یادداشت؛
استراتژی تعاقب
به تعبیر رهبر حکیم انقلاب؛ «دشمن ضعیف است، مسؤولان فریب نخورند و به امید اینکه بتوانیم یک کاری بکنیم، خودشان و ملت را دچار مشکل نکنند.»
به گزارش خبرگزاری رسا، در هماوردهای بینالمللی و در معرکههای جهانی، طرفهای درگیر، همه توان و ظرفیت خود را به میدان میآورند تا پرچم پیروزی را سر دست بگیرند.
عرف این است که طرف بازنده و ضعیف در هر درگیری و دعوایی وقتی کارایی ابزارها و ظرفیتهای خود را ازدسترفته میبیند، به هوچی گری و سروصدا روی میآورد. این قاعده در تقابل جمهوری اسلامی با قدرتهای سلطهگر منطقهای و جهانی ۴۰ سال است که ساری و جاری است و کشورمان علیرغم عِدّه و عُدّه کمتر در برابر اسباب و ابزار طرفهای مقابل، همواره و همیشه پیروزمندانه از میدان خارج شده است.
سردمداران کاخ سفید که با یک تماس تلفنی، هر کشوری را به پیروی از اوامر خود وادار میکنند و با اعزام یک ناو یا سفر یک فرمانده نظامی و مقام دولتی، موجی علیه دولتهای غیرهمسو ایجاد میکنند، اما با لشکرکشی به منطقه، برپایی جنگ نیابتی و تهدیدات آشکار نظامی نتوانستند انقلاب اسلامی را حتی یک گام به عقب بازگردانند.
اروپا هم به روشی دیگر، همان سبک و سیاق آمریکا را در قبال ایران پی گرفته، اما چیزی دستگیرش نشده و برای خلع جمهوری اسلامی از مؤلفههای قدرتش دست از پا درازتر بازگشته است. علاوه بر این، رژیم صهیونیستی که حالا بعد از حدود ۷۰ سال، فلسفه شکلگیری آن برای اختلافافکنی و توطئهچینی در میان کشورهای اسلامی روشنشده است، روزگاری فاتح منطقه بود و در اندک زمانی میتوانست به هر کدام از کشورهای عربی لشکر بکشد و ظفرمندانه بازگردد.
علیرغم اینکه صهیونیستها اکنون از توان نظامی بهمراتب بیشتری نسبت به گذشته برخوردارند، بهشدت آسیبپذیر شدهاند و در لاک دفاعی فرو رفتهاند. احداث دیوار حائل، بالا بردن دستها پس از تنها دو روز نبرد با فلسطین و التماس به آمریکا برای باقی ماندن در سوریه، نمونههایی از ضعف مفرط صهیونیستهاست. وادادگی آنها در برابر جمهوری اسلامی البته بیش از این است. بهعنوان نمونه، وقتی رهبر حکیم انقلاب تهدید کردند که در برابر غلط اشغالگران قدس، جمهوری اسلامی تلآویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد، بلافاصله به صرافت افتاده و از طریق طرفهای ثالث پیغام دادند که چنین قصدی ندارند! کوتولههای منطقهای به رهبری عربستان سعودی نیز چنین وضعیتی دارند با این تفاوت که شرایط آنها بهمراتب اسفبارتر از پدرخواندههای آمریکایی، غربی و اسرائیلی آنان است.
طرح ناتوی عربی و تهدیدات پیدرپی آل سعود مبنی بر اینکه جنگ را به داخل ایران میکشانند، تابهحال چیزی بیش از حرافی نبوده و ایران اسلامی کماکان بهعنوان قدرت اول منطقه قد علم کرده است.
در چنین شرایطی که طرفهای مدعی و معاند، از هر زمان دیگری زبونتر شدهاند، طبیعی است که دست به عملیات روانی زده و طوری وانمود کنند که گویی حرف اول و آخر در دنیا را آنها میزنند و هر کشوری بدون همراهی با زرسالاران بینالمللی محکوم به مرگ و نابودی است! خروج جمهوری اسلامی از دایره نظام سلطه بینالمللی را بهمثابه فروپاشی جمهوری اسلامی و قحطی و فقر گسترده جلوه میدهند و با بمباران تبلیغاتی در فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای، درصدد برآمدهاند که مردم را در برابر حاکمیت قرار دهند.
برخی هم در داخل از سر دلسوزی یا از باب خیانت به فکر افتادند که با آنها مصالحه کنند تا از شدت دشمنی اروپا و آمریکا بکاهند. به مصداق این مثل که «کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی»، غرب اگر در حل مشکلات خود توانمند بود که ابتدا معضلات و مشکلات خود را حل میکرد، چراکه تحلیل مفاسد و فلاکتهای روز افزون آمریکا و اروپا دستمایه روزانه گزارشها، آمارهای رسانهها و مراجع رسمی معتبر است.
بهعنوان نمونه، روزنامه «نیویورک پست» در گزارشی از شرایط اسفبار معیشتی آمریکاییها نوشت: «زندگی طبقه متوسط آمریکا اکنون ۳۰ درصد از ۲۰ سال گذشته، پرهزینهتر است و هزینههای مسکن، تحصیلات، درمان و نگهداری از کودکان طی ۲۰ سال گذشته دو برابر شده است.
قبل از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ تنها یکچهارم از مردم آمریکا خود را در طبقات پایین جامعه میدیدند، اما بعد از رکود سال ۲۰۰۸، ۴۰ درصد از آمریکاییهای خودشان را در کف هرم جامعه حس میکنند.» این در حالی است که طبق آمارهای جدید، بدهی آمریکا از مرز ۲۲ تریلیون دلار گذشته و در هر ثانیه، ۲۴ هزار دلار به آن افزوده میشود.
برای خاماندیشان و کسانی که با خوش خیالی، فتح باب گفتگو و رابطه با کاخ سفید را سرآغاز بهروزی و کامیابی ملت ایران ارزیابی میکنند باید یادآوری کرد کشوری که لنگ ۵ میلیارد دلار برای ساخت دیوار مرزی است و بین کنگره و کاخ سفید در این باب، دعوای شدیدی درمیگیرد، رئیسجمهورش بابت ۷ هزار میلیارد دلاری که بیهوده در غرب آسیا هزینه کرده، به زمین و زمان ناسزا میگوید و برای جبران آن از گاوهای شیرده منطقه باجگیری میکند، چطور میتواند اقتصاد کشوری وسیع و بهرهمند از همه ذخایر و استعدادهای انسانی را از هزاران کیلومتر دورتر رونق دهد؟!
بحران مهاجران، راستهای افراطی که خواهان اروپای غیر متحد هستند، گسترش جنبش ضد سرمایهداری موسوم به جلیقه زردهای فرانسه به دیگر کشورهای قاره سبز و راهپیمایی و اعتصابات همیشگی به حقوق و مزایای غیرمکفی بخشهای مختلف در اروپا، تنها گوشه کوچکی از ضعفهای ساختاری اروپای واحد به شمار میآیند. این نمای کلی نشان میدهد که اروپا و آمریکا چه در ارکان داخلی خود و چه در ساختارهای خارجی بهشدت دچار مشکل هستند و ادعای آنها مبنی بر اینکه ارتباط کشورمان با آنها، رفاه و رونق و آبادانی به همراه میآورد و همهچیز از این رهگذر گلوبلبل میشود کذب محض است!
به تعبیر رهبر حکیم انقلاب در دیدار با مردم انقلابی آذربایجان شرقی؛ «دشمن ضعیف است، مسئولان فریب نخورند و به امید اینکه بتوانیم یک کاری بکنیم، خودشان و ملت را دچار مشکل نکنند.» (۲۹ بهمن ۹۷) ازاینرو باید گفت کسانی که رابطه با غرب را ترویج و حتی تحمیل میکنند، عمداً یا سهواً در پازل جنگ روانی دشمن بازی میکنند. این واقعیت، اما به این مفهوم نیست که حریف را کاملاً دستکم بگیریم و به هیچ انگاریم.
طرف مقابل زخمخورده است و همانند بوکسور مغلوبی که از ضربات پیدرپی گیج شده، ممکن است ضربهای نیز وارد کند. جمهوری اسلامی با اقتدار کامل توانسته ضربات بسیار مهلک و دقیقی را بر پیکره آمریکا و اذنابش وارد کند و تعادل آنها را کاملاً به هم ریزد، لذا نهتنها نباید فریب دشمنی که عنقریب از پای خواهد افتاد را بخوریم بلکه باید با در پیش گرفتن «استراتژی تعاقب»، حریف را تا پشت جبهههایش تعقیب کنیم، فرار و هزیمت کامل از منطقه را به وی تحمیل کنیم و به هزیمت نهایی واداریم. /۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: حمایت
ارسال نظرات