودشان، تشویق نموده است. پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) و ایجاد اختلافات سیاسی وعقیدتی وپیدایش مذاهب فقهی در اسلام، متأسفانه سرنوشت جامعه اسلامی با تشتت وتفرقه پیوند خورد و دشمنان اسلام از جمله، یهودیان ومسیحیان نیز به این اختلافات دامن زدند تا بلکه بتوانند حرکت پیشتاز اسلامی را متوقف سازند. اما در همان دوران نخستین، و با نشـر معارف اسلامی توسط امامان شیعه، تأثیر توطئه دشمنان کمرنگ شد. به ویژه که بعضی از رهبران و امامان اهلسنت، مانند، ابوحنیفه و انس بن مالک رسماً در مجلس درس امام صادق (ع) شرکت می‌کردند، ویا به بیان فضائل آنان می‌پرداختند که این خود، بیانگر این حقیقت است که نه تنها علمای فریقین، بلکه حتی ائمه مسلمین، علیرغم تعصب‌های جاهلی حاکم بر جامعه عرب آن روز و مشکلات عدید‌های که بر سر راه بود، به طور عملی در ایجاد وحدت و تقریب کوشا بودند؛ و همچنین در قرون اخیر و از زمان حرکت وحدت طلبانه نادرشاه افشار و تشکیل مؤتمره نجف، شخصیت‌های برجست‌های در جهان اسلام، اعم از شیعه و سنی، در این راستا گام برداشته‌اند که در سده‌های اخیر، سید جمال الدین اسدآبادی و شاگردش شیخ محمد عبده در طلیعه آن‌ها قرار دارند. پس از این دو شخصیت برجسته و تأثیرگذار، تربیت یافتگان آن‌ها در مصر و عراق و ایران و مغرب عربی و شامات به حرکت تقریب بین مذاهب اسلامی ادامه دادند.

از آن جمله، آیت الله بروجردی بزرگترین مرجع برجسته جهان تشیع از عالمان بزرگی بود که همواره موضوع وحدت مسلمانان و تقریب مذاهب اسلامی را در کانون توجه خود داشت. ملاحظه اوضاع نابسامان مسلمانان، سیطره کفار بر کشور‌های اسلامی و غلبه روحیه عداوت و بدبینی بین مسلمانان، مهمترین مسایلی بودند که عزم وی را برای وحدت و همدلی بین مسلمانان راسخ‌تر نمود. وسعت اطلاعات این مرجع نو اندیش از منابع حدیثی، فقهی، رجالی و تاریخ اهل سنت، در کنار اشراف کاملش به منابع شیعی، به وی چنان قدرتی داده بود، که میتوانست تشابهات و تفاوت‌های بین مذاهب را تحلیل کرده و اندیشه تقریب مذاهب را تا جایی که اصول و مبانی آن مذاهب اجازه میداد، پیش ببرد. حمایت مادی و معنوی مستمر آیت الله بروجردی از دار التقریب مصـر، نشانگر اهتمام وی به وحدت و انسجام مسلمانان بود، و شاید در میان مراجع شیعی کسی را نتوان یافت که به پایه او در راه تقریب بین مذاهب اسلامی کوشیده باشد.

اما به نظر می‌رسد با وفات آن مرجع بزرگ شیعه درسال ۱۳۴۰ ش، جریان تقریب وفعالیت‌های پیرامون آن در جهان تشیع و بهطور خاص در حوزه علمیه قم برای سال‌های متمادی روند رو به رشد خود را از دست داد و حتی در برخی از سطوح در هاله‌ای از ابهام قرار گرفت و تاسال ۱۳۶۰ ش، که اولین گنکره بین المللی وحدت برگزار شد، دوره‌ای از فترت را پشت سر گذاشت.

این مقاله در پاسخ به چگونگی داستان تقریب ومسئله وحدت مسلمین در حوزه علمیه قم پس از وفات آیت الله بروجردی در سه سطح مرجعیت، دانش آموختگان آن و مؤسسات فرهنگی ومذهبی آن در داخل وخارج از ایران و راهکار‌ها و موانع آن می‌پردازد.

جریان‌های فکری حوزوی پیرامون تقریب و وحدت پس از وفات بروجردی

بدون تردید در تاریخ معاصر جهان اسلام، آیت الله بروجردی بنیانگذار تعامل جامعه شیعی با مراکز علمی اهل سنت در غالب ارتباطات نهادی و سازمانی بین آن‌ها بوده است. بطوری که مراودات اوبا شیخ عبدالمجید سلیم و شلتوت، از رؤسای الازهر، دریچه جدیدی را در مناسبات علمی هر دو جامعه شیعی و سنی گشود.

اقدامات اساسی بروجردی، در حوزه علمیه قم برای جلوگیری از گسترش دامنه اختلافات بین شیعیان و اهل تسنن، با تدریس «فقه مقارن» و تدوین کتاب «جامع الاحادیث الفقهیه» که علاوهبر نقل احادیث ائمه اطهار به روایات ائمه اهل سنت نیز می‌پرداخت و توزیع کتب فقهی شیعه بین علماء اهل سنت و سیره عملی وی در جلوگیری از اهانت به مقدسات اهل سنت تا جائیکه آنرا حرام میشمرد و گزارش‌های مستند دیگر در این زمینه، گام‌های مثبت و عملی آن مرجع برای وحدت و تقریب مذاهب اسلامی بود. وی با حمایت از دارالتقریب در مصر و اعزام شیخ محمدتقی قمی به عنوان نماینده جامعه شیعه به آن دیار، اندیشه همگرایی مذهبی را در قالب‌های نهادینه جست وجو کرد و باعث نشر برخی از آثار شیعی در مصر و نیز فتوای معروف شلتوت در رسمیت شیعه امامیه در کنار مذاهب چهارگانه اهل سنت انجامید. اما پس از وفات وی، مخالفان و موافقان با این حرکت در حوزه علمیه قم، در دو جبهه متضاد در مقابل یک دیگر صف آرایی کردند؛ و در مجموع به جریان‌های فکری و فرهنگی ذیل انجامید.

۱. مخالفین تقریب

گروهی که نگاهی منفی نسبت به موضوع داشته و اعتقادشان بر این بود که هیچ نقطهی مشترکی میان شیعه و سنی وجود ندارد و همه چیز این دو مذهب در تمام ابعاد با همدیگر فرق می‌کند؛ بنابراین هیچ امکان و دلیلی برای وحدت به چشم نمی‌خورد؛ و با مرگ آیت الله بروجردی در سال ۱۳۴۰ ش، آنان در داخل وخارج ایران دست بکار شدند تا مانع از به بار نشستن این نهال نورس شوند.

صاحبان این تفکر، که شماری از ولایت سنجان و ولایت شعاران بودند. اگر چه در سال‌های اولیه از مرگ بروجردی در اقلیّت قرار داشتند، اما با گذشت زمان، این فکر گسترش یافت و همه کسانی را که به مخالفت با این تفکر گام بر میداشتند و در راه تقریب شیعه وسنی تلاش میکردند را به سنیگری و وهابیگری متهم میکردند؛ و در اینمیان تلاش‌ها و اقدامات انجمن حجتیه «که یکی از اهداف آن مسأله اهل تسنن و ایجاد دافعه در مقابل آنان بود» از دیگر گروه‌های مخالف، چشم نواز‌تر بود. اما از آنجا که نویسنده مقاله به دنبال مباحث ایجابی در موضوع است از توضیح بیشتر در این زمینه صرفنظر می‌گردد.

۲. موافقان تقریب

این گروه شامل اندیشمندانی بود که به تقریب با نگاهی مثبت مینگریستند و با توجه به موقعیت مسلمانان و درک صحیح از وضعیت آنان در جهان معاصر، وحدت و تقریب را ضروریترین مسئله و راهکار خارج شدن از مشکلات جوامع اسلامی میدانستند. صاحبان این تفکر عموماً در مکتب تقریبی بروجردی پرورش یافته بودند ویا با او ارتباط داشتند. اما افراد این گروه نیز از نظر اندیشه و روش با موضوع تقریب بطور یکسان برخورد نمیکردندودارای نظرات متفاوتی بودند؛ که عبارتند از:

الف- گروهی که به جای تقریب، راه تبدیل را برگزیدند؛ و خواسته یا ناخواسته از بخشی از عقاید خود عقب نشینی نمودند و به انحراف از عقیده دچار شدند. از این گروه می‌توان از حیدر علی قلمداران، سید ابوالفضل برقعی و سید مصطفی حسینی طباطبایی را نام برد.

ب- گروهی که به وحدت میان پیروان تاکید داشتد و معتقد بودند: که این موضوع هیچ ربطی به وحدت خود مذاهب ندارد و هر کدام از این مذاهب باید اصول و فروع خود را حفظ کنند و تنها پیروان آن‌ها هستند که در عین حفظ اصول و فروع مذهب خویش، با پیروان مذاهب دیگر باید متحد گردند. از نظر متفکران این نظریه تلاش برای ایجاد اجتماعات در میان مذاهب اسلامی میتواند آنان را به وحدت نزدیک سازد و لذا حج را بهترین سمبل وحدت وتقریب می‌دانستند ومقالات بسیاری پیرامون آن منتشر نمودند؛ و به نظر می‌رسد پیشنهاد هفته وحدت وتشکیل اولین گنگره وحدت پس از انقلاب نیز با توجه به همین رویکرد بودهاست.

ج- گروه دیگر بر این عقیده بودند که باید تمام مذاهب اسلامی ضمن صیانت از هویت مذهبی خویش، تنها به نقاط مشترک میان مذاهب توجه کنند. واین نظریه را در راستای تلاش‌های شیخ طوسی در کتاب «خلاف» وعلامه حلی در کتاب «تذکره» در جهت تقریب بین مذاهب قرار دادهاند. اما باید توجه داشت که این نظریه، بیشتر در محافل علمی بروز و ظهور داشته و در میان توده میلیونی مردم چندانی کارآیی نداشته است.

د- گروه چهارم، ضمن احترام به صاحبان و پیروان نظریه‌های پیشین، آن‌ها را لازم و ناکافی دانستهو نظریه «وحدت فقهی» را پیشنهاد نمودند.

به هرصورت، حرکت تقریبی بروجردی در حوزه علمیه قم، اندیشمندان زیادی را به تکاپو واداشت تا از مهمترین دستاورد آن مرجع با تلاش در سه سطح، نهاد مرجعیت، دانشآموختگان و مؤسسات فرهنگی حراست کنند.

۱ ـ نهاد مرجعیت حوزه علمیه قم و مسئله تقریب پس از وفات آیت الله بروجردی

بدون شک، پس از رحلت آیت الله بروجردی مجتهدان متعددی در جغرافیای سرزمینی جهان تشیع مورد اقبال عموم شیعیان قرار گرفتند و به مقام مرجعیت نائل شدند، از آن جمله، آیات عظام، حکیم، شاهرودی، خویی و سید عبدالهادی شیرازی در نجف و گلپایگانی، شریعتمداری، نجفی مرعشی و حاج آقا روح الله خمینی در قم و میلانی در مشهد و خوانساری در تهران بودند؛ و در این میان آیت الله گلپایگانی، مرعشی نجفی و شریعتمداری درحوزه علمیه قم شهرت بیشتری یافته تاجائیکه ازآنان به آیات ثلاثه تعبیر می‌گردید وبیشترین مقلد را به خود اختصاص دادند.

اگرچه بسیاری از مراجع مذکور، در درس آیت الله بروجردی شرکت می‌کردند. و از آراء و نظرات وی بهره میگرفتند. اما اهتمام آنان به مسئله تقریب با چنان جدیتی که استادشان داشت ادامه نیافت. البته لازم به ذکر است که هر کدام ازایشان دریچه‌های جدیدی را برای گسترش فرهنگ شیعه وشناساندن معارف شیعی به سایر فرق ومذاهب در مناطق مختلف گشودند. اما با توجه به محدوده موضوع مقاله، تلاش‌های تقریبی مراجعی مورد بحث وبررسی قرار می‌گیرد که به نوعی به حوزه علمیه قم وابسته بودند. این مراجع عبارتند از:

الف ـ امام خمینی ادامه دهنده سیره تقریبی آیت الله بروجردی

بدون شک امام خمینی، از جمله افرادی بود که برای آوردن آیت الله بروجردی به قم تلاش زیادی کرد و در درس خارج اصول وی شرکت نمود وتقریرات درسش را با عنوان «لمحات الاصول» نوشت؛ و بعد از فوت وی کمترین تلاشی را برای مرجعیت انجام نداد. ولی در نهایت با توجه به شرایط جامعه و احساس تکلیف، مرجعیت را پذیرفت و راهنمایی مناسب برای مردم گردید.

اگر چه مواضع تند سیاسی امام خمینی باعث تبعید وی از قم به عراق شد. اما در نظر و عمل ادامه دهنده راه وحدت بخش و روش تقریبی استادش، آیت الله بروجردی بود. ودر این زمینه به بیان نظرات و اقدامات زیادی، چه پیش از انقلاب و چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخت. با اندکی تامل در سخنان وی، می‌توان فهمید که موضوع وحدت وتقریب در اندیشه‌های آن حکیم فرزانه یک ضرورت بوده است؛ و وی از جمله کسانی بود که براساس مصلح عمومی امت اسلام هرگونه اختلاف وتفرقه را منکر شده وشیعه وسنی را یکی می‌دانست. علاوه بر این، درباره رعایت حق و حقوق اهل سنت به مسئولین امر تذکر می‌داد. وی همچنین با مخاطب قرار دادن روحانیت و ائمه جمعه و جماعت سراسر کشور به پیش گیری از توطئه دشمنان و ندانم کاری‌های مقدس مأب‌ها و متحجرین از شیعه، که دست بکارتفرقه وجدائی شیعه از سنی هستند، هشدار میداد و در جهت مقابله با حرکت‌های تفرقه افکنانه و در راستای وحدت عملی بین مسلمین خطاب به شیعیان، آنان را به حضور در مراسم عبادی اهل سنت تشویق نموده و از برخی از کار‌ها که مخالف شرع است باز میدارند. وی علاوه بر اینکه معتقد بود، از اول طرح مسئله شیعه و سنی صحیح نبوده است و عمل کردن به فتوای هرمذهب را دلیل اختلاف بین شیعه وسنی نمی‌داند، در کتاب الرسائل خود در قسمت اجتهاد و تقلید یکی از شرایط اجتهاد را مطالعه و بررسی فتاوا و اخبار اهل سنت ذکر کردهاست و عملاً همانند مشایخ شیعه، فتاوا و اخبار اهل سنت را مورد توجه قرار میداد و سایر مذاهب اسلامی را به رسمیت میشناخت. به عنوان نمونه در مسائل ذبح، حج، رؤیت ماه ذیالحجه، شرکت در جماعت اهل سنت، مهر گذاشتن و سجده کردن بر آن در مسجد الحرام و مسجد النبی وانجام طواف و وقوف در صحرای منا وعرفات، متابعت ازحکم برادران اهل سنت را لازم ومجزی دانسته است و مسائل منحصر بفردی را در راستای تقریب بین مسلمانان عنوان کرده است. همچنین وی حرکت اصلاح طلبانه «هفته وحدت» را تأیید و از برپایی گنگره وحدت حمایت نمود.

ب ـ آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی (۱۳۷۲ش) وبرپایی مناظرات تقریبی

وی که پس از وفات بروجردی مرجعیت عام یافت و برای مدتی در درس او حاضر شد. در راستای فکر تقریبی استادش اقداماتی را انجام داد که از آن جمله، میتوان به مناظر‌های او با قاضی القضات مدینه در سفر اولش به حج و همچنین مذاکرات وی با امیر مدینه در سال ۱۳۸۵ قمری و در زمان مرجعیتش که به پیشرفت‌هایی در زمینه تقریب و به تغییر رفتار کارگزاران سعودی با حجاج شیعی منجر شده بود اشاره کرد. همچنین وی در جمع میهمانان خارجی اولین گنگره وحدت اسلامی در سال ۱۳۶۰ ش، مسلمانان را به کنار گذاشتن تفرقه و چنگ زدن به ریسمان الهی تشویق نموده است.

ج- سید شهاب الدین مرعشی نجفی (۱۳۱۵ ق- ۱۳۶۹ ش)

وی یکی دیگر از فقیهان نامدار معاصر بود که پس از وفات آیت الله بروجردی، در حوزه علمیه قم به مقام مرجعیت رسید. وبا تأسیس کتابخان‌های بزرگ به جمع آوری مجموعهی عظیمی از کتاب‌های گرانقدر شیعه اهتمام ورزید. در ۲۷ سالگی به درجه اجتهاد نایل آمد و شاگردان زیادی را تربیت کرد.

مرعشی یکی از معدود مراجع معاصر بود که به سنت اجازات پایبندی شدیدی داشته است وبه همین منظور از بسیاری ازعلمای شیعه و اهل تسنن و حتی سایر مذاهب مثل زیدی‌ها اجازه نقل روایت گرفت وبه بسیاری از آنان نیزدر این خصوص اجازه داده است؛ و لذا برخی بر این نکته تاکید می‌کنند که خود همین سنت اجازه و استجازه بین علمای شیعه و سایر مذاهب باعث نوعی الفت و رفت و آمد و ارتباط نزدیک گردیده و به ختم و پایان دادن بسیاری از دعوا‌های مذهبی منجر شدهاست.

شرکت وی، در محفل و درس علمای طراز اول اهل سنت عراق مانند شیخ عبدالسلام کردستانی شافعی، سیدابراهیم موسوی، رفاعی، شافعی بغدادی و مکاتباتش با برخی از دانشمندان اهل سنت از جمله با علامه طنطاوی و همچنین مسافرت‌های علمی وی به مراکز علمی جهان اسلام ومناظراتش با برخی از دانشمندان اهل سنت از جمله، آلوسی، طنطاوی، سید یاسین حنفی وسید عبدالسلام شافعی کردستانی و رشید رضا اقداماتی بود که در راستای جریان تقریب انجام داده است. گذشته از این، وی از جمله مراجعی بود که مسیر وحدت را در تقریب فقهی جستجو می‌کرد و در این زمینه در اولین گنگره وحدت در دیدار با میهمانان آن، چنین میگوید: «مذاهب اسلامی در شناخت خدا و داشتن پیامبر، قرآن و قبله واحد، متحد هستند. شایسته است همان گونه که در حوزه‌های علمیه اهل تشیع اقوال اهل تسنن بررسی می‌شود در مراکز مذهبی اهل تسنن نیز فقه جعفری تدریس شود تا با مقایسه نظریات گوناگون امکان انتخاب متقن‌ترین راه برای رسیدن به اهداف الهی اسلام میسر گردد».

د- سید محمّدکاظم شریعتمداری (۱۲۸۴-۱۳۶۵ ش)

شریعتمداری که از بدو ورودش به قم مرجعی سرشناس و مورد توجه بروجردی بود و در بسیاری از امور، طرف مشورت او قرار میگرفت، پس از وفات بروجردی مرجعیتی عام یافت. مهمترین خصوصیات او را علاوه بر مراتب عالی فقاهت، آشنا به زمانه، حساس به نوآوری و به روز بودن درحوزهی علمیه دانستهاند؛ و لذا در درس خارج فقه او بسیاری از فضلا ومراجع کنونی شرکت میکردند.

صرفنظر از مسائلی که بعداز انقلاب در مشی سیاسی او ایجاد شد. در دوره مرجعیتش خصوصاً قبل از وقوع انقلاب اسلامی، گام‌های مؤثری در جهت وحدت و تقریب مذاهب برداشت. چرا که وی بر خلاف برخی از معاصرینش، به مطالب منتشره در روزنامه‌ها توجه میکرد. در نتیجه یکی از مدافعان سرسخت انتشار مجله توسط حوزه به سبک الازهر مصر بود؛ و با تلاش‌های وی وموافقت آیتالله بروجردی مجله مکتب اسلام چاپ ومنتشر گردید؛ و در آن مقالاتی پیرامون وحدت وتقریب خصوصاً بعد از وفات بروجردی چاپ ومنتشر گردید که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

همچنین با تأسیس دارالتبلیغ با وجود مخالفینی که داشت بخشی از مهمترین فعالیت‌های آن در راستای موضوع وحدت وتقریب بوده است.

بدون تردید، یکی از رخداد‌های مهم تقریبی سفر محمد فحام، رئیس دانشگاه الازهر مصر با هیئتی عالی از علمای مصر درسال ۱۳۵۰ ش، به قم و دیدار وی با شریعتمداری بود. اهمیت این سفر زمانی مشخص میشود که دو طرف در راه حفظ وحدت وتقریب تلاش گسترد‌های را انجام داده و سخنان سرنوشت سازی را ایراد نمودند. بطوریکه برخی از شرکت کنندگان، معتقدند که این دیدارها، تأثیر بسیار زیادی در تحکیم صفوف مذاهب اسلامی داشته است. مشروح این مذاکرات در دوجزوه مستقل به زبان‌های عربی وفارسی تحت عنوان «گامی دیگر در راه وحدت اسلامی» چاپ و منتشر گردید.

علاوه بر این، وی در پی آشوب‌های فرق‌های در هند، ضمن اظهار تأسف از آن، در طی نام‌های به سید علی نقی، رهبر شیعیان هندوستان، از او میخواهدکه منشأ وقوع این حادثه را روشن سازد. وبه ایشان اطلاع دهد؛ و همچنین مجمعی مرکب از علمای فریقین تشکیل دهد وبر اساس اخوت اسلامی و تفاهم قراردادی بین خودشان تنظیم و امضا نمایند و خودش نیز اعلام آمادگی می‌کند که حاضر است آن مجمع را در قم بر پا سازد.

۲-دانش آموختگان حوزه علمیه قم و تقریب مذاهب

بر اساس برخی از گزارش، موعظه‌ها و توصیه‌های بروجردی در آغاز کلاس‌های درسش ومباحث علمیاش برای صد‌ها نفر از دانش آموختگان مدارج عالی در حوزه علمیه قم و به خصوص تجلیل و تقدیر از عالمان منصف و روشن اهل سنت، باعث شد تا تربیت یافتگان آن مرجع ازمشی تقریبی استادشان آگاه شوند. وبا بهره گیری از آن مشی، بسیاری از شاگردان وی تا سال‌ها پس از وفاتش پرچم تقریب را برافراشته وبا وجود مخالفین به تبلیغ از آن بپردازند./۹۹۹/د101/س
 
برای مطالعه بیشتر به اینجا مراجعه کنید.
 
منبع: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۸ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۹:۱۰
ادب نسبت به مراجع باید رعایت شود
آیت‌الله بروجردی را چندبار متن "بروجردی" نوشته.
2
1
ف
|
۲۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۸:۴۶
در متون علمی نباید یکسونگری داشت و القاب و سمت ها را باید کنار گذاشت.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۹ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۹:۰۱
خوب بود
2
0