بیحجابی و دشمن دیرینه ایرانیان
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، رضاخان بعد از بازگشت از ترکیه و تحت تأثیر واقع شدن از نحوه پوشش زنان ترکیه تصمیم به کشف حجاب در ایران گرفت و این کار را از دانشسرای دختران آغاز کرد. رسميت بخشيدن به كشف حجاب در دانشسرا و در حين اعطای دانشنامه فارغالتحصيلان، نشانگر توجه رضاخان به مراكز آموزشی بهعنوان يكی از اركان اصلی سياست حجاب ستیزی بود. كما اينكه پيش از آن نيز برداشتن حجاب بهتدریج از بين آموزگاران و دانشآموزان دختر مدارس آغاز شده بود.
یکی از اقدامات فرهنگی که در دوره پهلوی اول شروع شد تأسیس کانون بانوان بود و با اینکه هدف اصلی از ايجاد این كانون تربیت و تعلیم دختران و بانوان بیان شده است، ولی بر طبق آنچه از منابع تاریخی بدست میآید: «مقصود اساسی جمعيت كانون بانوان از آغاز تأسيس، رفع حجاب بود و اعضای آن که غالباً مديران مدارس و مأمورين وزارت معارف بودند، در اين باب جديت زياد داشته و در مدارس دختران، رفع حجاب را ترويج میکردند.»
پهلوی دوم
با وجود آنچه گفته شد اما، متفاوت از دورهی پهلوی پدر، سیاست کشف حجاب دوره پهلوی دوم بهصورت نرم و از راههای دیگر پیگیری شد. درآمدی تحلیلی بر سیاستهای فرهنگی–مذهبی پهلوی اول و دوم نشان میدهد با گسترش سینماها و استقبال مردم از آنها و نمایش فیلمهایی که در آنها زنان بدون داشتن حجاب ظاهر میشدند، به ترویج امر بیحجابی در بین مردم مبادرت میکردند و درواقع سینما و فیلم بهعنوان ابزاری تبلیغی در دستان متولیان فرهنگی رژیم عمل میکرد.
همانطور كه سعيد زیدآبادینژاد بـا تكيـه بـر تحقيـق ملوس بيان میکند، رواج پديدة «فیلم فارسی»، در قياس با« فیلم هندی» در ايـران، عمـدتاً بـا تأكيد بر تصاوير جنسی اين فیلمها و بهخصوص رقص زنان، « چشم مردان را خيره ساخته بود و باعث جذابيت بيشتر اين فیلمها میشد» تصوير بیحجاب از اين زنان، البته تحت تأثير سیاستهای انقـلاب شـاه و مـردم، در مجلاتی مانند زن روز تبليغ و با برپايی مسابقاتی نظير «دختر شایسته ايران» بهمنزله الگـوی زنان ايرانی معرفی میشدند.
در ادامه عملکرد فرهنگی کشف حجاب و پس از تأسیس سازمان زنان، یکی از وظایف اصلی آن سازمان، آگاهسازی زنان جامعه از مضرات حجاب و تشویق آنها به کشف حجاب بود. در مدارس دولتی نیز، به بهانه پوشیدن یونیفرم هماهنگ برای دانشآموزان، دختران از داشتن حجاب منع میشدند. زنانی که در ادارات و وزارتخانهها و دیگر اماکن مانند بیمارستانها و شرکتهای هواپیمایی و... مشغول به کار بودند نیز از داشتن حجاب محروم بودند؛ اما اجرای این سیاستها در این دوره، بهصورت نرم و به دور از هرگونه خشونتی بود.3
به تعبیری دقیقتر داشتن یا نداشتن حجاب یک انتخاب شخصی اعلام شد و هرچند دولت موضع بیطرفی گرفت، اما عمال یک طبقه «بورژوای پوشاکی» ایجادشده بود که تا انقلاب اسلامی در سال 1357، تأثیر غالبی بر فضای فرهنگی جامعه داشت.
در دوره پهلوی دوم فرح پهلوی نیز بیکار نشسته و او نیز با تأسیس چندین سازمان و برنامه سعی بر عمق بخشی به سیاست های ضد فرهنگ اسلامی کرد؛ از جمله این مراکز و فعالیتشان میتوان به مواردزیر اشاره کرد:
1-سازمان ملی فولکلور ایران: که در خرداد ماه ۱۳۴۶ برای گردهمآوری، گسترش، پراکندن و پخش ترانهها و رقصهای محلی ایران در تهران گشایش یافت. عمدتاً مراسمهای آن به صورت مختلط برگزار میشد و فارغالتحصیلان این سازمان جذب آموزشوپرورش میشدند که در مدارس به دانش آموزان آموزش رقص بدهند.
2-جشن هنر شیراز: از این جشنواره هنری بهعنوان جنجالیترین جریان فرهنگی و هنری در تاریخ معاصر ایران یاد میشود، که با دعوت زنان خواننده و نوازنده از سراسر جهان قبح بیحجابی را در انظار عمومی برداشته میشد.
3- انجمن ملی روابط فرهنگی: با اینکه در ظاهر یک سازمانی برای ارائه موسیقی سنتی ایران به دنیا بود ولی در باطن با دعوت از موسیقیدانان از سراسر جهان، فرهنگ کشور را تحت تأثیر خود گذاشته بود و بهصورت نرم فرهنگ غربی را جایگزین فرهنگ غنی دینی و ایرانی میکرد.
سخن آخر
کشف حجاب برنامهای برای سالهای اخیر نیست که متاسفانه دامنگیر جامعه امروز ما شده است بلکه دشمن از مدتها قبل درصدد رواج بی عفتی و ولنگاری در جامعه ایران بوده است تا بتواند هم بهتر سلطه پیدا کند و هم در سایه رواج بیغیرتی و دل مشغولی مردم ایران به فساد اخلاقی، سرمایههای مادر و فرهنگی کشور را به تاراج ببرد.
به گفته فرانتس فانون جامعه شناس و فیلسوف فرانسوی: استعمارکر حداکثر کوشش خود را بر مسئله چادر تمرکز داده است، هر چادری که دور انداخته میشود افق جدیدی را که تا آن هنگام بر استعمارگر ممنوع بود در برابر او میگشاید، پس از دیدن هر چهره بیحجابی، امیدهای حمله ورشدن اشغالگر ده برابر میگردد./918/ی702/س
محمدمهدی رضوی