۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۷:۵۰
کد خبر: ۶۰۶۷۶۷

«بانوی ملّای اصفهانی» در بیانات رهبر معظم انقلاب که بود؟

«بانوی ملّای اصفهانی» در بیانات رهبر معظم انقلاب که بود؟
رهبر انقلاب در دیدار با طلاب فرمودند ««این‌همه فاضلِ زن داریم؛ یک روزی، یک بانوی ملّای اصفهانی بود که مرحوم طباطبائی با ایشان مباحثات داشت.

به گزارش خبرگزاری رسا، حضور و درخشش بانوان شاخص، عالم و متعهدی که الگوهای برتری همچون حضرت خدیجه کبری، حضرت زهرا (س)، یا زینب کبری و سکینه بنت الحسین (ع) داشته‌اند و در عرصه‌های مختلف علمی، فرهنگی، ادبی و حتی در جبهه‌های ایثار و مقاومت منشأ برکات فراوانی بوده و هستند در دفتر افتخارات این مرزوبوم، فراوان به چشم می‌آید.

این درخشش زنان در طول تاریخ، نشان از نگاه و توجه اسلام به شخصیت زن و جایگاه انسان‌سازی او دارد که باعث شده همواره در تاریخ پرافتخار اسلام و خصوصاً شیعه، بانوانی داشته باشیم که نامشان در سپهر تاریخ بشری چونان ستاره‌ای دنباله‌دار می‌درخشد و نورافشانی می‌کند و گوی سبقت را از مردان زمانه خود هم ربوده است زیرا در تفکر اسلام، برتری به تقوا است و نه جنس و نژاد و ....

رهبر انقلاب؛ اگر در این کار، سفارش و کمکی لازم باشد انجام می‌دهم

اما آنچه باعث شد کمی از زن و جایگاه او در نگاه اسلامی و انقلاب اسلامی بگوییم و برای چندمین بار به معرفی بانوی فاضل و برجسته عالم شیعه بپردازیم؛ دیدار رهبر انقلاب با 2 هزار نفر از طلاب کشور در عصر دومین روز از ماه مبارک رمضان و سؤال یک بانوی طلبه از ایشان پیرامون جایگاه اجتماعی طلاب خواهر در جامعه و البته پاسخ رهبر انقلاب به این بانوی طلبه است، که فرمودند؛ «این‌همه فاضلِ زن داریم؛ حضورشان در خانواده و اجتماع خیلی مغتنم است؛ یک روزی، یک بانوی ملّای اصفهانی بود که مرحوم طباطبائی هم با ایشان ملاقات کرد و با ایشان مباحثات داشت، افتخار می‌کردیم که یک بانوی فاضل داریم! اما حالا چند ده هزار طلبهٔ فاضل داریم؛ خیلی مهم است و باید جایگاه آن معلوم بشود، باید ظرفیت طلاب خواهر به رسمیت شناخته شود و از آن در مراکز رسمی و فرهنگی استفاده شود. در این کار اگر ازلحاظ اجرایی، سفارش و کمکی هم لازم باشد، بنده انجام می‌دهم».

اشاره رهبر انقلاب به «بانوی ملّای اصفهانی» ما را حساس کرد تا با تحقیق، به شناخت و معرفی بانوی فاضله مدنظر ایشان بپردازیم؛ نتیجه این بررسی، ما را به بانوی نامدار اصفهانی، «حاجیه‌خانم سیده نصرت بیگم» رساند، بانویی که باوجود محدودیت‌ها و مشکلات خاص دوران خود، به‌واسطه علم و عمل، نامش در تاریخ ماندگار شد به‌طوری‌که بزرگانی چون علامه طباطبایی، آیت‌الله محمدحسین طهرانی و سید هاشم حداد با ایشان دیدار و بعضاً مباحثات علمی داشته‌اند.

«سیده نصرت بیگم» متولد ۱۲۶۵ در شهر اصفهان است، پدر ایشان حاج سید محمدعلی امین‌التجار اصفهانی، فردی مؤمن و سخاوتمند و مادرشان بانویی باشرافت، پرهیزگار و خیرخواه است که برخلاف فضای آن روزها که آموزش و آشنایی با خط و نوشتن برای زنان رایج نبود، دختر چهارساله خود را برای آموختن قرآن و خواندن و نوشتن راهی مکتب کرد.

گمشده‌ای در وجود بانوی ایرانی

سیده نصرت بیگم در مورد کودکی خود و گرایش به علوم الهی می‌گوید: «درست به یاد دارم در اوقاتی که با بچه‌های هم‌سن بودم مثل آن‌ها تفریح و گردش نمی‌کردم بلکه مشتاق بودم بیشتر تنها باشم تا بهتر بتوانم فکر کنم زیرا گمشده‌ای در وجود خود داشتم و اگر به مجالس عمومی می‌رفتم باز در حال تفکر بودم و در این اندیشه که پا از جاده شریعت بیرون نگذارم، در میان علوم به «خداشناسی» و علومی که مربوط به خداوند بود بیشتر علاقه داشتم و دائم در طلب حقیقتی پویا بودم تا سرانجام درصدد برآمدم زبان عربی را بیاموزم شاید از این راه گمشده خود را پیدا کنم و به خدا نزدیک شوم.»

وی در سن 15 سالگی ازدواج کرد اما نه‌تنها بچه‌داری و خانه‌داری او را در تحصیل علوم سست نکرد، بلکه با تنظیم اوقات خود، برای انجام تمام‌کارها وقت کافی داشت، حتی مرگ فرزندان هم نتوانست علاقه و عزم این بانو در مسیر کسب علم را کاهش دهد تا جایی که گفته‌شده در جریان جنگ جهانی اول، دو فرزند کوچک ایشان در فاصله زمانی چند روز از دنیا رفتند و آیت‌الله نجف‌آبادی که آن روزها استاد بانو بود، به این مناسبت سه روز کلاس درس را تعطیل کرده و برای تدریس به خانه بانو نرفت، اما روز چهارم بانو امین به دنبال استاد فرستاد و هنگامی‌که آیت‌الله نجف‌آبادی در کلاس حاضر شد علت تعطیلی درس را از وی جویا شده و گفت: خدا نعمتی را به من داد و خودش هم از من گرفت.

این بانوی اصفهانی که از او به‌عنوان نخستین مجتهده این دوران یاد می‌شود، پس از آموختن صرف، نحو، بلاغت، تفسیر، حدیث، فقه، اصول و فلسفه، به مدت 20 سال در مکتب اساتیدی مانند آیت‌الله سید علی نجف‌آبادی، حاج آخوند زفره ای، میرزاعلی اصغر شریف و شیخ مرتضی مظاهری کسب معرفت کرد.

از این بانوی عالم، 9 کتاب به یادگار مانده است که اولین کتاب ایشان «اربعین هاشمیه» است و در سن 40 سالگی به عربی تحریر شد و همچنین «مخزن العرفان» که تفسیری از قرآن کریم در 15 جلد است را در مدت 20 سال نوشت.

«اربعین هاشمیه» زمینه اجتهاد بانوی مجتهده را فراهم کرد

پس آن‌که کتاب «اربعین هاشمیه» به حوزه نجف رسید، علمای نجف استقبال کرده و بعد از نامه‌نگاری که با وی اجتهاد ایشان را در سن 43 سالگی تأیید کردند.

علمایی چون آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، آیت‌الله سید محمدکاظم شیرازی، آیت‌الله محمدرضا نجفی و آیت‌الله ابراهیم حسینی شیرازی استهباناتی به این بانو اجازه اجتهاد و روایت دادند و خود ایشان نیز بعدها مجوز روایت حدیث و اجتهاد را به علمایی مانند آیت‌الله مرعشی نجفی، زهیر الحسون و بانو علویه همایونی داد.

بسیاری از سال‌های زندگی این بانوی عالم اصفهانی در دوران پهلوی گذشت و هنگامی‌که بیشترین حملات از سوی حکومت به تمدن و تفکر اسلامی می‌شد و رضاخان با گسترش آرمان‌های ضد اسلامی در جامعه، تلاش می‌کرد فرهنگ و تمدن اسلامی را با ترویج ناسیونالیسم افراطی تحقیر کند.

بانوی اصفهانی با «روش خوشبختی» در مقابل رضاخان ایستاد

زمانی که رضاخان دستور کشف حجاب را صادر کرد، هوشیارانه به دفاع از موازین مذهب پرداخت و کتاب «روش خوشبختی» را نوشت، اما آنچه قابل‌توجه است، تلاش‌های این بانو در مقابله با استبداد پهلوی و تبیین هویت زن ایرانی است تا به مردم ثابت کند که زن ایرانی زنی است که با آمدن اسلام به ایران، زندگی نوین خودش را شروع کرده است.

سیده نصرت بیگم در پاسخ به سؤالی راجع به این‌که در عصر حاضر وظیفه و بهترین عمل زنان چیست، این‌طور پاسخ داده است: «در موقعیت امروز، آنچه برای زنان در درجه اول مورد اهمیت قرار دارد این است که، با نفس و دمخواهی‌های خود در مورد زر و زیور و طرز لباس پوشیدن خود و به مدل‌های گوناگون درآمدن، مبارزه کنند، با این‌که این کار، مشکل به نظر می‌رسد ولی درنتیجه به کمال معنوی، زودتر نائل می‌شوند، پس بهترین جهاد، حفظ پوشش زنان است.»

وی مدرسه علمیه‌ای به نام مکتب فاطمه(ع) تأسیس کرد که در حدود 600 تا 1000 شاگرد، در سال 1346 آغاز به کارکرد، که در اوضاع بسیار سخت فرهنگی و سیاسی جامعه، زمینه تحصیل بانوان علاقه‌مند به آموختن معارف اسلامی را فراهم کرد و گذشته از این، چند دبیرستان دخترانه تأسیس و شاگردان برجسته‌ای تربیت کرد که هریک همچون ستاره‌ای درخشان در آسمان دانش هستند.

بانو مجتهده، معتقد و علاقه‌مند به انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی (ره) بود، در این مورد یکی از شاگردان وی می‌گوید: «در سال ۵۹ که حاجیه‌خانم امین، اصلاً نمی‌توانستند از منزل خارج شوند، از طریق تلویزیون در جریان انقلاب قرار داشتند، زمانی که امام (ره) تفسیر سوره حمد را از تلویزیون شروع کردند، مجذوب بیان و مطالب امام شده بود و به همین دلیل، به مطالعه آثار امام پرداخت.

از قول من بگویید که بد می‌بینی

بعد از مطالعه کتاب‌های امام، ایشان به شاگردان خود گفت: معرفت امام بالاست و عرفان ایشان به‌حداعلای خود رسیده است، اگر کسی خواست، خدای‌ناکرده تهمتی بزند یا توهینی بکند، از قول من بگویید که بد می‌بینی، مبادا یک‌وقت خدای‌ناکرده توهین کنید چون معرفت ایشان بالاست که می‌توانند این‌کاره‌ای محیرالعقول را انجام بدهند، زیرا که قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری.

یکی از روحانیون اصفهان در این خصوص گفته است: «چند مرتبه که حضور حضرت امام خمینی (ره) مشرف شدم، ایشان جویای حالات و اشتغالات و سلامتی بانو مجتهده اصفهانی شدند و در مقابل به منزل حاجیه‌خانم که می‌رفتم، بانوی ایرانی مقید بودند، برای سلامتی حضرت امام (ره) و موفق شدن ایشان و پیشرفت در اهداف مقدس اسلام دعا کنند.

بانو مجتهده امین پس از سال‌ها مبارزه و مجاهدت علمی و عرفانی، سرانجام در روز دوشنبه، بیست و سوم خردادماه سال 1362 (ه.ش) درگذشت؛ مزار این بانوی مجتهده در تخت فولادشهر اصفهان مناره‌ای است که آسمان را روشن می‌کند./1325/

منبع: فارس

علی اصغر خواجه الدین
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۶:۰۹
احسنت بر شما
0
0