این ناتوی عبری است با پرچم عربی!
به گزارش خبرگزاری رسا، ایده تشکیل ناتوی عربی که از ماههای گذشته مطرح شده و شامل چند کشور عربی منطقه غرب آسیا با محوریت عربستان سعودی میشود، یک تقلید ناشیانه و احتمالاً دستوری از ناتوی غربی است که البته کارکردهایی واژگون برای اعضای آن کشورهای عربی خواهد داشت.
در این ایده امریکایی قرار است کشورهایی، چون مصر، اردن، کویت، بحرین، عمان و امارات محوریت آلسعود را بپذیرند و ائتلافی نظامی به نام ناتوی عربی تشکیل دهند. جالب اینکه محوریت آلسعود در این ائتلاف یا به عبارت دیگر بنسلمان یا منصوب او به عنوان دبیر کل احتمالی و حمایت امریکای ترامپ از آن، تردیدی باقی نمیگذارد که هدف اصلی از این شبه ناتو، نه دشمنان واقعی و اشغالگران سرزمینهای جهان عرب یعنی رژیم صهیونیستی و داعش بلکه فشار علیه جمهوری اسلامی ایران میباشد که حمایت از مقاومت اسلامی و استقلال در برابر سیاستهای یکجانبهگرا و زورگویانه آن ترامپ، رژیم صهیونیستی و داعش را رنج میدهد. همچنین این امریکا، رژیم صهیونیستی و آلسعود هستند که در ائتلافی شرورانه هم از داعش حمایت کرده و هم به دنبال طرح معامله بزرگ قرن یعنی تشکیل آپارتاید رسمی دولت یهود در فلسطین اشغالی هستند.
این واقعیت که پشت سر این ایدهپردازی، امریکا به عنوان اصلیترین حامی صهیونیستها و کاربر یا بهرهبردار از داعش برای تجزیه سرزمینهای عربی قرار داشته و آلسعود هم به عنوان تبدیلکننده عربستان به گاو شیری ترامپ و مجری سیاستهای امریکایی در منطقه، حامی ایدئولوژیک و لجستیکی داعش بوده و در مقابله با مقاومت اسلامی در منطقه با رژیم صهیونیستی در تعامل است، محوریت این ائتلاف میباشد. در واقع این ناتو را باید ناتوی عبری با پرچم عربی نامید که تنها به استقلال اعراب شلیک کرده و عزت عربی را به سخره گرفته است.
عقبه این ناتو را میتوان در شورای همکاری خلیج فارس نامید که در جنگ تحمیل هشتساله علیه ایران اسلامی، از صدام متجاوز حمایت کرده ولی با پایان جنگ و ناکامی صدام از اهداف بلندپروازانه خود گرفتار دیکتارتوری و قدرتطلبی او شد و اگر اربابان خارجی به دادشان نرسیده بودند، صدام در ادامه حمله به کویت، کشورهایی، چون عربستان و حتی اردن را نیز از اشغال و تجاوز بینصیب نمیگذاشت.
جالب اینکه همین کشورها مجبور بودند برای کم کردن شر دیکتاتور بغداد هزینههای سنگین اردوکشی امریکا و متحدان غربیاش را بر عهده گرفته و صدامی را که خود حمایت کرده و به عنوان سردار قادسیه و نگهبان دروازههای شرقی اعراب همهجانبه پشتیبانی و تجهیز کرده و ارتشهای خود را در اختیار او قرار داده بودند، با افتضاح و بیآبرویی تمام کنار بگذارند. در واقع در آن مرحله این کشورهای عربی بودند که در هزینههای مادی و معنوی رقابت و دشمنی صدام با جمهوری اسلامی شریک شده و در هشت سال جنگ فرسایشی که رونقبخش زرادخانه امریکا و متحدان غربیاش بود، حضور داشته ولی سرانجام در دام این بیتدبیری و دنبالهروی از حامیان پشت پرده صدام و تجاوز ظالمانهاش به ایران بیفتند و گویا، چون کودکی کم تجربه و فراموشکار مجدداً به همان دام گرفتار آمدهاند. اما این بار این بنسلمان است که نقش صدام را بر عهده گرفته و سیاستهای یکجانبهگرایانه و خشونتباری که قبل از همه در یمن، سوریه و عراق دامن کشورهای عربی را به آتش کشیده، همچنان رونق زرادخانه کشورهای عضو ناتو و در رأس آن امریکای ترامپ حاشیه امن رژیم صهیونیستی را تضمین میکند.
شباهت دیگر صدام و بنسلمان هم روحیه دیکتاتوری و قدرتطلبی لجامگسیختهای است که گرچه صدام آن را در اواخر عمر سیاسیاش در حمله به کویت بروز داد، بنسلمان در شروع قدرتطلبی در حمله به یمن و ادعا علیه قطر و درشتگویی با عمان و کویت و حتی نداشتن هیچگونه ملاحظه سیاسی نسبت به مصر آن را برملا ساخته و با همراهی با ترامپ که عربستان را گاو شیری مینامد بر عزت و اعتبار عربی نیز چوب حراج زده است.
از این رو ناتوی عربی را میتوان ناتوی امریکایی و عبری نامید که تنها هزینههای آن بر دوش کشورهای عربی است و بالاترین هزینهها نیز نفی استقلال و مشارکت در طرحهایی است که در رأس آن طرح خاورمیانه امریکایی میباشد. در این طرح تجزیه سرزمینی بسیاری از کشورهای اسلامی و از جمله عربی هدفگذاری شده و لذا ناتوی عربی نهتنها شلیک به استقلال عربی بلکه خیانت به عزت مسلمانان نیز به حساب میآید. این به معنی همسویی ناتوی عربی با صهیونیسم و حامیان غربی آن برای فرسایش قدرت از جمله تجزیه کشورهای اسلامی و عربی برای تسهیل در چپاول و حفظ استیلا و هژمون است که متأسفانه این بار ناتوی عربی را نیز به کمک گرفتهاند./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: روزنامه جوان