زهرای اطهر، الگوی برتر
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، تربیت از راه ارائه الگوها، بهترین و مؤثرین شیوه تربیت به شمار میرود. نقش موعظه و نصیحت، اصالت خانوادگی و نجابت و نقش آگاهی و بصیرت در تربیت قابل انکار نیست؛ لکن آنچه میتواند سریعتر و آسانتر و عملیاتیتر در سازندگی انسانها مؤثر باشد، برجسته کردن الگوها در زندگی است.
در آموزههای اسلام نیز به نقش «اُسوه» ها در تربیت، عنایت و توجه خاص شده است. قرآن کریم با اشاره به نقش الگویی پیامبر (ص) به عنوان «اسوه حسنه»(1) و نیز ابراهیم خلیلالرحمن (2) به صراحت موضوع الگودهی آنان را مطرح کرده است و درباره زنان نیز الگوهایی را ارائه داده است که قابل تأسی برای زنان و مردان هستند.
ازجمله به عنوان نمونه: «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْن.»(3)؛ همسر فرعون شایستگی الگویی برای همه مؤمنان را داراست و از زبان مبارک امام عصر (عج) چنین نقل شده است که فرمود: «وَ فِی ابْنَةِ رسولالله ص لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ.»(4)؛ دختر رسولالله (ص) فاطمه زهرا (س) برای من الگویی نیک و شایسته است.
از آنچه اشارت شد میتوان فهمید که در زن نهتنها فرضیه کمال و رشد وجود دارد؛ بلکه آمادگی و شرایط الگو شدن برای زن از نگاه دین نیز باز است و زن میتواند در نقطه اوج و مطلوب و در حدّ الگو شدن قرار گیرد.
مقام معظم رهبری میفرمایند: «اگر جامعه اسلامی بتواند زنان را با الگوی سالم تربیت کند؛ یعنی الگوی زهرایی، الگوی زینبی، زنان بزرگ، زنان باعظمت، زنانی که میتوانند دنیا و تاریخی را تحت تأثیر قرار دهند، آن وقت زن به مقام شامخ حقیقی خود نائل آمده است.»(5)
الگو قرار گرفتن زهرا (س) در زینب (ع) برای مردان و زنان بهترین راه و شیوه تربیت و سازندگی است. این مهم آنگاه بیشتر روشن میشود که به فضای پیش از بعثت و حاکمیت اسلام واقف و آگاه شویم، فضایی که مژده دادن دختر در خانواده بدترین خبر و ناگوارترین حادثه و رخداد به شمار میرفت (6) و دختران معصوم به جرم دختر بودن زنده به گور میشدند. (7)
در چنان فضا و محیطی که جاهلیت و ضلالت به هم آمیخته بود، دین مبین اسلام طلوع کرد و پیامآور الهی، دختران را «حسنه»(8) نامید و پسران را «نعمت»؛ یعنی دختر بهگونهای است که گویی همراه خود حسن و برکت میآورد.
خدا از حسناتی که به انسان داده است، پرسشی ندارد، ولی از نعمتها در روز حساب خواهد پرسید: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیمِ.»(9)
مقام معظم رهبری میفرمایند: «درباره مسأله زن و مرد، پیام وحی حاوی مسائل مهمی است، برویم ببینیم وحی در اینباره چه میگوید. وحی فقط به موعظه کردن بسنده نکرده، بلکه نمونهسازی کرده است. این عنایت به جنس زن و توجه به اوجهای گوناگون و حضیضهای گوناگون زن ناشی از چیست؟ شاید از این جهت باشد که قرآن میخواهد به نگرش غلط مردم آن روز دنیا اشاره کند.»(10)
تعبیر رهبر حکیم و فرزانه انقلاب از زن به عنوان «الگوی زهرایی و زینبی» و نیز «نمونهسازی» قرآن در رابطه با زنان، نشاندهنده آن است که زنان میتوانند در سیر کرامت و کمال به مرحلهای راه یابند که وجودشان الگوی تربیت دیگر انسانها قرار گیرد.
رسیدن زنان به نقطه اوج کمال مطلوب، زمینهساز رسیدن جامعه به قلههای بلند کرامت و کمال است. با توجه به جایگاه و نقش مؤثر زنان در سازندگی است که جان انسانها و جامعه انسانی از آنان رنگ میگیرد و مسیر زندگی برای رسیدن به سلامت و سعادت روانتر و آسانتر میشود.
«برای تلاش فرهنگی و حقوقی در راه رسیدن زن به نقطه مطلوب از لحاظ اجتماعی و از لحاظ فردی، دو گونه هدف میشود تصویر کرد: یک هدف این است که ما برای رسیدن زن به کمال وجودی خود تلاش کنیم، به مبارزه بپردازیم و بنویسیم و بگوییم؛ یعنی زن در جامعه اولاً: به حق انسانی و حقیقی خود برسد.
ثانیاً: استعدادهای او شکوفا شود و رشد حقیقی و انسانی پیدا کند و در نهایت به تکامل انسانی نائل گردد. اگر زن در جامعه به صورت انسان کامل درآید، انسانی که میتواند به پیشرفت بشریت و جامعه خود کمک کند و در محدوده تواناییهای خود دنیا را به بهشت برین و زیبایی مبدل سازد.»(11)
موضوع فرمایش رسول گرامی اسلام که فرموده است: «الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَات.»(12) واقعیتی است که اشاره به نقش تربیتی و الگویی زن در جامعه انسانی و اسلامی دارد.
زن میتواند با عطوفت و لطافت و ظرافتی که خدا در وجودش به ودیعت نهاده است، بهشتآفرین باشد و انسانهای بهشتی را به جامعه تحویل دهد؛ و همین است رمز این نکته که امام راحل فرمود: «از دامن زن مرد به معراج میرود.» زنان میتوانند سکوی پرش مردان به معراج انسانیت و شرافت و عزت و عظمت باشند.
اسوه زهرا
بهترین الگو و پاکترین بانو و نورانیترین مادر و هنرمندترین دختر تاریخ که در عمر کوتاه ولی بابرکت خویش توانسته است با موضعگیری و تکلیفگرایی و سیره سیاسی و اجتماعی خود درس وفا و صفا و درس مروّت و مردانگی و غیرت دینی به مردان و زنان عالم بدهد، فاطمه زهرا (س) است. همان بانویی که امام عسکری (ع) دربارهاش فرمود: «نَحْنُ حُجَجُ الله عَلَی خَلْقِهِ وَجَدْتنَا فَاطِمَة حُجَّة الله عَلَیْنَا.»(13)
اگر این پرسش پیش آید که رمز اسوه بودن فاطمه (س) برای امامان معصوم (ع) چیست؟ و زهرا (س) چه کرده که با عمر کوتاه خود چنین اوج و پروازی گرفته است که امام زمان (ع) او را الگوی خود میداند و امام عسکری (ع) آن بانو را حجت خدا بر امامان معرفی میکند؟
شاید بتوان گفت هنر حضرت زهرا (س) این بود که در اوج جوانی و در سنین آغازین عمر که هر دختری دل به زرق و برق دنیا دارد و مظاهر دنیا و زیباییهای آن را دوست میدارد و از آن لذّت میبرد، آن بزرگ بانو تمام وجود خود را از اسارت دنیا رهانیده و امیر بر دنیا و متاع دنیا و مظاهر آن شد.
و این جایگاه چیز کمی نیست، کسی بتواند در عنفوان جوانی دست ردّ به تجملات و تشریفات دنیا بزند و به کمال انقطاع برسد و محبوبهای بدلی را شناخته و آنها را از مسیر راه کنار بزند و به محبوبهای راستین دل ببندد. این چنین زنی شایستگی آن را دارد که محبوب دلهای امامان و الگوی انسانها شود.
در اینجا اشارهای داریم به محبوبهای زهرای مرضیه (س). محبوبها بر دو گونهاند؛ پایدار و ناپایدار. زینتها نیز بر دو گونه است؛ زینتهای گذرا و زینتهای مانا و ماندگار.
قرآن ثروت و مال و فرزندان را زینت میشمارد؛ اما در کنار آن از «باقیاتالصالحات» سخن به میان میآورد. (14)؛ یعنی اگر داراییهای دنیا اعم از مال و ثروت و فرزند و اولاد در مسیر قرب الهی قرار گیرند، ماندگار میشوند و خیر روان در بستر زمان میشوند و اگر وسیله زندگی و زیور دنیایی قرار گیرند، زودگذرند و ناپایدار.
حضرت زهرا (س) میفرماید: «حُبِّبَ إِلَی مِنْ دُنْیاکمْ ثَلَاثٌ: اُنْظُرْ اِلی وَجْهِ رسولالله، والأنْفَاق فِی سَبِیلِ الهص وَتلاوَة القُرْآن»؛ محبوبهای من در این دنیا سه چیز است؛ نگاه به صورت رسول خدا (ص)، انفاق در راه خدا و تلاوت قرآن.
به سه نکته اساسی در این کلام نورانی اشاره شده است:
1- رهبری دینی.
2- انفاق و همدردی اجتماعی.
3- تلاوت قرآن و توشهگیری معنوی و فرهنگی از آن.
آنچه مایه دلبستگی زهرا (س) در این دنیای پهناور شده و نسبت به آن عشق و علاقه و اهتمام نشان داده است، سه موضوع مهم انسانی و الهی است؛ اول آنکه از تعبیر «نگاه و نظر به صورت رسول خدا (ص)» ادب زهرا (س) به دست میآید. نفرمود: نگاه به صورت پدرم، فرمود: نگاه به صورت رسول خدا (ص).
شاید رمز این کلام آن باشد که من از آن جهت به پدرم عشق میورزم و علاقه دارم که در جایگاه رهبری و رسالت و امامت قرار دارد، این موقعیت است که او را برای من دوستداشتنیتر کرده است. معلوم است هر دختری در دنیا به پدر اظهار علاقه و محبت میکند و این امری طبیعی است، لکن این سخن پیام دیگری به همراه دارد و آن این است که مسلمانان باید همواره گوش به سخنان و چشم به چهره و تبعیت از رهبرشان داشته باشند، سخنان و سیره او را الگو و تابلو راه خود قرار دهند و چشم به کسانی دیگر ندوزند و آدرس غلط در امر رهبری نگیرند.
دوم آنکه دلبستگی به دنیا و علاقه به مظاهر مادی و زینت و زیورهای آن امری است طبیعی. هنر آن است که انسان وارسته شود و دل از دنیا در حالی که در دنیاست بکَنَد و داراییهای خود را که محبوب اوست به دیگران انفاق کند؛ یعنی تن او در دنیا باشد و دل او در پی آخرت و عاقبت.
هرگز حدیث حاضر و غایب شنیدهای/ من در میان جمع و دلم جای دیگر است
«لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون.»(15)؛ «به مقام ابرار دست نمییابید، مگر از آنچه دوست میدارید، انفاق کنید.»
سوم آنکه آدمی هر کتابی را مطالعه کند بعد از یک یا دو بار احساس خستگی میکند و برای مطالعه چندین باره کشش و علاقهای از خود نشان نمیدهد؛ ولی قرآن کتاب وحی الهی است، گردوغبار زمان بر او نمینشیند و همواره تازه و جدید است.
اگر گوهر وجود انسان با قرآن گره بخورد و در فضای انس با قرآن قرار گیرد، هیچ محبوبی برایش از تلاوت قرآن محبوبتر نیست؛ زیرا به هنگام تلاوت خود را مخاطب خدا میداند و احساس حضور در محضر ربوبی ربالعالمین میکند.
فاطمه زهرا (س) بهترین حالات روحی خود را که برایش محبوب است، حضور در محضر قرآن میداند و میفرماید: «تلاوة القران».
امید است با الگو قرار دادن این بانوی بزرگ، محبوبهای او را نیز بشناسیم و محبوب خودمان قرار دهیم تا هم محبّ خدا شویم و هم محبوب او و اولیای او.
«أَسْأَلُک حُبَّک وَ حُبَّ مَنْ یحِبُّک وَ حُبَّ کلِّ عَمَلٍ یوصِلُنِی إِلَی قُرْبِک وَ أَنْ تَجْعَلَک أَحَبَّ إِلَی مِمَّا سِوَاک وَ أَنْ تَجْعَلَ حُبِّی إِیاک قَائِداً إِلَی رِضْوَانِک.»(16)./9314/ی۷۰۳/س
حجتالاسلام والمسلمین ابوالقاسم یعقوبی، نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی و امام جمعه بجنورد
پینوشتها
1- سوره «احزاب»، آیه 21.
2- سوره «ممتحنه»، آیه 4.
3- سوره «تحریم»، آیه 11.
4- بحارالانوار، مجلسی، ج 53، ص 179.
5- فرهنگ از منظر مقام معظم رهبری، مرکز پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی، ص 311، تاریخ 30/7/76.
6- سوره «نحل»، آیه 58.
7- سوره «تکویر»، آیات 8 و 9.
8- تحفالعقول.
9- سوره «تکاثر»، آیه 8.
10- فرهنگ از منظر مقام معظم رهبری، ص 310.
11- همان، ص 382.
12- مستدرکالوسایل، ج 15، ص 180.
13- چشمه در بستر، ص 257.
14- سوره «کهف»، آیه 46.
15- آلعمران، آیه 93.
16- مناجات محبین (مفاتیحالجنان).