مبانی نظام سازی و تمدن سازی در منظومه فکری رهبر انقلاب
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، نشست سبک زندگی بر مدار ولایت با عنوان «انقلاب اسلامی و تحول در سبک زندگی، چالشهای تمدنی اسلام وغرب در حوزه سبک زندگی» با حضور حجت الاسلام اسماعیل فخریان، مدیر طرح سراسری تبیین منظومه فکری مقام معظم رهبری با حضور طلاب و مبلغین حوزه علمیه و فعالین فرهنگی در دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی در سه نشست برگزار شد که سخنان ایشان در این رابطه تقدیم خوانندگان محترم میشود:
رهبر معظم انقلاب در سخنرانیهای جداگانه به مباحث سبک زندگی اسلامی اشاره کرده اند و از طرفی ما معتقدیم که دینی میتواند تمدن ساز شود که منظومه فکری داشته باشد که اسلام این منظومه را دارد.
برخی به ظرفیت اسلام ناب برای تمدن سازی اعتقاد ندارند و این موضوع به دلیل شبهاتی به وجود آمده است که این ادعا وجود دارد که باید تمدن غرب مهندسی معکوس شود چراکه ما برای تمدن سازی باید به سراغ تمدن غرب برویم و این در حالی است که تمدن غرب، تمدن خودش را از اسلام گرفته است و این صحیح نیست که آنها به دنبال اسلام ناب میآیند و ما خودمان دنباله رو آنها باشیم و این نگاه درباره تمدن سازی در حال حاضر وجود دارد.
این موضوع که ما برای تمدن سازی و ارائه الگو باید نگاه به غرب داشته باشیم و مبانی آنها را بدانیم یک دیدگاه است از طرفی اسلام منظومه فکری و مجموعهای از اندیشهها و راهکارها و ارائه است و میتواند تمدن ساز باشد در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب تمدن سازی براساس منظومه فکری امام(ره) پیش میرود که توحید محور، جامع و به روز است.
اما از سال ۶۷ به بعد ما دیگر امام راحل را نداریم و خط منظومه ایشان را رهبر معظم انقلاب ادامه میدهند؛ اگر در امام متوقف شویم بدان معنا است که نیازی به، ولی فقیه نبوده است در عین حال نیاز است تا ما به سراغ اندیشههای رهبری که ادامه اندیشه امام راحل است برویم.
چرا ما به سراغ مبانی سبک زندگی اسلامی میرویم
سبک زندگی ولایت مدار که براساس ولایت است. ما معتقدیم که اگر میخواهیم به تمدن برسیم سبک زندگی نقش اساسی دارد و در عین حال سبک زندگی بر محور دولت و سبک زندگی بر محور جامعه مطرح است که در این صورت نیاز به اصلاحاتی است که اگر این سبک زندگی قرار است دولت ساز و جامعه ساز باشد باید بر مدار ولایت باشد بدان معنا که از ظرفیتهای ولایت به صورت عینی استفاده شود.
تنها مبانی فکری رهبر معظم انقلاب ما را به تمدن سازی میرساند
با توجه به اینکه فرآیند تمدن سازی از مبانی شروع میشود بنابراین نیاز است تا برای این مبحث ابتدا به سراغ مبانی رفت و از طرفی باید توجه داشته باشیم که مبانی فکری رهبر معظم انقلاب ما را به تمدن سازی میرساند.
در این راستا باید مخاطب بتواند الگوساز شود چراکه اندیشه رهبری این ویژگی و مشخصه را دارد که این مبانی فقط مختص سبک زندگی نیست و در سند تحول آموزش و پرورش و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هم اینها کاربرد دارکه این مبانی در ۲۸ سخنرانی رهبر معظم انقلاب با محوریت ایمان، توحید، نبوت و ولایت مطرح شده است که مهمترین پایههای فکری اسلامی از سازندهترین آیات قرآنی در این مبانی جست و جو شده است و اینها پایههای فکری برای ایجاد یک نظام هستند چراکه سبک زندگی تأثیر مستقیم وغیر مستقیم در نظام جمهوری اسلامی و تمدن سازی دارد.
تفاوتهای مبانی رهبری با شهید مطهری
مبانی شهید مطهری(ره) با رهبر معظم انقلاب متفاوت است اگرچه رهبری میگویند که مبانی انقلاب اسلامی را از شهید مطهری بگیرید، اما در مبانی آنها تفاوتهایی وجود دارد که رهبری مباحث را برای ساخت جامعه ارائه میکنند که اجرائی و عملیاتی و اجتماعی است که بعد اجتماعی و عملیاتی آن پر رنگ تر از بعد نظری است، اما بقیه بیشتر مبانی آنها نظری است و در عین حال الگوسازی و نظریه پردازی نمیشود، اما اندیشه رهبری الگوساز و الگوپرداز است و این در حالی است که علامه طباطبائی و شهید مطهری الگو ندارند و بعد نظری آنها پر رنگ است.
در شرایطی که ما میخواهیم از دولت تمدن ساز عبور کنیم که هنوز یک کتاب درباره دولت اسلامی تراز انقلاب اسلامی نداریم و درعین حال الگو برای تحقق دولت اسلامی هم نداریم و مردم باتوجه به اینکه نگاه تمدن ساز ندارند دولتها را انتخاب میکنند چراکه شاخص و الگو ارائه نشده است و در عین حال از کتاب شهید مطهری مبانی ساخت نظام در نمیآید.
مبانی نظام سازی و تمدن سازی در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب
رهبر معظم انقلاب مبانی را از ایمان شروع کردند، اما اساسیترین مبنا ایجاد یک نظام توحیدی است و اساسا مبانی از توحید باید شروع شوند که اگر از ایمان شروع شده است این کار برای تشویق بوده است و از طرفی نظام میخواهد به تمدن برسد و توحید فهمیدن بی مسؤلیت و بی تعهد نیست چراکه توحید آگاهی و دانش است که تکلیف و وظیفه میآورد.
در عین حال توحید باید در دو ساحت مورد بررسی قرار بگیرد که یک ساحت آن در مرحله جهان بینی و ساحت دوم ایدئولوژی است که این ایدئولوژی برای شما الگوساز میشود و از طرفی توحید هم جزو جهان بینی اسلام و هم جزو ایدئولوژی اسلام است و ما در این جهان بینی به دنبال بینشی هستیم که اصلاح میکند و در ایدئولوژی که رفتارها است بعد عملی مطرح میشود که همان سیاست توحیدی، فرهنگ توحیدی، اقتصاد توحیدی وغیره است.
جهان بینی تلقی انسان از جهان است که در این قضیه نباید از فطرت غافل شد
هر مکتبی بینش و دیدگاه و دریافت و برداشتهای خاص دارد که این جهان بینی است که در مبنای سبک زندگی ما از اندیشه رهبری، جهان بینی تلقی انسان از جهان است که در این قضیه نباید از فطرت غافل شد چراکه فطرت سهم اساسی دارد و در عین حال فطرت ماورای عقل، غریزه و حس است.
تئوری انسان ساز یا نبوت؛ انبیاء و اولیاء برای یک هدف نهایی و اصلی به نام ساختن انسانها مبعوث شده اند که از هدف میانی که ایجاد جامعه مطلوب و ساخت فضای مناسب است از این گذرگاه حرکت میکنند تا به هدف اصلی که همان خلقت آفرینش است برسند.
معنای سوم بحث ولایت است که تعبیر به شیوه اجرایی جامعه مطلوب که در ساخت انسانها است، میشود که ولایت ادامه نبوت است که اگر قرار است به هدف میانی و اصلی انبیا برسید ولایت محور است، تشکیلات توحیدی مسبب آن است چراکه ولایت یک جمع به هم پیوسته با محوریت پیامبر(ص) و امام برای ساخت هدف میانی انبیاء که هدف اصلی محقق شود که در این راستا ولایت ضمانت اجرایی تحقق هدف میانی انبیاء است که مستلزم هدف اصلی میباشد.
خلاصه مبحث
حقایق و مسائلی که لایتغیر هستند کاربردهای متنوع و مختلف دارند و در عین حال روبناها مبتنی بر مبناها هستند که اگر مبانی عهده دار ایجاد تحول هستند، اما تا زمانی که مبانی متحول نشوند نمیتوان راهکار تحول ارائه داد و برای سبک زندگی ولایت مدار توجه به مبانی توحید و نبوت و ولایت حائز اهمیت است چرا که توحید از منظر رهبری الگوساز و تمدن ساز است که در دوساحت جهان بینی و ایدئولوژی که همان بینش و عمل است مورد بررسی قرار میگیرد و نبوت و ولایت بر محوریت انسان ساز و ضمانت اجرایی برای ساخت جامعه مطلوب است./۸۷۶/د۱۰۱/س