جایگاه مدارا در سیاست گذاری فرهنگی از منظر قرآن و روایات
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روابط عمومی دانشگاه باقرالعلوم (ع) جلسه دفاعیه رساله دکتری آقای میثم قمیشیان با عنوان جایگاه مدارا در سیاستگذاری فرهنگی از منظر قرآن و روایات پنج شنبه سیزدهم دیماه برگزارشد.
چکیده ای از این پایان نامه تقدیم خوانندگان می شود.
مدارا با مردم در آموزههای دینی هم عرض با فرائض و واجبات دانسته شده است و در توصیههای ائمهی معصومین علیهمالسلام در روابط میان فردی و همچنین جهتگیریهای حاکمیتی بدان اشارهی فراوان شده است.
پژوهش حاضر بر آن است تا با اشراب این ادبیات دینی در سیاستگذاری فرهنگی، راهبردها و رهیافتهای مداراتی اسلام را در این حوزه استخراج کند. این کار بهوسیلهی ترکیب روشهای معناشناسی و تفسیر موضوعی صورت پذیرفته و دو منبع قرآن و روایات را مورد واکاوی قرار میدهد. همچنین از ادبیات رایج در علوم اجتماعی و مدیریتی بهره میگیرد تا فهمی سیاستگذارانه از آیات و روایات به دست آورد.
ماحصل مطالعات در مدیریت و علوم اجتماعی رویکرد مشارکتی را در سیاستگذاری -در مقابل رویکرد یکطرفه از سوی حاکمیت- به دست میدهد و این نتیجه با متون دینی تأیید میشود.
از اقتضائات این رویکرد که توسط حاکمیت اسلامی پی گرفته میشود، مدارا با ضعفهای ایمانی، علمی و وجودی مردمی است که حاکمیت در سیاستگذاری قرار است با آنان مشارکت کند. این مدارا بدان معنا است که سیاستگذاری فرهنگی بر اساس اصول و اهداف اسلامی با ظرفیت ایمانی مردم قید میخورد و بسته به این ظرفیت سطح هدفگذاریها در سیاستگذاری فرهنگی تعیین میشود؛ بنابراین دیالکتیکی بین اهداف سیاستگذارانه و ظرفیت ایمانی مردم وجود خواهد داشت.
با توجه به تعریف فرهنگ در این پژوهش، این الگو علاوه بر سیاستگذاری فرهنگی به معنای خاص کلمه، به سایر عرصههای سیاستگذاری عمومی نظیر اقتصاد نیز تعمیم مییابد. سیاستگذاری فرهنگی در این پژوهش، اعم از سیاستگذاری عمومی در نظر گرفته میشود از آن حیث که فرهنگ به مثابه نرم افزار ذهن جمعی برای زندگی تعریف شده و در اینصورت اقتصاد، هنر و سایر شئون زندگی را نیز در بر میگیرد. /924/د103/ج