قدر آقا را بدانیم
به گزارش خبرگزاری رسا، تا هنوز تیر بلا میبارد، بنویسم از سرچشمه بصیرت مردی بزرگ! ۶ تیر ۶۰ حادثه مسجد ابوذر در قعر جنوبشهر، آه نشاند بر دل امت حزبالله اما رخداد تلخ یک روز بعدش در دفتر حزب جمهوری اسلامی ثابت کرد خدا بهتر از من و ما نگهدار امتداد ولایت است، بلکه حتی از ورای رفتن روحالله، باز هم جامعه، بیرهبر نماند! دشمن بهواسطه منافقین قصد داشت امروز خامنهای را از ما بگیرد و فردا بهشتی و یاران را لیکن خدای انقلاب همان خدای موسی است که شاید عرصه را برای امتحان تنگ هم بکند اما تنها رها نمیکند خداباوران را!
چه بسیار که در همین ماه تیر با بلاهت دوست و دنائت دشمن به دریایی از آتش رسیدیم لیکن همان مجروح محراب ابوذر، توجه ما را به الله برگرداند و توسل ما را به بقیه..الله تا از دل سخنرانی دقیق و عمیق روز دوشنبه ۲۱ تیر ۷۸ در بیت رهبری، حادثه ۱۸ تیر تبدیل به حماسه ۲۳ تیر شود که شگفتا! آن روز هم مثل «۹ دی» چهارشنبه بود! و حقیقتا عصبانی کرد آمریکا را از ملت ایران!
پس نه با شهادت، بهشتی میمیرد و نه با جراحت، دست از کار میافتد! همه چیز دست خداست! ترامپ هم حکایت فرعون، توهم زده همه چیز دست استکبار است لیکن ۴۰ سال بعد از انقلاب اسلامی، دنیا را بنگرید تا ببینید حتی در لندن هم چقدر بیآبرو و ذلیل است آن مردک گاوچران که رئیسجمهور آمریکا خوانده میشود! گذشت دوره ابرقدرتی فراعنه! و عجیب بر این باورم که «موسای ظهور» چندی است به نیل افتاده تا عاقبت محقق شود آن دعای بهشتی که خواهان مرگ شیطان بود: «و از این عصبانیت بمیر!»
از امام که بگذریم، حادثه مسجد ابوذر، قطعا هیچ بزرگی را اندازه بهشتی، ناراحت نکرد، چرا که یقینا هیچ بزرگی، خامنهای را آنقدر که بهشتی میشناخت، نمیشناخت اما واقعه هفتم تیر در سرچشمه که علیالقاعده حضرت آقا هم میباید آنجا بودند، از آن حکمتهای بزرگ انقلاب اسلامی است!
و طرفه حکایت اینجاست؛ ۶ تیر و ۷ تیر و بسیاری روزهای دیگر هست و باز هم شیطان بزرگ، با این همه دفاع از منافقین، داعیهدار حقوق بشر است! دشمن اما دشمن است و به کار خود مشغول! ما که نام خود را دوست گذاشتهایم، چه میکنیم؟! القصه! صبح یکشنبه که در خبرگزاریها متوجه دیدار رهبر انقلاب و هیأت دولت شدم، حتم کردم این بار و بدون تعارف، سخن بر مدار توپ و تشر میرانند حضرت آقا که آخر این چه وضعی است؟! و چرا ملت باید این همه از دولت ناراحت باشد؟!
خامنهای لیکن اگر چه باز هم صدای ملت شد ولی باز پدری کرد و صبوری! حتما باید فرق داشته باشد آنکه نامش امام است با دیگران! دیدیم و شنیدیم که باز هم حمایت آمیخته با هدایت کردند حضرت آقا! و کلی راهکار ارائه دادند معطوف به کم شدن مشکلات مردم! در حیرتم از صبر آقا اما بیشتر در حیرتم از بصیرت آقا! مظلوم هم که باشند، باز تجلی اقتدار میشوند! گله هم داشته باشند، باز پدری میکنند! و باز امید میدهند! گمانم خیلی سنگین است تکلیف این دولت و این مجلس و این نهاد و آن ارگان و ایضا من و تو در قبال نعمت گرانقدر رهبری!
والله حق آقا نیست اذیتش کنیم! نقشه کشور را نگاه کنید! دورتادور مرز ما، پر از زبانه آتش است لیکن کشتی انقلاب را ناخدایی هدایت میکند باخدا، آن هم نه درون آب، که از دل زبانههای آتش! و الحمدلله اعتراف دشمن هم همین است! ناظر بر پدری این همه دلسوز و مهربان، آیا رفتار و گفتار ما استوار بر خدمت باید باشد یا اذیت؟! کمک یا آزار؟! دستگیری یا دلشکنی؟! فیالمثل این درست که نباید شعار امسال را بد فهمید و خرابش کرد اما وقتی وارد فروشگاهی میشویم و مثلا حتی خمیردندان را هم خارجی برمیداریم، این فقط شکستن دل کارگر هموطن نیست؛ شکستن دل رهبر عزیز هم هست!
همین مثل را بگیر و برو تا برسی به وزیر امور خارجه، وزیر اقتصاد و صدالبته رئیسجمهور! این است آیا حق آقا به این نازنینی؟! دوفردای دیگر اگر خداوند از ما بابت این نعمت سرشار از مهر و مهربانی سوال کرد، جوابمان چیست؟! حقیقتا چیست جواب آن مسؤول که در کشاکش لطمه مردم از مفاسد اقتصادی، وکیلمدافع زالوصفتان میشود، آن هم روی صندلی همین نظام؟! نکند وهم برمان داشته که ما حتی از سیدالشهدای انقلاب اسلامی هم بزرگتریم که در مقام عمل، اقتدا به امام خود نمیکنیم؟! چه میگویم که بزرگ اگر واقعا بزرگ باشد، حتما گوش دل میسپارد به اندرز خیرخواه خود! سازوکار قانونی جمهوری اسلامی جای خود اما ولایت، بحث دیگری است!
آنکه پای خامنهای را به آن جلسه سرشار از تیر بلای هفتم تیر نکشاند، مجلس خبرگان رهبری نبود؛ خدا بود! و سخنان مملو از امید و آرامش و چارهگشایی روز یکشنبه، دگربار نشان داد خامنهای، دست خدا بر سر ملت و دولت ماست! مبادا که بر این دست زخمخورده، ما نیز زخم بزنیم! من با بد نوشتن، دولتی با کار نکردن و هر که یک جور! رئیسجمهور سابق، یک جور! رئیسجمهور اسبق، یک جور! چه جواب خدا را خواهد داد که با همین سیستم انتخابات، رأی خودش را ۲ بار خواندند و تنفیذ هم کردند، لیکن به ۴۰ میلیون رأی در سال ۸۸ لگد زد و جمهوری اسلامی را متهم به تقلب کرد و آن همه خسارت را باعث شد؟!
مثل جلسه یکشنبه، با دولت اسبق هم کرارا جلسه داشتند حضرت آقا! با همان مهربانی! بعضی توهم زدهاند ما فراموش میکنیم سخنان آقا را در نخستین سالگرد ۱۸ تیر و آن همه مهربانیشان با رئیسجمهور وقت! سهم این انسان حکیم، آیا دروغ بزرگ تقلب بود؟! یا این است که حکایت این یکی، همان را علیه رئیس قانونی یک قوه بگویی که ۸۸ داشتند علیه خودت میگفتند؟! این را بنویسم و خلاص!
چند شب پیش در شهر قم، مادر شهیدی داشت به راقم این سطور میگفت: «نمیگذریم آخرت از خواص، اگر عوض کمک به این پسر مظلوم فاطمه که این همه خیرخواه ملک و ملت است، اذیتش کنند! والله نمیگذریم!»/۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: وطن امروز