هنر انقلاب اسلامی؛ میدان کشف و بیان حقیقت
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، از آنجا که هنرمندان و فرهنگیان خواه و ناخواه جزئی از مبلغان جامعه محسوب می گردند، مهم ترین وظیفه آنان بنابر فرموده خداوند متعال در آیه «الّذین یبلّغون رسالات اللَّه و یخشونه و لا یخشون احدا الّا اللَّه» (احزاب: 39)؛ تبلیغ و تبیین حقایق است که به عنوان رسالت الهی از آنها یاد شده. منظور از تبليغ در اينجا همان ابلاغ و رسانيدن است، و هنگامى كه ارتباط با رسالات اللَّه پيدا كند مفهومش اين مى شود كه آنچه را خدا به عنوان وحى به پيامبران تعليم كرده به مردم تعليم كنند، و از طريق استدلال و انذار و بشارت و موعظه و اندرز در دل ها نفوذ دهند. (مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1374، ج17، ص331.). و این مهم متوقف بر کشف حقیقت است زیرا مادامی که حقیقتی کشف نگردیده باشد ابلاغ و تبیین آن معنا ندارد. براین اساس وظیفه مبلغان، هنرمندان و فعالان فرهنگی در عرصه فرهنگ و هنر ابتدا کشف حقیقت و واقعیت و سپس تبیین، ابلاغ و روشنگری است. آنهم بدون هیچگونه واهمه و هراس از چپی و راستی و افراد و گروهها و غیره بلکه در کمال حرّیت و شجاعت، بگونه ای که تنها از خداوند بهراسند لاغیر؛ «لا یخشون احدا الّا اللَّه». مقام معظم رهبری در این رابطه می فرمایند:«مهم ترین وظیفه انسانِ هنری و فرهنگی، تبلیغ و تبیین است؛ این یك معیار است؛ حقیقتی را كه درك می كنید، آن را تبیین كنید... بایستی حقیقت را باز كرد، بایستی گرههای ذهنی را باز كرد. و این تبیین لازم دارد، یعنی همان كار انبیاء».
هنر برآمده از فطرت
هنر اتقلاب اسلامی، هنری است که از درون انسان و فطرت وی برمی انگیزد نه از شهوت و غرائز شهوانی و وهم وی، و این یک نقطه مهم افتراق بین هنر انقلاب اسلامی به عنوان یک هنر متعهد و بین هنر غیر متعهد است. همین ویژگی سبب می گردد که هنر انقلاب به زیبایی هایی نظر افکند که برآمده از فطرت آدمی اند در حالی که از نظر شهوت و وهم هیچ زیبایی در آنها نیست. در نقطه مقابل نیز هنر غیر متعهد، لیبرال و غربگرا ناظر به زیبایی های شهوانی و برآمده از قوای واهمه و حس دنیاگرایی آدمی است که البته از نظر فطرت سالم تمامی آنها چیزی جزء زشتی و پلشتی نیستند. از این رو مثلا مقوله دفاع و شهادت در نگاه هنر انقلاب اسلامی حقیقتی سراسر زیبایی و جمال است که باید تصویرگری شود اما در نگاه مقابل آن چیزی جزء مرگ و نیستی و نابودی نیست.
همچنین، از آنجا که فطرت آدمی حقیقت جو و حقیقت طلب است و نیز از آنجا که هنر انقلاب هم نظر به همین فطرت دارد بلکه برانگیخته شده از آن است، به دنبال کشف و بیان حقیقت ره می جوید. گرچه انسان گاهی اوقات حقیقت را گم کرده یا اشتباه یافته و یا در غبار فتنه ها آن را آمیخته با باطل اخذکرده و به بیراهه های گمراهی متوسل شده و در پندار خویش، خود را پیرو حق فرض می کند و یا اینکه آدمی پا روی فطرت نهاده و آگاهانه و مغرضانه حق را کتوان و یا زیرپا می گذارد و به جهت دنیای خویش رو در روی آن می ایستد. لکن هنر متعهد انقلاب اسلامی وظیفه خویش می داند که در عرصه های گوناگون جامعه به دنبال کشف حقیقت باشد و سپس آن را تبیین کند تا هم راه را به آنان که راه گم کرده اند نشان دهد و هم راه را بر رهزنان و حقکشان ببندد.
هنر انقلاب اسلامی و روایتگری پیروزی های ملت
از ممیزات هنر انقلاب از غیر را می توان در توجه این گونه از هنر به پیروزی های ملت و روایت آنها دانست. اما آیا براستی میتوان این را جزئی از رسالت و وظایف هنر انقلابی برشمارد؟ پیروزی های یک ملت همان گونه که جزئی از فرهنگ و تاریخ یک ملت اند، جزئی از زیبایی های آن ملت نیز محسوب می شوند. از آنجا که هنر انقلاب اسلامی از حیث هنر بودنش، واجد مفهوم زیبایی در ذات و ماهیتش است و همانند هر هنری بر اساس مبانی زیباشناسی به رصد وقایع می پردازد، و همچنین از حیث انضمام به قید «انقلاب اسلامی» که باعث تعهدش به آرمان ها و ارزش های انقلاب اسلامی می شود، بازآفرینی، بازنمایانی و بازگویی پیروزی ها برای هنر انقلاب موضوعیت می یابد. پس رصد و روایتگری پیروزی ها توسط هنر انقلاب اسلامی اولا، به دلیل ذات و ماهیت هنر و ثانیا، به دلیل متعهد بودن به آرمان های انقلاب است. بر این اساس بسیاری از موضوعاتی که از زاویه نگاه هنر انقلاب حائز مفهوم زیبایی اند، در نگاه هنر غیر انقلابی حائز این مفهوم نبوده و روایت نمی شوند. اینجاست که اهمیت نوع نگاه به مقوله زیبایی و تعاریف زیباشناسی نمایان می گردد.
پاسخ به سوالاتی از جمله: زیبایی چیست و عنوان زیبا بر چه چیزهایی صدق می کند؟ آیا درک انسان ها از زیبایی یکسان است یا متفاوت؟ آیا مکاتب و آئین ها در تعریف افراد از زیبایی اثر می گذارد یا خیر؟ محیط های جغرافیایی و تربیتی چه تاثیری در تعریف از زیبایی دارند؟ و سوالاتی از این دست، قطعا تعریف زیبایی را تغییر می دهند.
اما اجمالا باید گفت که توجه به قید «انقلاب اسلامی» در هنر انقلاب اسلامی به دلیل آرمان ها و ارزش هایی همچون شهادت و ایثار، مقاومت، دفاع از مظلوم و ... که در این قید موجود است، باعث تعریف نوعی از زیبایی می گردد که شاید از زاویه نگاه های خارج از انقلاب اسلامی، این نوع از زیبایی ها اصلا داخل در مقوله زیبایی نشوند. از این رو موضوعاتی چون دفاع مقدس، شهادت، مقاومت، ایثار و فداکاری، دفاع از مظلومان عالم و ... که همگی جزء آرمان ها، پیروزی ها و زیبایی های ملت مسلمان محسوب می شود و البته که در دامان انقلاب اسلامی تبدیل به آرمان و ارزش گشته است، از زاویه دید هنر انقلاب اسلامی در دایره تعریف زیبایی قرار گرفته، روایت می شود. اما همین عناوین در زاویه نگاه هنر غیر انقلابی و غیر متعهدانه، نه تنها هیچ جذابیتی نداشته که فاقد مولفه های زیبا شناسانه اند، از این رو طرد شده، نقد و تخریب هم می شوند. و چه بسیار می بینیم که ارزش های دینی و انقلابی چون دفاع مقدس توسط همین هنر غیر متعهد تقبیح شده و چهره ای نامطلوب از آنها روایت می شود!
رهبر معظم انقلاب در این زمینه می فرمایند: «ما در این ماجرای هشت ساله، یك پیروزی مطلق به دست آوردیم. ما كه جنگ را شروع نكرده بودیم كه بگوییم فلان جا را میخواستیم بگیریم، نتوانستیم، پس ناكام شدیم؛ قضیه این نبود. قضیه این بود كه دشمنی به ما حمله كرده بود و میخواست بخشی از خاك ما را بگیرد؛ همه دنیا هم به او كمك كردند؛ ما هم مردانه ایستادیم؛ ناكام شد و بینیاش به خاك مالیده شد و برگشت. پیروزی از این بالاتر؟ این پیروزی را با همین ابعاد، با همه خصوصیاتی كه در آن وجود دارد، با همه آن هزاران هزار ماجرایی كه آن را به وجود آورده است، ما باید روایت كنیم. این كارِ هنرمندان عزیز ماست؛ كار نویسندگان است؛ كار سینماگران است؛ كار شاعران است؛ كار نقّاشان است؛ كار اصحاب فرهنگ و هنر است».
البته باید اضافه کرد که روایت گری هنر انقلابی در دست آوردها و پیروزی های دیگری چون موفقیت ها در عرصه های موشکی، نانوفناوری، هسته ای، پزشکی، فنی مهندسی، عرصه های علوم انسانی و نظریه پردازی و .... هم باید مشهود باشد./۸۴۱/ی۷۰۲/س
حجت الاسلام داود موذنیان، پژوهشگر حوزه علمیه قم