تعدد پیامرسانهای داخلی؛ فرصت یا چالش
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، این روزها و در سالی که به نام حمایت از کالای ایرانی نامگذاری شده است و با توجه به خطرات و مشکلاتی که تلگرام دارد، سخن از پیام رسانهای داخلی زیاد مطرح است و به بحث روز تبدیل شده است.
در حال حاضر عجین شدن فضای مجازی با زندگی مردم امری واقعی است که شاید بتوان ادعا کرد جدا شدن از آن خیلی سخت است و برخی از امور را مختل میکند. البته این سختی عمدتا ناشی از عادت است و اصولا وقتی انسان به چیزی عادت کند جدا شدن از آن برایش سخت است.
انتقال به پیام رسانهای داخلی
یکی از نکات مهمی که درباره منتقل شدن به پیام رسانهای داخلی تأثیر زیادی دارد و روند این انتقال را سرعت میدهد، توقف پیام رسانی در تلگرام است. همین کاری که برخی کانالها از جمله کانال مرکز نشر و آثار رهبر انقلاب(khamenei.ir) و کانال ریاست جمهوری انجام دادند و به زودی تمام کانالهای دولتی این کار را انجام خواهند دا و به پیام رسانهای داخلی کوچ خواهند کرد. این حرکت موتور محرکی است تا کانالها و گروههای دیگر نیز چنین کاری را انجام دهند. خیلی از کانالهای پر مخاطب نیز در حال توقف پیام گذاری در تلگرام هستند که حرکت مثبتی به حساب میآید. طبیعتا تا زمانی که پیام رسانی در تلگرام ادامه پیدا کند نباید خیلی توقع داشته باشیم که مردم به پیام رسانهای داخلی منتقل شوند.
نکته عجیبی که در این عرصه شاهد هستیم این است که برخی شرکتها و مراکز مهمی که مخاطبان زیادی نیز دارند، تنها کانال اطلاع رسانی آنها فقط تلگرام است و ظاهرا نه تنها عزمی برای انتقال به پیام رسانهای داخلی ندارند بلکه در کنار تلگرام، هیچ پیام رسان ایرانی را فعال نکردهاند. از جمله این مراکز اپراتور ایرانسل است که از قضا نام ایران را نیز به یدک میکشد. البته همراه اول هم همین حالت را دارد. ذکر این دو مورد برای نمونه بود و مراکز دیگری هم هستند که متأسفانه چنین ویژگی را دارند. البته امیدواریم که هر چه زودتر این مراکز حداقل در کنار تلگرام، یک پیام رسان ایرانی فعال کنند.
بالا بردن ظرفیت و امنیت پیام رسان داخلی
نکته دیگر این است که برای استقبال مردم از پیام رسانهای داخلی، این پیام رسانها نیز باید در اسرع وقت، ظرفیت، امنیت و امکانات خود را بالا ببرند تا مردم نیز برای عضو شدن در آنها راغب باشند. از طرفی شایسته است که مردم نیز صبور باشند تا با گذشت زمان به شرائط ایدهآل برسیم. البته شاید امکانات و ظرفیت پیام رسانهای داخلی به اندازه پیام رسانهای خارجی نباشد ولی ناگفته نماند که در این مدت پیام رسانهای داخلی نیز رشد قابل توجهی کردهاند و امکانات خوبی دارند و اگر حمایت شوند پیشرفت بیشتری نیز خواهند کرد.
مشکل تعدد پیام رسانهای داخلی
نکته مهم دیگر در این باره موضوع تعدد پیام رسانهای داخلی است. به نظر میرسد این تعدد، نوعی سردرگمی را در بین مردم به همراه خواهد داشت که بالاخره کدام پیام رسان قابلیت بهتری دارد که بخواهند از آن استفاده کنند. از طرفی، گروهها، کانالها و افراد عادی، به پیام رسانهای مختلف منتقل میشوند و کسی که تا الان یک پیامرسان داشته، برای ارتباط با مخاطبینش مجبور است که در چندین پیام رسان عضو شود و وقت بیشتری را صرف بازدید از پیام رسان کند. در واقع یکی از تبعات تعدد غیر اصولی پیام رسانها اتلاف وقت است. ممکن است گفته شود که این تعدد، ایجاد رقابت میکند و میتواند در کیفیت خدمات تأثیر داشته باشد؛ ولی به هر حال مشکل مذکور را دارد.
شاید اگر تمامی ظرفیتها بر حداکثر سه پیام رسان متمرکز شود نتیجه بهتری داشته باشد؛ هم کیفیت بالاتر میرود و هم تکلیف مردم مشخص میشود. البته چه بسا سه پیام رسان هم زیاد باشد و اگر یکی شود بهتر باشد. مصداق عینی آن پیام رسان «وی چت» چین است که پیام رسان قدرتمندی است و حدود یک میلیارد عضو دارد و اکثر مردم چین و کشورهای شرق آسیا از آن استفاده میکنند. با این وجود میشود یک پیام رسان قوی و کاملی ایجاد کرد که به راحتی گنجایش هشتاد میلیون جمعیت ایران را داشته باشد.
اگر هم بنا است که این کثرت پا برجا باشد یکی از بهترین راهکارها این است که پیام رسانها تخصصی شوند؛ مثلا یک پیام رسان در حوزه اقتصاد و تجارت فعالیت داشته باشد و پیام رسان دیگر در حوزهای دیگر. در غیر این صورت، چه بسا موازی کاری پیش بیاید و باعث هدر رفتن سرمایه هم بشود.
تبلیغات علیه پیام رسان داخلی
نکته دیگر این است که در این مدت که زمزمه فیلتر شدن تلگرام مطرح است هجمه بر پیام رسانهای داخلی نیز افزایش یافته و به هر طریقی سعی میشود که مردم نسبت به استفاده از این پیامرسانها اقبالی نشان ندهند. یکی از مهمترین مطالبی که مطرح میکنند بحث امنیت این پیامرسانها و شائبه دستیابی دولت به اطلاعات و پیامهای مردم است.
کسانی که به چنین مطالبی دامن میزنند یا ریگی به کفش دارند، یا اعتقادی به تولید ملی ندارند و غربزده هستند و یا هر سه خصلت را دارند! در حالی که رهبر معظم انقلاب اخیرا بر حفظ اطلاعات و اسرار مردم تأکید ویژه ای کرده اند و این مسأله از اصول مهم حاکمیت است و تا جایی که رهبر انقلاب صراحتا فرمودند«تعرض به حریممردم در پیامرسانداخلی حرام است.»
این موضوع از مسلمات است که پیامی که در تلگرام منتشر میشود اول در سِرور غربیها ذخیره میشود و بعدا به دست مخاطب در ایران میرسد. با این وجود اگر قرار است که کسی از پیامها مطلع باشد چرا بیگانگان بدانند و خودیها ندانند. این در حالی است که اساسا افشای اطلاعات و سرک کشیدن در پیامهای مردم و حریم خصوصی آنها مطرح نیست؛ همچنانکه رهبر انقلاب در دیدار نوروزی خود با مسئولین کشوری نقض حریم خصوصی مردم را در پیام رسان های داخلی حرام شرعی اعلام کردند. اگر بنای چنین کاری بود سرویسهای اطلاعاتی میتوانستند از طریق پیامکهایی که مردم به همدیگر میفرستند نیز پیامها را ضبط کنند.
بله؛ زمانی که مثلا شرایط خاصی پیش بیاید و فضا امنیتی شود و برخی افراد متهم و مظنون باشند در این صورت حسابش جداست و رصد کردن پیامها و اطلاعات این اشخاص کاری عاقلانه و در جهت تأمین امنیت ملی است؛ ولی در شرایط عادی، تجسس از مردم صورت نمیگیرد. اصلا منطقی و عاقلانه هم نیست که سرویسهای اطلاعاتی بخواهند وارد چنین فضاهایی شوند و از مشکلات و مأموریت های کلان در جهت حراست از امنیت همه جانبه کشور باز بمانند.
از طرفی «فیس بوک» صراحتا اعتراف کرده که اطلاعات بیش از 50 میلیون کاربرش درز کرده است، حال باید پرسید فیس بوک خطرناکتر است یا پیام رسانهای وطنی؟!
برخی از کسانی که مخالف پیام رسانهای داخلی هستند و ترس درز اطلاعات را دارند خلافکاران و تبهکاران هستند و میترسند که از طریق پیام رسانهای داخلی نتوانند به مقاصد شوم خودشان برسند؛ وگرنه به قول معروف «آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است».
البته این به معنای روا بودن نقض حریم خصوصی نیست؛ خیلی از مطالب اگرچه خلاف و غیر قانونی نیست، ولی بالاخره جزء امور خصوصی است که افراد معمولا دوست ندارند کسی از آن با خبر شود و این یک حق قانونی و شرعی است است که باید از آن صیانت شود.
مدعیان دروغین
نکته جالب توجه دیگر این است که بخشی از کسانی که روی خوشی به پیامرسانهای داخلی نشان نمیدهند کسانی هستند که اتفاقا ادعای ایران دوستی آنها گوش فلک را کر کرده و مثلا حس ناسیونالیستی دارند؛ ولی به این مسائل که میرسند ارزشی برای ایران و ایرانی قائل نیستند و طرفدار غرب و محصولات آنها هستند. خیلی از اینها عارشان میآید که حتی لباسشان ایرانی باشد، چه برسد به اینکه بخواهند از پیام رسان ایرانی استفاده کنند. تنها چیزی که برخی از این جماعت از ایرانی بودن فهمیدهاند این است که از کوروش و هخامنشیان و قوم آریایی دم بزنند و بعضا اسمهای نامأنوس و عجیب و غریب را به اسمِ نام ایرانی بر فرزندانشان بگذارند./999/ی۷۰۲/س
بابک شکورزاده، پژوهشگر و دانش آموخته حوزه علمیه قم