آنچه ما داریم فقهالاداره است نه مدیریت فقهی
به گزارش خبرگزاری رسا، مدیریت از لحاظ آکادمیک در غرب متولد شد ولی از لحاظ علمی متعلق به مسلمانان است که متأسفانه نتوانستیم آن را بهصورت صحیح تبیین کنیم. البته آکادمیک شدن مدیریت نیز به معنای عیبونقص نداشتن آن نیست. بهطور کلی علم به دو نوع صحیح و ناصحیح تقسیم میشود که علم صحیح برای مسلمانان و ناصحیح برای غیرمسلمانان است. علم ناصحیح است که فرد را به خودمحوری و خودگردانی میکشاند. چون علم ناصحیح دارای آلایندگی دارد.
ما اهل بیت(ع) را داریم و میتوانیم از علوم این بزرگواران استفاده کنیم، اما متأسفانه تنبل و کاهلیم و به همین دلیل از استعدادهای خودمان بهره نمیبریم. همان گونه که در دانش هستهای پیشرفت کردیم باید در علوم انسانی هم پیشرفت کنیم و این توان وجود دارد. ما باید انقلاب علوم انسانی داشته باشیم.
علوم انسانی برای تمدنسازی است و این تمدنسازی زمانی صورت میگیرد که علوم انسانی، اسلامی شود. تنها راه اسلامیسازی علوم انسانی اجتهاد است.بدون علوم انسانی، تمدنسازی محال است. البته علوم انسانی که از درون آن علم صحیح بیرون بیاید. زمانی میتوان از علوم انسانی علم صحیح را استخراج کرد که اجتهاد قدم در این عرصه بگذارد. روش اجتهاد، روش مادر است؛ روش اجتهاد یعنی تلاش برای بهدست آوردن نظر معصوم و نظر معصوم یعنی نظر مطلوب. اجتهاد هم از روشهای بشری استفاده میکند. باید بدانیم علم قدرت میآورد و به همین دلیل باید به سراغ آن برویم.
هر کسی در علم اول است، در قدرت نیز اول است. در رأس علوم نیز علوم انسانی قرار دارد چون فرد بهوسیله آن جامعه و اقتصاد را مدیریت و تربیت میکند.
ما باید برای تولید علوم انسانی با دیگران (غربیها) مشورت کنیم. به آنها بگوییم انتهای علوم انسانی شما چیست؟ جز وحشت، تروریست و ظلم به دیگران است! این همه کشتار و خونریزی محصول علوم انسانی شماست.
متأسفانه ما در علوم انسانی اجتهاد خود را به کار نبردهایم و برای آن نرمافزار و نظام تولید نکردیم.
غربیها در زمینه علوم فداکاری میکنند و ما تنبلی. گاهی یک دانشمند غربی سالها روی یک موضوع کار میکند و تحویل علوم انسانی میدهد و آن برای بشر راهنما میشود. درحالیکه ما اینگونه نیستیم و حتی در موضوعشناسی مشکل داریم. عقل مخصوص انسان است و عقل حجت خداست، ما باید این را جدی بگیریم. ما باید به فریاد غرب برسیم. باید به آنها بگوییم که انقلاب نکردیم جلوی شما بایستیم، انقلاب کردیم تا به شما کمک کنیم. میراث ما و آنها یکی است. مدیریت جزو میراث بشری است. امروزه غرب در حال فروپاشی است و آینده مجدداً به ایران بازمیگردد. مقدمات آن هم فراهم شد، به همین دلیل نباید عقل را نفی کنیم، بلکه باید تحلیل کنیم.
برای داشتن مدیریت اسلامی باید مدیریت را شناخت. برای مدیریت اسلامی باید مدیریت نیروی انسانی، سازمانی، فرهنگی و... را دانست. چون مدیریت فرهنگ سازمانی، مولد معنویت است. مدیریت رفتار سازمانی، مولد انگیزش است. مدیریت منابع انسانی، مولد رشد است. مدیریت وظایف اولیه، مولد نظم است. ما درحالحاضر در ابتدای مسیر علوم انسانی هستیم و باید برای آن تلاش کنیم.
درحالحاضر علوم انسانی غربی همانند شیر پاستوریزه است ولی علوم انسانی ما مانند شیر خام است که باید پاستوریزه شود. استفاده از اصطلاح مدیریت فقهی نادرست است. مدیریت فقهی نداریم، بلکه فقهالاداره داریم. زیرا فقه یک دانش، اجتهاد یک روش و اصول یک ابزار است. تنها راه دسترسی محلی به مدیریت اسلامی، روش اجتهاد است. یعنی جز روش اجتهادی راهی به مدیریت اسلامی نیست پس ما مدیریت اسلامی داریم نه مدیریت فقهی./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: پایگاه مفتاح