درآمدی بر شروط برجامی ایران
به گزارش خبرگزاری رسا، برجام منهای آمریکا که مقامات انگلیسی، فرانسوی و آلمانی از آن دم میزنند، با اظهارات ضدونقیض مقامات اروپایی در هالهای از ابهام فرورفته و تجربه بدعهدی آنان میطلبد تا تداوم توافق هستهای با قاطعیت بیشتری به نفع مصالح کشور تعقیب و پیگیری شود. اروپاییها مدعیاند جایگزینی برای برجام وجود ندارد اما مرور تجارب تاریخی گواه این واقعیت است که آنها خواهان توافقی با الزام صددرصدی ایران و تعهدات حداقلی و سیاسی خود هستند!
شروط هفتگانه مقام معظم رهبری در دیدار رمضانی با مسئولین نظام، دقیقاً ناظر به بستن راه سوءاستفاده از همین مواضع چندپهلو بود و بهعنوان آخرین فرصت، چراغ سبزی با تایمر معکوس برای عمل به مطالبات بحق ایران اسلامی در برابر بروکسل روشنشده است.
بر این مبنا، واکاوی ضمانتهایی که قاره سبز باید به ایران ارائه کند، ضروری به نظر میرسد.
1. اروپا سابقهای طولانی در سکوت و بدتر از آن در همراهی با نقض عهد برجامی آمریکا داشته است. وقتی «بوریس جانسون»، وزیر خارجه انگلیس، رسماً برجام را به دستبندی تشبیه میکند که بر دستان جمهوری اسلامی زدهشده و غرب را از باز کردن آن بر حذر میدارد، این حقیقت نمود بیشتری پیدا میکند که اروپا شریک دزد است و ابداً به رفاقت او با اهالی قافله اعتمادی نیست.
در خوشبینانهترین حالت، آن چنانکه «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان اذعان کرد، اروپا نتوانسته از حد و اندازه خود خارجشده و با پیمانشکنی آمریکا مقابله کند. در هر دو صورت، اروپا مقصر است که پای برجام را امضاء زده و درعینحال در انجام تعهداتش برای رفع تحریمها قصور کرده است.
از طرفی، «فدریکا موگرینی»، مسئول سیاست خارجی اروپا زیرکانه گفته است: «تنها کشوری که میتواند توافق هستهای را نابود کند ایران است»!! این عبارت یعنی توپ را به زمین ایران انداختن و به این مفهوم است که حتی اگر اروپاییها برجام را نقض کنند، ایران ملزم به باقی ماندن در آن با هر بهایی است؛ درحالیکه شروط رهبر حکیم انقلاب، این روند استکباری را به نفع کشورمان تغییر داد.
ایران، بی کموکاست، الزاماتش را به انجام رساند که تاکنون 11 بار به تائید آژانس بینالمللی انرژی اتمی رسیده، زیرا بنا بود که همه کشورهای حاضر در 1+5 به تعهداتشان عمل کنند اما چنین نشد.
لذا اولین گام برای اثبات حسن نیت اروپا، اعلام موضع بیپرده در برابر نقض عهدهای آمریکا و برقراری تحریمهای ثانویه است و در مرحله بعد، اتخاذ تصمیماتی در راستای مقابله و خنثیسازی اقدامات مخرب واشنگتن.
2. اگر ایران ناقض قطعنامه 2231 بود، تروئیکای اروپا با پرچمداری آمریکا برای تصویب قطعنامه علیه کشورمان در شورای امنیت از یکدیگر سبقت میگرفتند اما آنها در مورد نقض برجام از سوی کاخ سفید که مغایر با قطعنامه شورای امنیت است، هیچ عکسالعمل درخوری از خود نشان ندادند. هرچند آمریکا از حق وتو برخوردار است و قطعنامهای علیه واشنگتن به مرحله تصویب نخواهد رسید، ولی مطابق ضمانتی که مقام معظم رهبری مطالبه کردند، ملزماند که قطعنامهای را در خصوص نقض قطعنامه 2231 از طرف آمریکا به شورای امنیت ببرند. حکمت این مطالبه در آن است که اگر اروپا حتی در این حد هم جرأت اعتراض و شکایت از آمریکا را نداشته باشد – که ندارد – پس نمیتوان باور کرد که ارادهای در اروپا برای ایستادگی در برابر عهدشکنی دولت ترامپ وجود داشته باشد و همچنین نباید فریب نمایش سینهچاک بودنشان برای حفظ برجام را خورد.
3. اساس مذاکرات هستهای برای رفع تحریمها و استیفای اموال بلوکهشده بود و این در حالی است که افزون بر تحریمهای قبلی، قانونهای تحریمی جدیدی در کنگره آمریکا یکی پس از دیگری به تصویب رسیدهاند. درست است که بستر برجام، فروش نفت کشورمان را تسهیل کرد اما نکته اینجاست که به دلیل قطع دسترسی ایران به سوئیفت، امکان دریافت پول نفت مقدور نیست و عملاً این مبالغ نیز به پولهای بلوکهشده اضافهشدهاند. اکنون نیز دم از برقراری تحریمهای نفتی میزنند و همان امکان فروش نفت را هم محدود کردهاند. بنابراین، ضمانت تداوم فروش آزادانه نفت که یکی از شروط ادامه برجام با اروپاییهاست، به این منظور مطرحشده که با خرید نفت ایران از طرف اروپا، دیگر کشورها نیز وارد بازار ایران شوند و الا طبیعی است که چنانچه اروپا از تحریمهای نفتی ایران بترسد و پا پس بکشد، کشورهای دیگر هم حاضر به خرید نفت از ایران نخواهند بود.
4. در بخش بانکی، اروپاییها موظفاند امکان تراکنش بین ایران و همه کشورها را فراهم آورند، چراکه رفع تحریمهای بانکی، یکی از موارد مهم مندرج در برجام بود و شرط ذکرشده، درواقع تکرار مطالبه بحق ایران است. تا جایی که از سیاستهای اروپا اطلاع داریم، آنها زیر بار این شرط نیز نخواهند رفت و به فرض اینکه بپذیرند این ضمانت را ارائه دهند، آن را مشروط به پذیرش پیششرطهایی از جانب ایران خواهند کرد.
5. جمهوری اسلامی از ناحیه رفتار دوگانه و محتاطانه اروپا در توافق هستهای تاکنون بسیار متضرر شده اما به جای اینکه ما طلبکار باشیم، آنها موضوعات موشکی و منطقهای را تلویحاً و تصریحاً پیش شرط حضور منفعلانه خود در برجام ذکر کردهاند ! حتی طرح این دو موضوع نیز محل اشکال است، زیرا نمیتوانند از یکسو به کشورهای معاند ایران از جمله عربستان، امارات و .... صدها میلیارد دلار سلاح بفروشند و از رژیم صهیونیستی که تسلیحات اتمی در اختیار دارد و بارها جمهوری اسلامی را به حمله نظامی تهدید کرده، بیچون و چرا حمایت کنند و از سوی دیگر، به خود حق بدهند که برای سیاستهای دفاعی و منطقهای ما تعیین تکلیف کنند.
اروپاییهای به اصطلاح صلحطلب و متمدن فراموش نکنند که در گذشتهای نه چندان دور، نقش اسپانسری صدام را بازی میکردند و نه تنها تجهیزات جنگی متعارف، بلکه سلاحهای شیمیایی را در اختیار صدام قرار میدادند، درحالیکه نیروهای مسلح ایران، هم از تسلیحاتی مثل فشنگ محروم بودند و هم از امکاناتی ساده مثل سیم خاردار.
6. این آخرین فرصت غرب است و در صورتی که تعلل و تردید آنها گشایشهای پیش بینی شده در برجام را برای ایران مهیا نکند، متن و روح برجام به طور کلی نقض شده و دیگر توافقی وجود نخواهد داشت که ایران از آن خارج شود و یا آن را نقض کند. از این رو، جمهوری اسلامی مطابق معاهده «ان پی تی» (پیماننامه منع گسترش سلاحهای هستهای)که حق غنی سازی صلحآمیز را برای کشورهای عضو به رسمیت شناخته، چرخه تولید اورانیوم 20 درصد و همه فعالیت های متوقف شده هستهای را به جریان خواهد انداخت. تولید اورانیوم 60 درصد برای پیشرانهای هستهای و تولید اورانیوم مازاد بر تولید نیز از اختیاراتی است که برابر «ان پی تی» از آن برخورداریم.
ذکر این نکته نیز در پایان قابل توجه است که به وعدههای اروپا و حتی امضای آنها در خصوص شرایط ذکرشده اعتباری نیست، همانگونه که امضای کری تضمین نبود. بنابراین، ضروری است تضمینهای اروپا در قالب قراردادهایی های بینالمللی که بار حقوقی داشته باشند و در صورت عهدشکنی، خسارات و تبعات سنگینی را متوجه طرف مقابل نمایند، اخذ شوند و مفاد آن نیز کاملاً شفاف، صریح، بدون ابهام و با بیاعتمادی کامل به نگارش درآید./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: حمایت