حوزه قم، حوزه نجف
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، موج عدالتخانه[1] و مشروطهخواهی که به ایران رسید، بحثهای روشنفکری را نیز با خودش به همراه آورد و فضای فکری ایران را درگیر کرد. همزمان با این اتفاق، بحث و گفت و گوهایی هم در حوزه علمیه و بین علما شکل گرفت.
مرحوم نایینی در قبال پدیده مشروطیت، موضعی گرفتند که به روشنفکری نزدیک بود. ایشان ضمن مطالعه آثار امثال کواکبی –که رویکرد استبدادستیزی دارند- قائل بودند که باید رأس هرم سیاست اصلاح شود.
در راستای این هدف، به تدریج جریانات و انجمنهایی در جامعه متولد شدند که بهدنبال اصلاحات سیاسی بودند. این جریانات دو دستهاند:
الف- انجمنهای رسمی (ایالتی و ولایتی)؛ از تبریز و تهران شروع شده، به رشت و مشهد و دیگر نقاط ایران سرایت کرد. این انجمنها قدرت قانونگذاری داشتند.
ب- انجمنهای غیررسمی؛ شامل گروههای مردمی و مساجد بود.
نقطه مقابل دیدگاه مرحوم نایینی، نگاه مرحوم شاهآبادی[2] است. در این نگاه، جامعه اصل است و سیاست فرع آن. مشکل اصلی ظلم حاکمان نیست، بلکه جهل مردمان است. مردم نادان، حاکمان نااهل را سلطه میدهند.
حضرت امام خمینی نیز همین نظر را امتداد دادند و چنانکه در نامههای ایشان قبل از انقلاب هویداست، معمولاً مخاطب اصلی این نامهها روحانیاناند، نه حاکمان سیاسی.
بخشی از ایده مرحوم شاهآبادی در کتاب گرانسنگ شذرات المعارف منعکس شده است:
مدت زمانی است که امت اسلام مبتلا به امراض مزمنه و مهلکه شده است؛ از انتشار عقاید باطله و اخلاق رذیله و افعال قبیحه. به حدی که نمیتوان جامعه را نسبت به انسانیت داد فضلا از اسلامیت. و روز به روز بر شدت آن امراض است تا رفته رفته مزاج آن فاسد شود.
اما بهعنوان راهحل، ایشان شکل گرفتن برادری و «خیط اخوت» را برای جامعه تجویز میکنند. یعنی اصلاحات باید از جامعه شروع شود و به حکومت سرایت کند. اما مرحوم نایینی مسیر اصلاح را برعکس، از حکومت به جامعه میدانند و مبارزه با استبداد را تجویز مینمایند.
این بحث، دوراهی حوزه قم و نجف است. تفکر مرحوم شاهآبادی نماینده نگرش اجتماعی حوزه قم و تفکر مرحوم نایینی نماینده حوزه نجف است.
حوزه قم معتقد است که در رویارویی با ناهنجاریها، باید درد را در مردم یافت و دست به کار درمان شد. از این رو، تبلیغ و فرهنگسازی در حوزه قم برجسته است.
اما حوزه نجف در مواجهه با ناهنجاری، در بدو امر اقدامی نمیکند. به تبلیغ هم روی خوشی نشان نمیدهد. اما زمانی که کارد به استخوان رسید، ناگاه فتوای جهاد[3] میدهد.
مثالی بزنیم. زمانی که داعش حمله میکند، حوزه قم دست به کار شده، ظرفیتسنجی میکند، راههای مقابله و پیشگیری را پیدا کرده، اقدام میکند. اما حوزه نجف بعد از آنکه دو ثلث از عراق به دست تروریستها افتاد تازه به فکر مقابله افتاده، فتوای جهاد میدهد. گرچه صدور حکم جهاد هم کار خوبی است، اما نباید اولین گام باشد. چنانکه حضرت امام خمینی هم هیچگاه فتوای جهاد صادر نکردند.
بهطور کلی اگر نگاهی به عملکرد میرزای شیرازی اول و دوم، مرحوم نایینی، آخوند خراسانی، شهید صدر و آیت الله سیستانی بیاندازیم، درمییابیم که عمده توجه این بزرگان به رأس قدرت و حاکمیت است؛ لذا معمولاً از هر اقدامی پرهیز کرده، منتظر میمانند تا زمان مناسب برای واکنش نشان دادن برسد.
در جریان مشروطه، علمای حوزه قم نخست به سراغ ایجاد عدالتخانه رفتند. علمای اصفهان –که نگرش قمی داشتند- به فکر تقویت تولید ملی افتادند و شرکت نساجی اسلامیه[4] را احداث کردند. مرحوم شاهآبادی نیز برای رفع مشکلات اقتصادی جامعه، مدل شرکت مخمس را نظریهپردازی نمودند.
مرحوم امام خمینی فعالیتهای انقلابی را با حکومتستیزی آغاز نکردند. ایشان نخست با برخی رفتارها و قوانین مخالفت کردند و تا سال ۵۶ هرگز مردم را به مبارزه مسلحانه و اقدام عملی بر ضد حکومت دعوت نکردند.
در سال ۱۳۴۸ که حضرت امام برای نخستین بار مبحث ولایت فقیه را پیش کشیدند، علما را به نقد و بررسی این نظریه فراخواندند و از مبلغین خواستند تا افکار عمومی را به این سمت سوق داده، ولایت فقیه را به گفتمانی عمومی بدل کنند.
هرچند تفکر ولایت فقیه را نجفیها هم قبول دارند، اما عملکرد حوزه نجف هرگز به شکلگیری یک حکومت ولایت فقیه واقعی منتهی نشد./918/ی701/س
مهدی خدائی – مجید زنجیران
منابع:
[1]. عدالتخانه با هدف اصلاح و بهبود ساختار و وضعیت نظام قضایی ایران در زمان نهضت مشروطه مطرح شده بود و شامل یک شورای نظارت بر فعالیت های قضایی مرکب از نمایندگان طبقات مختلف مردم (دیوانخانه) بود و ساز و کار انتخاب نمایندگان آن همچون نخستین دوره مجلس شورای ملی مبنای صنفی داشت. برای تثبیت جایگاه حقوقی آن به یک نظامنامه و آیین نامه داخلی نیاز بود و می توانست قوانین مبتنی بر احکام شریعت و حتی عرف را وضع و تدوین کند. این شورا ها در همه ایالات ایران تشکیل می شد و می توانست یک شورای مرکزی در وزارت عدلیه داشته باشد.
[2]. محمدعلی بیدآبادی اصفهانی مشهور به شاهآبادی (۱۲۵۱–۱۳۲۸ شمسی)، عارف و مجتهد شیعی بود. وی به فیلسوف فطرت نیز شهره بود. او فرزند محمدجواد حسینآبادی اصفهانی، (مشهور به بیدآبادی) بود. تلاشهای وی در تهران، موجب زمینه سازی دیگر فعالیتها و حرکتهایی شد که توسط روشنفکران مذهبی پس از شهریور ۱۳۲۰ ادامه یافت. وی علاوه بر علم فقه و اصول، بر ریاضیات و علوم غریبه و بنا به قولی زبان فرانسه نیز مسلط بود. از جمله شاگردان وی میتوان به امام خمینی، آیت الله شهاب الدین مرعشی اشاره نمود. کتاب شذرات المعارف و رشحات البحار نیز از مشهورترین آثار او به شمار میآیند.
[3]. شیخ عبدالمهدی کربلایی نماینده حضرت آیت الله سیستانی در خطبههای نماز جمعه با اشاره به اعلام جهاد کفایی حضرت آیت الله سیستانی برای دفاع از عراق گفت: بر شهروندانی که توانایی حمل سلاح و مبارزه با تروریست ها را دارند، واجب کفایی است به دفاع از کشور، ملت و مقدسات پرداخته و به نیروهای امنیتی بپیوندند. (۲۳/۳/۱۳۹۳)
[4]. شرکت اسلامیه شرکتی سهامی عام و یکی از اولین و مهمترین کارخانههایی بود که در دوران مشروطه در ایران با هدف تأمین منسوجات مورد نیاز مردم ایران و مقابله با وابستگی به خارج، با تلاش و حمایت اغلب بازرگانان و علمای اصفهان و شیراز و کاشان، به ویژه آقا نجفی اصفهانی و نورالله نجفی اصفهانی و میرزا ابوالقاسم زنجانی در فروردین ۱۲۷۸، تأسیس شد.
بنحوی که امکان دفاع از انقلاب اسلامی ۵۷ برای مردم و نظام میسر گردد و در یک کلام همراه با گام دوم انقلاب براساس منویات مقام معظم رهبری مد ظله العالی می بایستی همچون قوه قضاییه که فردی انقلابی و تحولخواه و قابل اعتماد و امید مردم و نظام سکانداری آن را بر عهده گرفته و در ۲ ماه اخیر بر اساس رویکردهایش در قوه قضاییه این امر به وضوح قابل مشاهده است.
می بایستی افرادی در مجلس و دولت آینده حضور داشته باشند که مطابق فرمایش مقام معظم رهبری دارای افکار و اندیشه های جوان و نو برای تحول در حوزه قانونگذاری و اجرایی بوده و همچنین در تراز آنقلاب اسلامی۵۷ بوده تا مایه بی آبرویی و بی اعتمادی مردم و نظام نگردند.
اما با رحلت آیت الله خویی مهم ترین درس خارج حوزه علمیه نجف تعطیل شد و دیگر این حوزه رونق درسی خود را نگرفته. البته آیات عظامی در نجف تلاش دارند که این مشعل هزار ساله خاموش نشود و سایت رسا باید در این جهت اقدام عاجل انجام دهد که میراث کهن تشیع را حفظ نماید.
امروز شیعه به هر دو استراتژی نیازمند است تا نقشه های دشمنان نقش بر آب شود.