در حسرت زبان کودکی
سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، گروه طنزنویسان حوزوی
«خفشیدمِت» ولی حرف نزن!
برادرزادهی دوسال و نیمهام «سینا» بهجای «ببخشید» میگوید: «بخفشید» و اگر شما به او بگویی «ببخشید» در جواب میشنوی: «باشه خفشیدمت» و اگر او به شما بگوید «بخفشید» تا زمانی که به او نگویید «بخشیدمت» یا به همان تعبیر او «خفشیدمت»، شما را رها نمیکند و آنقدر تکرار میکند تا مطمئن شود که او را بخشیدهاید و هرگاه شما از او طلب «خفشاییدن» کنید، بلافاصله شما را «میخفشد»؛ فقط در اینجا یک استثنا وجود دارد و آن هم "علی" برادر بزرگتر است که وقتی درخواست «خفشیده شدن» از جانب او را دارد، پاسخی که دریافت میکند این است: «باشه خفشیدمت ولی حرف نزن!»
کاش ما هم این زلالی کودکی را در خود زنده نگه داریم و کسانی را که در حق ما بدی کرده کرده و ما را به خشم آوردهاند، «بخفشاییم» و نگذاریم کدورتهایمان همچون گدازههایی آتشین در ما تلنبار شوند؛ چراکه یکوقت دیدی، این آتشفشان فعال شد و آتش به خود و عالَمی زد.
از امام حسن مجتبی که درود خدا بر او باد، روایت شده است که فرمود: لَو شَتَمَنی اَحدٌ فی إحدی اُذُنَیَّ ثُمّ اعتَذَرَ فیالأُخری لَقَبِلتُ. (إحقاق الحق، ج 34، ص 301) اگر کسی در یک گوش من مرا دشنام دهد بعد در گوش دیگر از من عذرخواهی کند، عذر او را میپذیرم.
گذشت و عفو همیشه نیکوست؛ بهخصوص اکنونکه در آستانه سالی نو هستیم و در آرزوی رسیدن به نیکوترین حال./۸۴۱/پ۲۰۱/س
محمدرضا آتشین صدف