ضرورت پایان بیتحركی
به گزارش خبرگزاری رسا، این روزها بی ثباتی اقتصادی و گرانی افسار گسیخته ضمن آنكه امنیت روانی جامعه را به خطر انداخته، فشار بر اقشار مختلف به ویژه طبقات پایین و كمتر برخوردار را دوچندان ساخته است. افزایش افسار گسیخته قیمت ارز و گرانی مسكن و ماشین و ... به نگرانی ها در جامعه دامن زده و در این میان عدم واكنش به موقع دولت و مدیران اقتصادی آن به وضعیت جاری ظن نوعی بی تفاوتی و رهاشدگی را در افكار عمومی ایجاد كرده گویا كه مسئولان نمی توانند یا نمی خواهند كه فضای كنونی را مدیریت كنند.
برخی تحلیل ها با اشاره به خواست طیف های اصلاح طلب برای جا انداختن مذاكره مجدد با آمریكا كه نمود خود را در نامه اخیر این نیروها برای مذاكره با دونالد ترامپ بازتاب داده بر این باورند كه این وضعیت رهاشدگی، در چارچوب قبولاندن طرح مذاكره مجدد قابل بررسی است. اگر چه نمی توان این ادعا را تایید كرد اما واقعیت ماجرا ایناست كه نشانه ای هم برای رد و عدم تایید چنین تحلیل هایی وجود ندارد.
سوء مدیریت برخی دولتمردان و ناتوانی برای ارائه استراتژی و راهكار برای عبور از چالش های پیش رو امروز بیش از هر زمانی آشكار شده است. این در حالیاست كه بسیاری از شاخصه های وضعیت امروز كشور پیش از این و در عرصه رقابت های انتخاباتی مورد نقد شخص رئیس جمهور قرار داشت و به نظر می رسد مشكلات و پیچیدگی های وضعیت كنونی برای مسئولین پوشیده نباشد. آقای روحانی در اظهارات انتخاباتی خود در رقابت های ریاست جمهوری 92 گفته بود «ما شاهد هستیم که دلار بعد از چند ماه به چندین برابر قیمت افزایش پیدا میکند، مشکل کجاست؟ مشکل عدم مشورت، خودشیفتگی، عدم استفاده از ابزار علمی برای اداره کشور و بیثباتیها است.» ایشان در انتخابات 96 هم مشابه چنین مسائلی را مطرح كردند.
آقای جهانگیری معاون اول دولت هم در مناظرات انتخاباتی سال 96 گفته بود «ملت مگر یادتان رفته قیمت دلار لحظهای عوض میشد؟» و حملات شدیدی را به وضعیت غیرقابل پیش بینی و بی ثبات اقتصادی قبل از دولت یازدهم روا داشته بود. واقعیت ماجرا این است كه ضعف و ناكارآمدی دولت تنها به معنای فرونشستن یك جناح سیاسی نیست و موفقیت و عدم موفقیت دولت متوجه كل نظام و آحاد ملت ایران خواهد بود. مضرات شرایط پیش رو كه با انفعال، بی عملی و بی تحركی واضح دولتمردان قابل توصیف است تنها در سرنوشت سیاسی اصلاح طلبان موثر نخواهد بود كه آسیب های آن به نظام و حاكمیت و همچنین درد و رنج هایی كه متوجه عموم مردم می شود غیرقابل چشم پوشی است.
به نظر می رسد خود دولتمردان در انتقادات انتخاباتی خود از دولت قبل به بسیاری از آسیب ها و معضلات اقتصادی كشور و راهكارهای برون رفت از آنها اشاره كرده اند و به آنها واقفند. در چنین شرایطی رها كردن اقتصاد و تكیه و تاكید بر حل مسائل در عرصه سیاست خارجی به هیچ وجه جای توجیه ندارد. تنها می توان امیدوار بود سیاستگذاران و مشاوران ارشد دولت در روزهای آینده با ورود مسئولانه و دلسوزانه به عرصه پیش رو، با ارائه سیاست ها و استراتژی های عملیاتی مانع از ضررها و خسران های بیش از این به ملك و مردم شوند./۹۶۹/د102/ب1
منبع: رسالت