راه های "غبارزدایی" از فطرت
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، هر "گوشی همراه" سیستم عاملی دارد که شامل آندروید، ios میشود که با از بین رفتن گوشی از بین نمیرود و با جمع آوری دوباره گوشی میتوان آن را بازیابی و از آن استفاده کرد، این سیستم عامل با بهروزرسانی قابل ارتقا است. نمونه این سیستم عامل در بدن ما هست که بر اثر گناهان از بین نمیرود و با یک بازیابی و غبارروبی دوباره مثل روز اول میشود و با عبادت اوج میگیرد.
فطرت آن چیزی است که در وجود هر انسانی وجود دارد که با گناهان کم رنگ میشود؛ ولی از بین نمیرود و در داستانهای زیادی از برگشت افراد مختلفی که در دام گناه بودن به سمت خدا یا به اصل فطرت پاک الهی شنیدهایم و یا خواندهایم، از این رو قرآن کریم درباره فطرت انسان چنین سخن میگوید: اين فطرتي است كه خداوند انسانها را بر آن آفريده دگرگوني در آفرينش خدا نيست.
راههای برگشت از فطرت
بعضی از اعمال، انسان را از فطرت پاک خود جدا میکند و به پایینترین درجه وجود هستی میکشاند که قرآن، افراد هواپرست را از حیوان پستتر دانسته است. بعضی از آن اعمال را میتوان چنین برشمرد:
1- آسايش و رفاه بیش از حد که میتواند یکی از عوامل غفلت زا و دفن كننده فطرت باشد به گونه ای که شخص غیر خود را نمی بینید و همتش فقط به دنبال جمع آوری مال است حالا از هر راهی که امکان دارد. انسان باید که شرايط زيستي و آموزشي و پرورشي خويش را بهگونهای قرار ندهند تا فطرت نتواند عمل كند. البته نمیتوان گفت كه هركس كه مرفه است، نمیتواند انسان حق طلبي باشد. انسان در این وادي بیشتر در معرض سقوط قرار ميگيرد كه خود را مالك حقيقي اين ثروت بداند.
2- خواستههای نفساني و وسوسههای شیطانی؛ برخي افراد به سبب اين كه خواستههای نفساني را بر خود چيره ساختهاند، با هر آنچه كه خواستههای نفساني و ارضاي آن را محدود سازد مخالفت میورزند. همين پيروي از هواها و خواستههای نفساني ايشان را به دام شيطان میافکند و متأثر از القائات شيطاني، تحليل نادرستي از مسائل میکنند و در مسيري گام برمیدارند كه آن خواستههای نفساني را ارضا كند. اینگونه است كه آرام آرام فطرتشان ضعیف و غبارآلود میشود.
3-خودبینی و تکبر: غرور و خودخواهی چنان پردهای روی فطرت میکشاند که انسان با وجود علم و آگاهی از حق، با آن مبارزه و مخالفت میکند. قرآن میفرماید: «وَ جَحَدُوا بِها وَ استَیقَنَتها أَنفُسُهُم ظُلماً وَ عُلُوًّا.» (نمل/ 14)
تکبر و غرور فرعون را به طغیان کشید تا آنجا که مهمترین موارد فطری را فراموش کرد؛ خداوند میفرماید: « [ای موسی] به سوی فرعون برو که طغیان کرده است... و [فرعون] گفت من پروردگار برتر شما هستم.»
4- حسادت؛ حسادت موجب میشود تا شخص به انكار حق بپردازد و يا حتي به مبارزه با آن برخيزد. بسيار ديده شده است كه دوستان و بستگان و آشنايان تنها به سبب حسادت، از حقگویی پرهيز میکنند و حتي مطالب و مسائل را بهگونهای ديگر جلوه میدهند. از اين رو خداوند حسادت افراد نسبت به ديگران را يكي از علل و عوامل حقستیزی و كتمان حق معرفي و مطرح میکند. و کسی حق را کتمان کند برخلاف فطرتش عمل کرده است.
5-يكي از عوامل غفلت زا، افتادن در دام ناداني است. بسياري از مردم در جهل و ناآگاهي بسر میبرند. از اين رو به توحيد و دين فطري رو نمیآورند؛ اما اگر به ايشان تذكر داده شود و علم در ايشان زنده گردد، آنگاه به سوي فطرت میروند و فطرت ايشان چون بيدار شد به سوي توحيد گرايش مییابند.
راههای برگشت به فطرت
در دنیای دیجیتال وقتی اطلاعاتی از روی گوشی یا سیستمی پاک میشود، اطلاعات پاک شده رو بازیابی یا به اصطلاح «ریکاوری» میکنند. یا اینکه اگر سیستمی ویروسی شده باشد و امکان اصلاحش نیست به تنظیمات کارخانه برمیگردانند. انسان هم وقتی گرفتار ویروسی به نام گناه میشود میتواند با توبه فطرتش را برگرداند به تنظیمات اول آفرینش که پاک و بیآلایش بوده. پس فطرت چیزی نیست که پاک بشود بلکه ویروسی یا غبارآلود میشود ولی از بین نمیرود.
چند نمونه از راههای برگشت به فطرت
1-موعظه: موعظه و پند راهي براي احيا و بيداري عقل و فطرت بشري است؛ زيرا تذكر و يادآوري درجايي است كه، چيزي فراموش شده باشد. بنابراين موعظههای الهي اموري است كه بشر بدون تعليم وحي به آن رسيده و فراموش كرده و بايد به او يادآوري كرد و اين خود میرساند كه مواعظ، از امور فطري و عقلاني و راهي براي بيداري انسان است.
2-توبه و انابه: که بهترین راه و سریعترین راه برای بازگشت به فطرت است و افراد متعددی که بهسوی راه حق برگشتند از این طریق بوده است و هر وقت فطرت آدمی دفن شد با این روش دوباره برگرداند به اصل خویش.
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش/ بازجوید روزگار وصل خویش (مثنوی دفتر اول)
3- جایگزینی اعمال ناپسند با اعمال خوب: هرگاه انسانی میخواهد اعمال بدی که داشته است فراموش کند شروع کند به اینکه هر عملی که در دیدگاه اسلام و جامعه ناپسند بوده را با عمل مخالف آن عوض کند مثلاً شخصی که عادت به دروغگویی دارد خودش را مجبور کند به راستگویی که این عمل برایش ملکه بشود.
فطرت پاک و مقدمه سازی برای ظهور
همه علاقهمندند که مقدمه ساز ظهور حضرت حجت باشند و به این افتخار بکنند که توانستند کاری کنند که در امر ظهور تعجیل بشود، یکی از راه های تعجیل در فرج این است که انسانها به خصوص شیعیان به خاطر اعتقادی که به منجی دارند فطرتها و سبک زندگیشان را عوض کرده و با برطرف کردن جهل و گناه مقدمهساز ظهور باشند. چون حضرت موقعی تشریف میآورند که دلها به هم نزدیک شده است. و چه زمانی دلها به هم نزدیک میشود وقتی مردم نسبت به هم سوء ظن نداشته و به هم اعتماد داشته باشند و این جزء با فطرتی پاک و پاکیزه به دست نمیآید. اینکه در جامعهای نشود پول را، راحت به کسی قرض داد یا جایی سرمایهگذاری کرد و دلهره نداشته باشد از اینکه طرف مقابل پولش را پس بدهد، این جامعه هنوز آمادگی پذیرش امام را ندارد. حالا شخصیتی که فطرتی پاک داشته باشد در امانت خیانت نمیکند و میشود بر او اطمینان کرد.
فطرت؛ پل پشت سر
وقتی انسانی کار خطای میکند و به آن کار اصرار دارد ضربالمثلی است که قدیمی ها از آن استفاده میکنند و می گویند پل پشت سرت رو خراب نکن و یکراه برگشت برای خودت بگذارید، فطرت هم همین است خدا یک پل گذاشته پشت سرمان که به بتونی برگردیم! چرا خدا این کار رو کرده؟ چون ما بندهها برای خدا ارزش داریم و مهم هستیم که همچنین راهی رو برای بازگشت گذاشته. پس پل پشت سرت را خراب نکن تا راه برگشت داشته باشی به آغوش پر مهر خدا./۹۹۸/ی۷۰۳/س
حجت الاسلام محمدمهدی رضوی مطلق، مبلغ حوزه علمیه قم