آسیبهای انتخاباتی کردن فضای کشور
به گزارش خبرگزاری رسا، این روزها که نقد درونی فعالان و طیفهای جریان اصلاحات و اعتدال علیه یکدیگر به اوج خود رسیده و حتی ضرورت استعفای زودهنگام رئیس جمهور از سوی حامیان ایشان مطرح میشود، این سؤال اساسی در اذهان ایجاد میشود که ریشه این تبلیغات زودرس چیست و منفعت آن برای مردم، یعنی صاحبان اصلی انقلاب چه میتواند باشد، به ویژه آنکه با هدفگذاری روی انتخابات آتی، نقدها حتی به مسائل شخصی رسیده و در توجیه رأی گذشته ونقد شرایط کنونی حتی درک وشعور اجتماعی مردم هم به هیچ انگاشته میشود.
علیرضا علوی تبار از فعالان جبهه اصلاحات، در گفتوگویی که اخیراً با ماهنامه «اندیشه پویا» داشت با بیان اینکه من در سالهای ۹۲ و ۹۶ به روحانی رأی ندادم، تصریح کرد: «هر دو سال مردم را دعوت کردم که به آقای روحانی رأی بدهند، سخنرانی هم کردم، اما خودم رأی ندادم و دلیلم هم کاملاً شخصی بود. من شخصی را میشناسم با ویژگیهای شخصی و به همین دلیل به او رأی نمیدهم، اما از طرف دیگر این شخص وجوهی دارد که در سطح عمومی میتواند تأثیر دیگری داشته باشد.
البته که امروز تجلی آن خصوصیات شخصی را که من از آن میترسیدم دارید میبینید، در امتیاز دادنها و انتخابهای شخصی.» این فعال اصلاحطلب با اشاره به سالهای ریاست حسن روحانی بر مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری میافزاید: ما برای پروژهها بودجه کم داشتیم، اما برای درست کردن استخر بودجه کم نبود. اگر نان کنجدی و پنیر و گردو و سبزی آماده نبود، جلسه تشکیل نمیشد، به نظر ما اینها خیلی لوکس بود، آقای روحانی یک چهره امنیتی بود با ظاهری که راست محافظهکارانه بود، اما در باطن به چیزی اعتقاد نداشت.
حجاریان تئوریسین جریان اصلاحات هم که همواره در عین حمایت از دولتهای یازدهم و دوازدهم تلاش کرده انتقاداتی هم نسبت به آن مطرح کند تا در روزی مثل امروز بتواند زمینه جدا کردن راه اصلاحطلبان از دولت تدبیر و امید را فراهم کند، این بار خیلی صریح و جدی روحانی و دولتش را زیر بار انتقاداتش برده و عنوان میکند که: «دولت روحانی استعداد و ظرفیت کافی برای مقابله با معضلات داخلی را نداشت. پروژه اصلی دولت برجام بود.»
عبدالله ناصری، عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان هم میگوید اگر حمایت اصلاحطلبان نبود، روحانی نهایتاً ۳ درصد آرا را در انتخابات کسب میکرد. او که مشاور رئیس دولت اصلاحات هم هست و پیش از این مدعی شده بود که دولت روحانی، رحم اجارهای اصلاحطلبان است، اکنون میگوید روحانی از اصلاحطلبان فرار کرده است. او میگوید آقای روحانی به حدی این روزها نسبت به افکار عمومی و جامعه بیتفاوت هستند که حتی سخنگویی برای دولت انتخاب نکردهاند. چندین ماه است که هیچ خبری از سخنگوی جدید نیست. به نظر من عمده دلیل تغییر رویکرد آقای روحانی، مشاوران و اطرافیان ایشان هستند. این افراد سعی دارند از آقای روحانی فردی بسازند که هیچ شباهتی به آقای روحانی ندارد.
در همین حال الیاس حضرتی نایب رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، از اسحاق جهانگیری به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی جریان اصلاحات در سال ۱۴۰۰ نام میبرد خبرگزاری دولتی ایرنا هم در همین زمینه «دیدار خصوصی برخی از اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با جهانگیری» را رسانهای میکند.
فعالان این جریان علاوه بر تحرکات زودرس انتخاباتی خود، از تلاش برای کاندیداسازی برای جریان رقیب نیز فروگذار نکرده و با طرح برخی از چهرهها کوشیدند که این رقابت را به میان طیفهای اصولگرا نیز بکشانند.
فارغ از صحت برخی از این مواضع علیه دولت دوازدهم و قابل درک بودن نگرانی آنها از تأثیر ناکارآمدی دولت بر محبوبیت جریان اصلاحات، اما نکته اساسی این است که اینگونه مواضع نمیتواند نافی مسئولیت آنها در روند تحولات اخیر واعلام برائت از کارکردهای منفی دولت دوازدهم باشد. چرا که فعالان واحزاب این جریان نقش اساسی در به قدرت رسیدن دولتهای یازدهم ودوازدهم داشته وبرای رسیدن به پیروزی تمامی مرزهای اخلاقی وعرفی در روند انتخابات در یک نظام اسلامی را تخریب کرده و البته دامن سیاه نمایی آنان به جای رقیب، سبب بی اعتمادی مردم به نظام اسلامی و ابزاری برای دشمنان نظام برای مقابله وتخریب نظام اسلامی شد.
اما از آنجایی که فعالان این جریان از دامن زدن به تحرکات زودرس انتخاباتی و نقد بعضاً بی رحمانه دولت و رسانهای کردن آن به عنوان یک تاکتیک برای فرار از پاسخگویی به مسئولیتها در همراهی وشکل دهی این دولت استفاده میکنند، این روند خود پیامدهای جدیتری را برای عرصه سیاسی کشور و حتی کاهش مشارکت در انتخابات آینده را نیز خواهد داشت که تحلیل آن فرصت دیگری را میطلبد. در زمینه آسیبهای انتخاباتی کردن فضای سیاسی کشور در شرایطی که بیش از یک سال تا انتخابات مجلس وبیش از دوسال تا انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است، به چند نکته میتوان اشاره کرد.
۱- در شرایط جنگ همه جانبه دشمن همه تلاشها باید معطوف بر رفع مشکلات معیشتی مردم ورفع نارساییهای اجرایی واداری کشور باشد، خصوصاً آنکه بخش عمدهای از مشکلات مردم ناشی از ضعف وناکارآمدیها و عدم باور مسئولان اجرایی به جنگ همه جانبه دشمن است. در این شرایط کار مضاعف وشبانه روزی و تلاشهای مجاهدانه حداقل انتظار مردم از مسئولان است.
۲- هرچند انتخابات و مبارزات انتخاباتی در جامعه نشاط و جنبش ایجاد میکند، اما زودتر از موعد بودن آن میتواند باعث ایجاد اختلال در روند عادی امور حکومتی و اداره درست کشور و همچنین اشتغال بیش از اندازه اذهان عمومی به خود شود که ممکن است منجربه پیش آمدن سوء تفاهمات و رویاروییهای نا لازم و اصطکاک نیروهای مفید اجتماعی و هدر رفت انرژی با ارزش جامعه شود.
۳-تجربه انتخاباتهای گذشته کشور نشان میدهد که به رغم فضاسازیهای زودهنگام، عملکرد منتخبان در نوع ونحوه حضور مردم پای صندوقها وانتخاب آنها نقشی اساسی دارد وبه همین دلیل است که معمولاً در هر هشت سال یک جریان سیاسی موفق به جلب اعتماد مردم میشود. فرار به جلوی فعالان جریان اصلاحات و نقد دولتهای یازدهم ودوازدهم واستفاده از واژههایی نظیر رحم اجارهای به معنی آن است که جریان اصلاحات نمیخواهد هزینه کاستیهای دولتهای یازدهم ودوازدهم را بپردازد.
۴- تبلیغات زودرس همچنین میتواند بر عملکرد نامزدهای احتمالی در مقام و مناصب کنونی آنها مؤثر واقع شود وآنها را وسوسه کند تا از امکانات در دسترس خود برای پیشبرد اهداف انتخاباتی بهره گیرند یا به بیان دیگر کارکرد مقام خود را در راستای انتخابات باز تعریف کنند.
۵-میدان سازی برای نفوذ واثر گذاری دشمن یکی دیگر از پیامدهای تحرکات زودرس انتخاباتی است. این پدیده اگرچه همواره یک تهدید بالقوه است، اما در همین شرایط که مسائل زودرس انتخاباتی مطرح شده است، نیز دشمنان غافل نمانده و وارد صحنه شدهاند. مثلاً وزیرخارجه آلمان در توجیه تلاش کشورش برای مقابله با اقدامات یکجانبه گرایانه امریکاییها میگوید: ما از ایران در برابر تحریمهای امریکا حمایت میکنیم، به خاطر امنیت ملی خودمان و اینکه تندروها در ایران روی کار نیایند./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: روزنامه جوان