یادداشت؛
عقده روانی!
مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا: انقلاب اسلامی شکستی بزرگ و تحقیر ابدی برای آمریکا بود؛ به همین دلیل آن ماجرا تبدیل به یک عقده روانی برای آمریکا شده است.
به گزارش خبرگزاری رسا، روزنامه حمایت در یادداشتی به قلم اصغر زارعی با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری در دشمنی آمریکا با ملت ایران، آورده است:
۱. «همه واقعیتهای منطقه ما نشاندهنده این است که آمریکا در اهداف خود در این منطقه و در بیرون این منطقه شکستخورده است. آمریکا در سوریه شکست خورد، آمریکا در عراق شکست خورد، آمریکا در لبنان شکست خورد، آمریکا در قضیه فلسطین شکستخورده است، آمریکا در غزه شکستخورده است، آمریکا در تسلط بر مسائل افغانستان و پاکستان شکستخورده است، در بین آن ملتها منفور است؛ در خارج از این منطقه هم همینطور است؛ شما هستید که دچار شکست شدید؛ سالهای متمادی است شکست پشت سر شکست» (۱۹ بهمن ۹۳)
این بخشی از حقایق روشن و غیرقابلانکاری است که آمریکا سالهاست با آنها روبهروست و از زبان رهبر حکیم انقلاب همواره ابعادی از آن تشریح میشود. این ناکامیهای دومینو وار، تبعاتی هم در پی داشته و یانکیها را که خود را ابرقدرت دنیا میپندارند، بسیار عصبانی کرده، اما سختترین شکست و تحقیری که کاخ سفید تاکنون متحمل شده، از ناحیه پیروزی انقلاب اسلامی ایران بوده است.
به قول گری سیک (مشاور اسبق پیشین امنیت ملی آمریکا)؛ «انقلاب اسلامی ایران یک شکست بزرگ و تحقیر ابدی برای آمریکا بود. به همین دلیل آن ماجرا تبدیل به یک عقده روانی برای آمریکا و آمریکاییها شد و تاکنون آنان را آزار میدهد.»
۲. مستأجران کاخ سفید بر اساس توهمی که در مورد آقایی و سروری بر جهان دارند، طبعاً در مورد کشورهای غیرهمسو دست روی دست نمیگذارند و زنجیرهای از واکنشهای متقابل را در مورد هر کشور غیرهمسویی ازجمله ایران در پیش میگیرند. به تعبیر «نوآم چامسکی»، دانشمند و نظریهپرداز آمریکایی، «آمریکا به دنبال پایان دادن به مقاومت موفقیتآمیز کشوری دیگر در مقابل خود بوده و فشار به ایران یکی از عناصر برنامه بینالمللی برای به رخ کشیدن قدرت آمریکا برای پایان دادن به این مقاومت در مقابل ارباب جهان است و به همین دلیل هم بوده که آمریکا به مدت ۶۰ سال کوبا را مورد تنبیه خود قرار داده است.» (۰۱/۰۳/۹۸)
۳. شکستهایی که آمریکا یکی پس از دیگری از چهار دهه پیش به اینسو متحمل شده خارج از این حوصله این نوشتار است که برخی از آنها عبارتاند از: عدم موفقیت در جلوگیری از سقوط رژیم پهلوی، فضاحت عملیات صحرای طبس در نجات جاسوسان آمریکایی، شکست کودتای نوژه، به نتیجه نرسیدن طرح براندازی منافقین در دهه ۶۰، هدر رفت هزینههای سنگین در حمایت از صدام، بر باد رفتن توطئه براندازی در فتنه ۸۸، عدم همراهی کشورهای منطقه و فروپاشی شاکله طرحهای «خاورمیانه جدید» و «خاورمیانه بزرگ» بهمنظور تغییر جغرافیای سیاسی منطقه، شکست در طرح ایجاد خلافت داعش در غرب آسیا و به محاق بردن محور مقاومت، بیآبرویی در به انزوا کشاندن جمهوری اسلامی، عدم حصول نتیجه موردنظر از طریق تحریم اقتصادی ایران، تضعیف هر چه بیشتر امنیت رژیم صهیونیستی و عدم موفقیت در ارتقاء ضریب نفوذ آن در منطقه، به نتیجه نرسیدن طرح محدود کردن نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه و کاهش توان دفاعی و تهاجمی کشور، فضاحت در ایجاد جبهه ضد ایرانی در بین کشورهای عربی- اسلامی و دهها پارامتر دیگر از شکستهای پیدرپی که نگارش آنها مثنوی هفتاد من کاغذ میشود.
۴. کلیدداران کاخ سفید راهبرد خود را بعد از جنگ تحمیلی و فهم این واقعیت که نمیتوانند ایران را بهوسیله هجمه نظامی منقاد و مطیع خود کنند، بر سیاست مهار کشورمان از یکسو و تقویت جایگاه و توان کشورهای متحد خود در غرب آسیا از سوی دیگر متمرکز کرده و در این میان، از هیچ خباثت، دنائت و سبعیتی دریغ نکردهاند. از باب مثال، علیرغم اینکه قوانین بینالمللی بهصراحت بر منع توسعه تسلیحات کشتارجمعی تأکید دارند، ولی در جنگ تحمیلی شاهد بودیم که تکنولوژی و مواد اولیه ساخت بمبهای شیمیایی از سوی کشورهای غربی به صدام اهدا شد و صدایی هم از آمریکا درنیامد.
در جنگ اقتصادی هم که امروز به راه انداختهاند، ذرهای ملاحظه حقوق بشر را نمیکنند و میلیونها ایرانی را تحتفشار سنگین قرار دادهاند تا بهاصطلاح در مقابل حاکمیت بایستند درحالیکه جمهوری اسلامی چیزی جز مردم و اراده آنها نیست. افزون بر این، رئیسجمهور آمریکا رسماً و بدون پردهپوشی، بیاعتنا به منشورهای سازمان ملل که تهدید و استفاده از زور را ممنوع اعلام کردهاند، از حمله و تهدید نظامی سخن به میان میآورد.
همه این خصومتها همانگونه که مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا به آن اشاره کرد، به این دلیل است که بنای ایران اسلامی، سرخم نکردن در مقابل استکبار است و پیروزی انقلاب، اساساً شکست بزرگی برای کاخ سفید بود.
نکته خوشمزه ماجرا اینجاست که علیرغم اینکه ایران تحت شدیدترین فشارهای تحریمی، سیاسی و بینالمللی قرار دارد، اما تاکنون از موازین جهانی تخطی نکرده و مقاومت جانانهای از خود نشان داده است، حال آنکه پلیس خود خوانده جهان، قوانین و معاهدات مرسوم بین کشورها را بهسادگی زیر پا میگذارد. خروج از برجام، وتوی طرح منطقه عاری از سلاح اتمی به نفع رژیم صهیونیستی، فروش تسلیحات کشتارجمعی به رژیم کودک کش سعودی، پشتیبانی از گروههای تکفیری و تروریستی و ... تنها بخشی از بیقانونیهایی است که یانکیها مرتکب شدهاند.
همه نقاط قوت ایران که آمریکا را عصبانی کرده است به کنار، به تعبیر چامسکی مؤلفه «بازدارندگی»، بیش از «مقاومت موفقیتآمیز»، رئیسجمهور آمریکا را خشمگین کرده است. دکترین بازدارندگی در قاموس دفاعی جمهوری اسلامی، ریشه در آیات قرآن کریم دارد و بر این اساس، حکومت اسلامی باید از چنان سطحی از توانایی نظامی برخوردار باشد که دشمن حتی فکر شبیخون و حمله را هم از مخیله خود بیرون کند.
همه حرف حریف در برجامهای ۲ و ۳ بر مبنای کاهش یا از بین بردن توان بازدارندگی تعریفشده است درحالیکه ابزارهای تهاجمی آمریکا در حال حاضر در برابر ایران، کند شدهاند. بهعنوان نمونه، نیروهای نظامی ایران اکنون در کنار فناوری بینظیر موشکی، از توان بالایی در بکارگیری پهپادها برخوردارند؛ همانگونه که موسسه رند و کالج جنگ نیروی دریایی آمریکا، پهپادها را مسئله اصلی دفاع هوایی ارتش آمریکا در مقابل ایران معرفی کرده است؛ و بالاخره اینکه سیر تطور منطقه از این واقعیت نشان دارد که تاکتیکها و راهبردهای آمریکا در برابر ایران کارساز نیست و مقاومت کشورمان بهموازات فشارهای کاخ سفید افزون خواهد شد.
گواه این مدعا آن است که این ابرقدرت پوشالی، ۴۰ سال پیش، زمانی که یال و کوپالی داشت نتوانست نهال جمهوری اسلامی را از خاک بیرون آورد و حالا که از یکسو انقلاب اسلامی به درخت تناوری تبدیلشده و از سوی دیگر، آمریکا هم توان سابق خود را از دست داده، صدالبته آیندهای مملو از شکستهای بیشتر و در نهایت، زوال ابدی در انتظار سردمدار استکبار خواهد بود. /۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: حمایت
ارسال نظرات