همت عارف حقیقی همواره برای رضایت خدا است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، آیت الله سیدان در ادامه سلسله جلسات ماه مبارک رمضان که در منزل وی برگزار می شود، عنوان کرد: افزون بر وجود عرفان های ناصحیح و نوظهور در کنار عرفان حقیقی، درجات و شدت و ضعف هایی در عرفان حقیقی نیز وجود دارد و به همین دلیل در ادعیه آمده که «و اجعلنا من أخص عارفیک و أصلح عبادک».
وی با تأکید بر این که اهل البیت (علیهم السلام) همه مشکلات بشر را پاسخ داده اند و مایه تأسف است که از بیانات ایشان دور بمانیم، به روایتی از امام رضا (علیه السلام) اشاره کرد و گفت: مردم در توحید سه گروهند که گروه اول منکر خداوند هستند؛ چنین افرادی در واقع وجدان خودشان را انکار می کنند و گرنه دل انسان داد می زند که خدایی هست و خداوند این مطلب را در دل همه بشر استوار کرده است.
استاد حوزه علمیه خراسان با بیان این که انکار خدا نوعی لجبازی است و نمی توان این حقیقت را منکر شد، افزود: عقل شهادت می دهد که آشپز برای تهیه یک غذای لذیذ باید مواد اولیه آن را به نسبت خاصی مخلوط کند و کم یا زیاد شدن هر جزء به طعم آن لطمه می زند، پس چه طور می شود که چنین عظمتی در جهان هستی و در کمالات و استعداد انسان بدون مدیر و مدبّر باشد؟
آیت الله سیدان در مورد دومین گروه مردم در توحید توضیح داد: این ها افرادی هستند که خداوند را نفی نمی کنند اما در اصل وجود و سایر مسائل مربوط به توحید منحرفند و به گروه های مختلفی تقسیم می شوند؛ مثلاً برای خداوند جسمیّت قائل هستند یا این که معتقدند خداوند 1 حقیقت است که از اعلی درجه وجود تا پایین ترین سطح آن درجاتی دارد و در واقع دارای شدت و ضعف است.
وی اظهار کرد: گروه سوم که عقاید درستی در توحید دارند افزون بر اعتقاد به خداوند، او را قابل تشبیه به هیچ چیزی نمی دانند، به عبارت دیگر معتقدند دقیق ترین، لطیف ترین و قوی ترین چیزی که در ذهن انسان در مورد خدا ساخته می شود، ساخته ذهن اوست و هیچ چیز به خدا تشبیه نمی شود.
استاد حوزه علمیه خراسان در بخش دیگری از سخنان خود با بیان این که شوق به خدا در دل های عارفان حقیقی رسوخ پیدا کرده است، گفت: این بسیار فوق العاده است که انسان به این مرحله برسد که از همه چیز دل کنده باشد و در مورد هر آن چه که خلاف رضایت خداوند است، مسامحه نکند.
وی ابراز کرد: علاقه مندی به خانواده بد نیست و دین ما به این مسأله تأکید دارد اما توضیح این که گفته می شود «اولیای خدا قلبشان را از محبت غیر او پاکیزه کرده اند»، دارای ظرافت است، بدان معنا که در مرحله اول انسان افرادی را دوست دارد اما به عمل خلاف آن ها راضی نمی شود و در مرحله بالاتر، دوست داشتن دیگران را به عنوان تکلیف می بیند و همه میل و شوق خود را در مسیر محبت به خدا متمرکز می کند.
آیت الله سیدان افزود: چنین افرادی دینشان را به هیچ کسی نمی فروشند، هر محبتی را کنار می زنند و در عین انجام تکالیف و وظایف روزمره، همت خود را در جهت رضایت الهی واحد کرده اند.
استاد حوزه علمیه خراسان در مورد عبارت «وَ أسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ لَذَّة بِغَيْرِ ذِكْرِكَ» در مناجات خمس عشر امام زین العابدین(علیه السلام) عنوان کرد: یک معنا از این عبارت این است که انسان در همه کارهای لذت بخش خداوند را یاد کند، اما شاید معنای صحیح تر اینگونه باشد که از هر لذتی غیر از لذت ذکر تو استغفار می کنم. البته اینکه ما از نعمات خداوند در جهت صحیح و همراه با یاد او لذت ببریم، اشکالی ندارد، بلکه عبارت بدان معناست که اولیای خدا به درجه ای رسیده اند که لذت غیر ذکر خدا را بر خود اشکال می بینند.
وی هم چنین به روایتی از بحارالانوار در مورد محبوب ترین بندگان نزد خداوند اشاره کرد و گفت: اولیای خدا و بندگان خوب خداوند هنگامی که مصیبتی به آن ها می رسد و خداوند عزیزی را از آن ها می گیرد، حالت مسالمت با خدا دارند و گله نمی کنند، در حالی که بسیار پیش می آید که بنده ای از خداوند طلب خیر کند و خداوند نیز به او عطا کند، اما چون خیر را چیز دیگری می دانسته، حالت گله مندی از خداوند داشته باشد.
آیت الله سیدان اظهار کرد: ما در بسیاری از اوقات مانند کودکی که می خواهند به او آمپول بزنند اما فرار می کند، خیر خود را نمی فهمیم و بر خواسته خود پافشاری می کنیم، در حالی که باید به تکلیف و وظیفه عمل و نتیجه را به خداوند واگذار کرد.
استاد حوزه علمیه خراسان ادامه داد: در مورد صبر و بردباری در مصیبت ها روایات و تعبیرات فوق العاده ای در قرآن و روایات وجود دارد از جمله آیات 156 و 157 سوره بقره که صلوات، رحمت و هدایت را نتیجه تسلیم در برابر مصیبت ها دانسته است.
وی با اشاره به نامه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به معاذ، هنگامی که شنیدند او در مصیبت فرزندش بی تابی می کند، ابراز کرد: اگر انسان در مصیبت ها صبر کند، در مسیر خیر، رحمت و هدایت قرار می گیرد و اگر بی تابی کند، افزون بر سنگینی مصیبت، از چنین پاداش هایی باز می ماند و این خود مصیبتی مضاعف است./۸۶۱/پ202/ب1